مصاحبه و گزارش - موضوعي
  رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود (مصاحبه و گزارش شماره‌ي 165)
 رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود (مصاحبه و گزارش شماره‌ي 165)
کسي که تند مي‌رود حتماً نفسش مي‌گيرد اما کسي‌ که علاقه داشته باشد 10 بار هم که زمين بخورد باز بلند مي‌شود و به راه خود ادامه مي‌دهد چون هدفش مشخص است.- مصاحبه با دکتر «حسين رياحي»- قسمت اول

 

 

 رهرو آن است که

آهسته و پيوسته رود

 

 

قسمت اول | قسمت دوم

 

 

 

لطفاً خودتان را معرفي کنيد؟

«حسين رياحي»متولد 1332 تهران‌ «شميران» و استاد دانشگاه «شهيد بهشتي» هستم و حدود 22 سال است که در حال کار کردن هستم.

 

 

در چه دانشگاهي درس خوانديد؟      

دبيرستان را در دبيرستان «خاقاني» در کوچه‌ي« سيد هاشم شاه‌آباد» بودم و دانشگاه (ليسانس) را هم در دانشگاه «شهيد بهشتي »كه سابقاً ملي بود، بودم.

 بعد از آن به خدمت سربازي رفتم و سپس براي گردش به هند رفتم و متوجه شدم كه هند دانشگاه‌هاي خوبي دارد و همان‌جا ماندگار شدم.

 9-8 سال آ‌ن‌جا بودم و فوق ليسانس و دکتري را هم آن‌جا گرفتم (دانشگاه پونا هند).

 سال 65 به ايران آمدم و بعد از اتمام درسم در همين دانشگاه و در همين گروه مشغول به کار شدم.

 

 

چه پروژه‌هاي تحقيقاتي داشته‌ايد؟  

 پروژه‌هاي تحقيقاتي زيادي داشته‌ام، روي جلبک‌هاي ايران کار کردم.

 روي« فيتوپلانکتون‌ها» مثلاً فيتوپلانکتون‌هاي درياچه‌ي «اروميه» را من گزارش کردم، روي« compost »کار کردم.

 compost شهري همان که شهرداري‌ درست مي‌کند، روي compost قارچ خوراکي کار کردم و اگر شما مقاله‌ها يا پروژه‌هاي مرا ديده باشيد بيشتر آن‌ها مربوط به همين چيزها مي‌شود يعني مربوط به قارچ‌شناسي و جلبک‌شناسي مي‌شود و مقاله‌هايي راجع به فيتوپلانکتونها و علف‌هاي دريايي (Sea Weed) هم وجود دارد و از اين دست چيزها.

 

 

الان مشغول چه پروژه‌اي هستيد؟  

در حال حاضر مشغول پروژه‌اي به نام قارچ‌هاي دارويي هستيم که در ايران کار جديدي است.

 همين الان که من در خدمت شما هستم (و در اين مقاله‌‌ كه مي‌بينيد، چاپ شده است)، ما قارچي را از جنگل‌هاي گلستان پيدا کرده‌ايم که وقتي شما عصاره‌اش را مي‌گيريد و روي حشرات مي‌ريزيد، آن‌ها را از بين مي‌برد.

 يعني جاهايي که شما نمي‌توانيد حشره‌کش مصرف کنيد. مثلاً در آرد، اين قارچ خوراکي است عصاره‌اش را مي‌توان گرفت و داخل آن ريخت و حشره‌ها را از بين برد.

 الان پروژه‌ي ما در دانشگاه مربوط به اين است و پروژه‌ي بچه‌هاي دکترا که در حال کار کردن هستند هم راجع به تثبيت ازت هوا در شاليزار‌ها توسط جلبک‌هاي سبز و آبي است و يکي ديگر از بچه‌هاي دکترا روي گلسنگ کار مي‌کند.

 چيزهايي که در ايران کار نشده و کاربردي است يعني مي‌توان از آن‌ها چيزهايي درآورد. 

 

 

چه کاربردهايي دارد؟ 

 مثلاً ما مي‌توانيم انواع و اقسام قارچ‌هاي خوراکي را کشت دهيم و بچه‌ها مي‌توانند کار کنند.

