افسرها سکههای خود را شمردند و که تعداد آنها 2 سکه بیشتر از تعدادی است که میتوانند به تساوی بین خود تقسیم کنند. دزدها هم تودهی خود را به هفت قسمت مساوی تقسیم کردند و یک سکه برایاشان باقی ماند اما بر سر آن به نزاع پرداختند و دعوا بهحدی بالا گرفت که خود «سرهنگ سیروس» به میانجیگری پرداخت و دستور داد که سکهی باقیمانده به افسرها داده شود.
اکنون در صورتی که سهمیهي هر افسر از هر دزد بيشتر باشد در هر توده چند سکه بوده است؟!