توصیه‌های ترنس تائو
 لينك‌هاي مفيد
 
 برخی واقعیت‌های حاکم بر زندگی باهوش‌ها
برخی واقعیت‌های حاکم بر زندگی باهوش‌ها
هدف از این نوشتار اشاره‌ای به موانع موجود بر سر راه انسان‌های باهوش بود و با درجه بالایی از قطعیت کامل نیست. ما وظیفه داریم اجتماع را از وجود چنین انسان‌هایی مطلع سازیم و حتی‌الامکان نحوه‌ی برخورد با آنها را آموزش دهیم. در این باره باز خواهیم نوشت.

 

 

بر خلاف تصور عموم که اعتقاد دارند دانش‌آموزان تیزهوش از مدرسه خوششان نمی‌آید و نسبت به آن حالتی خصمانه دارند، ثابت شده‌است که اغلب این کودکان مدرسه را دوست دارند و عاشق یادگیری هستند.

 


آنچه گفته شد در مورد همه‌ی افراد تیزهوش صادق نیست. بسیار اتفاق‌افتاده است که یک کودک تیزهوش در مدرسه ناشناخته می‌ماند یا به سبب دارا بودن خصوصیاتی نظیر کنجکاوی، یا اطلاعات و شوخ‌طبعی غیرعادی مورد بی‌مهری معلمان قرار می‌گیرند و یا به خاطر این‌که فعالیت‌های رایج در مدرسه در او انگیزه‌ای را به وجود نمی‌آورند، بی‌علاقه و کسل می‌شود.

 

 

این یک حقیقت تأسف‌بار است که به سبب این‌که کارکنان مدرسه از نیاز کودکان تیزهـوش غافـل می‌ماننـد و یا این‌کـه نمی-خواهنـد برنامـه‌هـای مدرسـه را بـا نیازهای کودک هماهنگ سازند، در نتیجه تعداد زیادی از استعدادهایشان هدر می‌رود.


به طور کلی کودکان تیزهوش قدرت آموزش‌پذیری بسیار بیشتری از افراد عادی دارند. این آموزش پذیری در زمینه تحصیلات مدرسه‌ای، فراگیری هنرها، استعدادهای فنی و قدرت استدلال انتزاعی دیده می‌شود.

 

 

لازم به یادآوری است که :

 

برتری تحصیلی به تنهایی نمی‌تواند نشانه‌ی تیزهوشی باشد. چه بسا افرادی که در دروس مختلف نمره‌های بالا به‌دست‌می‌آورند لیکن این نمره‌ها به دلیل استفاده زیاد از حافظه و یادگیری‌های سطحی آنان است.

 



حالا یک سوال:

 

آیا کودکی که باهوش‌تر است درمدرسه نمره‌های بهتری کسب می‌کند و شاگرد ممتاز کلاس خود می‌شود؟


یا این‌که هوش الزاماً با موفقیت در تحصیل ارتباطی ندارد و نمی‌توان دانش‌آموزان ممتاز، متوسط یا ضعیف را از روی هوش‌ آن‌ها مشخص کرد؟

 

 

در این زمینه تا کنون پژوهش‌های بسیار انجام شده است. بیشتر آنان نشان می‌دهند که میان هوش و موفقیت در تحصیل همبستگی بالایی وجود دارد. البته عواملی که سبب می‌شوند میان هوش و موفقیت در تحصیل همبستگی کامل وجود نداشته باشد زیاد است. از جمله می توان به عوامل زیر اشاره کرد:

 

۱- ضابطه نمره دادن در میان معلمان ثابت و یکسان نیست.

 

۲- ظاهر دانش‌آموز، نحوه سخن گفتن و رفتار او با معلم و مسئولان مدرسه و خط انشای او در ورقه امتحان و در نمره او اثر می‌گذارد.

 

۳- دانش‌آموزان از نظر انگیزش و پشتکار در یادگیری و همچنین از نظر شخصیت و نحوه برخورد با درس و مدرسه با هم اختلاف دارند. مثلاً بعضی از آنها با وجود هوش خوب، از اعتماد به نفس لازم برخوردار نیستند.
 

۴- وضع نامناسب جسمی مانند ضعف بینایی، بعضی از دانش‌آموزان را از موفقیت در تحصیل باز می‌دارد و مانع یادگیری مطلوب می‌شود.

 

۵- محیط نابسامان خانوادگی مانند اختلاف میان زن و شوهر و یا اختلاف میان پدر و مادر و فرزندان، درس خواندن را برای بعضی از دانش‌آموزان مشکل و گاهی غیرممکن می‌کند.

 

۶- اعتبار و پایایی بعضی از آزمونهای هوش در حد متوسط یا ضعیف است و به همین سبب نتایجی که از هوش آزمایی به دست می دهند قابل اعتماد نیست.

 

۷- به این ترتیب دانش‌آموزانی که بهره‌ی هوشی آن‌ها یکسان است ممکن است بر اثر یکی یا چند تا از این عوامل در دروس مدرسه نمره‌های کاملاً متفاوتی به‌دست‌ آورند.


هدف از این نوشتار اشاره‌ای به موانع موجود بر سر راه انسان‌های باهوش بود و با درجه بالایی از قطعیت کامل نیست. ما وظیفه داریم اجتماع را از وجود چنین انسان‌هایی مطلع سازیم و حتی‌الامکان نحوه‌ی برخورد با آن‌ها را آموزش دهیم. در این باره باز خواهیم نوشت.


 


غلامرضا پورقلی

دانشجوی دکتری ریاضی
دانشگاه تهران

1391/11/28 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 
 فعاليت هاي علمي
 تماس با ما
 بازديدها
خطایی روی داده است.
خطا: بازديدها فعلا" غیر قابل دسترسی می باشد.