 در پروژه compost بچه‌ها در شمال در حال کار کردن هستند، شرکت زده‌اند و در حال ساخت compost از بقاياي مواد گياهي که به درد نمي‌خورد هستند و از ضايعات کشاورزي «کود بيولوژيکي »درست مي‌کنند و اين کارهاييست که مي‌توان انجام داد. 

 

 

 در مورد قارچ هايي که روي آن کار مي‌کنيد کمي بيشتر توضيح دهيد؟   

 «گاندورما» ((Ganoderma lucidium قارچي است که از 2000 سال پيش چيني‌ها، ژاپني‌ها و کره‌اي‌ها و آن طرف آسياي جنوب شرقي آن را مي‌شناختند و خاصيت دارويي داشته و دارد که حالا هم روي آن کار مي‌شود و خيلي چيزها هم از آن استخراج کرده‌اند و خواص ضدسرطاني آن مشخص شده است.

 يعني وقتي شما اين قارچ را مي‌خوريد يا عصاره‌ي آن را مصرف مي‌کنيد مکانيسم دفاعي بدن افزايش پيدا مي‌کند.

 اين قارچ را ما در ايران پيدا کرده‌ايم البته من از چين هم آورده بودم و اين‌جا کشت کردم و شروع به بررسي تفاوت‌هايش با نوع ايراني آن نمودم.

 در ضمن همان گونه را در جنگل‌هاي گلستان پيدا کرديم (البته قبل از اين‌ها هم پيدا شده بوده و گزارش شده بوده اما کسي تا امروز روي خواص دارويي آن کار نکرده بود) بعد روي آن کار کرده و نتايج خوبي هم به‌دست آورديم و يادداشت کرديم، و حال قصد دارم كه براي ژورنال« medicinal mushroom »(ژورنال قارچ‌هاي دارويي) ارسال کنم.

فعلاً همه‌ي کارهايش کاملاً تمام شده و در کنفرانس« medicinal mushroom» ارائه شده و مقاله‌اش آماده شده که قصد داريم بفرستيم.

 

 

 وارد بازار شده است يا نه؟

 اگر کسي پيدا شود که سرمايه‌گذاري کند، مي‌توان براي بازار هم به توليد رسانيد. 

 

 

يعني هنوز حمايت کننده‌اي نداشته‌ايد؟   

نه، مشکل ما در ايران همين است که دانشگاه از شرکت‌هاي توليدي و خصوصي جداست حتي از دولتي هم جداست .

يعني شما ارتباطي بين اين ها نداريد. ما مي‌گوييم بچه‌ها بياييد کاري کنيد که به درد ايران بخورد، کارهاي کاربردي کنيد، عده‌اي دوست دارند و استقبال مي‌کنند و عده‌اي هم طبق مد پيش مي‌روند و به دنبال رشته‌هاي مولکولي و ... مي‌روند که ممکن است اصلاً به درد ايران هم نخورد.

 ولي ما سعي مي‌کنيم کارمان« application »داشته باشد.

 حالا اين چيزها را داريم و به بخش خصوصي ارائه مي‌کنيم و اگر کسي بتواند استفاده کند که هيچ، اما اگر نه، ديگر تقصير ما نيست چون ما نمي‌توانيم هم توليد کننده باشيم هم تحقيق کننده.

معمولاً بدين صورت است که شما تحقيق مي‌کنيد بعد يك شرکت داروسازي بايد دنبال محصول تحقيق شما برود و کار را به پايان برساند اما متأسفانه در ايران اين طور نيست.

 

 

در ايران براي اولين بار است که اتفاق افتاده است؟

در دنيا براي اولين بار است که اين اتفاق افتاده.

 البته قبلاً اين قارچ کشف شده بود اما خاصيت دارويي اين قارچ و اين‌که خاصيت حشره‌کشي داشته باشد گزارش نشده بود.  

 

 

 آيا در کشورمان کنفرانسي در اين زمينه گذاشته‌ايد؟

نه، تا به حال کنفرانسي نگذاشته‌ايم جز کنفرانس جهاني در «اسلوني» که تابستان گذشته ارائه شد و البته در مجله‌ي« medicinal mushroomبه‌صورت خلاصه مقاله (abstract)چاپ شد.

 

 

در مورد يکي از پروژه‌هاي تحقيقي‌تان کمي توضيح دهيد؟      

در اين مدت 22 سال پروژه‌هاي زيادي بوده که کار کرديم.

