حدفاصل برابر بر مسير مماس و دايرهاي اثر گريز از مركز و كوريوليس را آنطور كه شخص روي ديسك ميبيند، نشان ميدهد.
وقتي نيروي مركزگرا به عنوان نيرو ديده شود بايد نيروي خارجي مؤثر در مسير منحني جسم باشد و نيروهاي گريز از مركز و كوريوليس هم نيروهاي مؤثري هستند كه روي رفتار جسم در از ديد ناظر در حال چرخش اثر ميكنند. راننده ماشين روي يك مسير منحني از ديد ناظر چارچوب در حال چرخش است و ميتواند از نيروي گريز از مركز براي حركت ظرفي كه ليوان و تخممرغ كنار دستش قرار دارد توجيهي ارائه كند. اصطكاك صندلي يا داشبورد ممكن است به اندازهي كافي مانع از حركت اجسام نباشد. شخصي كه در هليكوپتر از بالا به ماشين نگاه مي كند، حركت ليوان و ظرف تخممرغ را در مسير مستقيم توصيف ميكند(شكل).نيروي گريز از مركز و تجربهي شتاب گريز از مركز مفهومي بسيار مفيد براي زماني است كه چارچوب مناسبي انتخاب شده باشد تا حركت مسير منحني را توصيف كند. وقتي ماشين را از بالا نگاه كنيم، شتاب به صورت V2/r بوده و سپس جسمي به جرم m روي صندلي بايد نيروي mv2/r را به سمت مركز قوس منحني (شكل) تجربه كند. از ديد چارچوب شخصي كه در ماشين است، همان نيرو به سمت بيرون ماشين در جهت شعاعي به جسم وارد ميشود. به تجربه ميتوانيد بگوييد اجسام در حال حركت داخل ماشين مثل ظرف و ليوان، به سمت بيرون ماشين حركت مي كنند اگر سرعت در منحني به توان دو زيادتر شود و يا منحني تيزتر (پيچ جاده بيشتر) باشد (شعاع).
در شكل با توجه به جهت نيرو نيروي گريز از مركز داريم و جهت خلاف آن ماشين روي منحني حركت ميكند مركزگرا.