 يکي از آن‌ها درياچه‌ي اروميه بوده که تا آن زمان فکر مي‌کردند فقط« آرتميا» در آن درياچه وجود دارد و زندگي مي‌كند (يعني آن سخت پوست کوچک شبيه ميگو به نام آرتميا).

 من حدود 2 ترم آن‌جا درس مي‌دادم،« collection اي» را از آب درياچه‌ي اروميه جمع کرده بوديم كه از آن ما 12 نوع جلبک را گزارش کرديم که اين جلبک‌ها، توليد کننده‌هاي اين درياچه هستند و غذا را اين‌ها توليد مي‌کنند و موجودات ديگر آن‌ها را به عنوان غذا مصرف مي‌کنند.

 به‌طور مثال آرتميا مي‌تواند از اين‌ها استفاده کند و بخورد.

 

 

در اين آب شور چگونه از اين‌ها استفاده مي‌کنند؟   

اين موجودات «هالوفيت» نام دارند.

 يعني ما يک‌سري موجود داريم که مي‌توانند مقاومت کنند.

 اين‌ها سيستمي دارند که مي‌توانند جلوي نمک را بگيرند مثلاً يکي از اين جلبک‌ها که «بتاکاروتن» ايجاد مي‌کند به نام« دونوللا».

 «دونوللا» «سالينا» است.

 وقتي شما نمك را در محيط کشت اين موجود زياد مي‌کنيد اين جلبک به جاي سنتز «کلروفيل» شروع به سنتز« بتاکاروتنن مي‌کند و اين تك سلولي متحرک بزرگ مي‌شود و حرکت مي‌کند.

 اما زماني که نمک کم است سلول کوچک است و هر چه نمک زيادتر شود سلول بزرگ‌تر مي‌شود پس سلول با مکانيسمي که دارد براي اين‌که نمک اذيتش نکند« گليسرول »توليد مي‌کند.

 مانند زماني که شما کنار دريا مي‌رويد براي جلوگيري از آفتاب سوختگي به خودتان روغن مي‌زنيد اين سلول هم به همين شکل عمل مي‌کند.

 يعني اين سلول گليسرول سنتز مي‌کند و بعد نور زياد و نمک زياد باعث مي‌شود که به جاي سنتز کلروفيل، بتاکاروتن سنتز کند به طوري که 14% وزن خشک آن را بتاکاروتن تشکيل مي‌دهد.

 در حال حاضر براي استخراج بتاکاروتن از اين روش استفاده مي‌کنند خيلي جاها از جمله آمريکا، هند، چين، استراليا همين کار را انجام مي‌دهند بتاکاروتن را از اين مي‌گيرند. 

 

 

فقط در درياچه‌ي اروميه مي‌توان استخراج کرد؟     

نه الان در «درياچه‌ي مهارلو»، درياچه‌ي اروميه و چند جا در «چابهار» ديديم و گزارش کرديم و در« قشم» هم گزارش شده.

 در واقع هر جا که آب جمع شده و تبخير شود و نمکش بالا رود، مي‌توان استخراج كرد.

 

 

 در چه سالي بود؟    

 فکر کنم سال 74-73 بود.

 

 

با آزمون‌هاي المپياد آشنا هستيد؟     

نه، يکي دو بار از من براي آزمون المپياد سؤال خواستند که من نمي‌دانستم چه‌طور بايد سؤال بدهم چون سؤالات خودمان را مي‌دانم چگونه بايد طرح کنم.

 ولي فکر مي‌کنم كه براي آن يکي دو بار سؤال طرح کردم و برايشان فرستادم و غير از آن ديگر آشنايي ندارم. 

 

 

آيا در دوره‌ي دبيرستان دانش آموز موفقي بوديد؟   

 نه، دانشجوي بسيار بازي‌گوشي بودم.

 يعني درس را به خاطر درس نمي‌خواندم، درس را فقط به خاطر انجام وظيفه مي‌خواندم اين‌که نمره‌اي بگيرم و سال تمام شود و بروم حتي در دوره‌ي ليسانس هم دنبال درس نبودم و علاقه‌ي آن‌چناني نداشتم .

ولي از زمان فوق ليسانس که کمي عقل ما سر جايش آمد با علاقه و پشتکار به سراغ درس رفتم.

 

 

در هند؟     

بله، چون من آن‌جا ديدم که آن‌ها چه‌طور کار مي‌کنند.

 يعني جو آن‌جا باعث شد که من علاقه‌مند شوم و ديدم که دانشجويان هندي چه‌طور کار مي‌کنند.

 الان شما موفقيت هندي‌ها را مي‌بينيد.

 در حال حاضر رشد پيشرفت هند خيلي بالاست و فکر کنم که حتي در آسيا از لحاظ پيشرفت اول باشند.

 در آن زمان مي‌ديدم که آن ها چه‌طور کار مي‌کنند و چقدر به علم بها مي‌دهند و مي دانستم که موفق مي‌شوند.

 در صورتي که اين‌جا اين طور نيست و تحقيقات در درجه‌ي آخر است و ميزان بودجه‌ي کشور هم کافي نيست همان‌طور که وزير علوم مي‌گفت 5/0% (نيم درصد) کل بودجه کشور به تحقيقات تعلق دارد.

 در حالي كه در کشورهاي ديگر مثل آلمان، ژاپن مي‌بينيد كه شايد حدود 10% يا 5% به تحقيقات تعلق دارد، تازه تحقيقات ايران معلوم نيست کجا مي‌رود يعني به کسي که واقعاً حقش است نمي‌دهند.

من الان اينجا 3 دانشجوي دکترا دارم كه پول ندارند براي« collection »بروند و نمونه جمع کنند.

 بطور مثال اگر دارويي مي‌خواهند من از جيب خودم مي‌دهم الان مي‌توانم قبض‌هايش را به شما نشان بدهم.

 آن‌ها در مضيقه‌اند پس چه‌طور مي‌خواهند تحقيق کنند. در صورتي که در کشورهاي ديگر مثل هند که فقير هم است هر چه مي‌خواستيم در اختيارمان مي‌گذاشتند.

 

 

دوره ليسانس با چه رشته‌اي شروع کرديد؟   

 از زيست‌شناسي شروع كردم، آن زمان در ايران زيست‌شناسي بدين صورت نبود که جانورشناسي و گياه‌شناسي و ميکروب‌شناسي و ... باشد.

 يعني ابتدا بايد ليسانس را همه‌ي زيست‌شناسي مي‌خواندند بعد براي دوره‌ي فوق ليسانس و دکترا بود كه رشته‌ها از هم جدا مي‌شد.

 

 

 دوره‌ي فوق ليسانس چه‌طور؟    

دوره‌ي فوق ليسانس من گياه‌شناسي خواندم و براي دکترا هم قارچ‌شناسي و جلبک‌شناسي خواندم.

 

 

به نظر شما دانش آموز يا دانشجوي موفق بايد چه ويژگي داشته باشد؟    

 اول علاقه بعد پشتکار که عامل مهمي است.

 انسان بايد اول به چيزي علاقه داشته باشد سپس دنبال علاقه‌ي خود برود.

 قديمي‌ها مي‌گفتند پي کار را بگير، بايد پيگيري کند، اگر پشتکار داشته باشد حتماً موفق مي‌شود.

 "رهرو آن است که آهسته و پيوسته رود". کسي که تند مي‌رود حتماً نفسش مي‌گيرد اما کسي‌ که علاقه داشته باشد 10 بار هم که زمين بخورد باز بلند مي‌شود و به راه خود ادامه مي‌دهد چون هدفش مشخص است.

ما در حال حاضر مشکلي که در دانشگاه داريم اين است که بچه‌ها انگيزه و علاقه ندارند.

 بعضي همين طوري رشته‌اي را انتخاب کرده‌اند و قبول شده‌اند و گفته و مي‌گويند كه حالا که قبول شده‌ايم برويم دانشگاه اما علاقه و انگيزه ندارند .

بايد اين‌گونه بچه‌ها را هل داد و برايشان انگيزه ايجاد کرد؛ ولي يک نفر كه انگيزه دارد و رشته‌ي انتخابيش را هم دوست دارد تا آخر ادامه مي‌دهد.

 الان من يک دختر دارم كه زيست‌شناسي (جانورشناسي) مي‌خواند، اين دختر در هر شرايطي باز به طرف جانورشناسي مي‌رود.

 يعني هر رشته‌اي به ايشان پيشنهاد کنيد و يا هر انحرافي در اين قضيه بخواهد به وجود بيايد نمي‌پذيرد و سمت کاري مي‌رود که علاقه دارد از اول هم انتخاب خودش بوده ما هم قبول کرديم.

 

 

آيا شما الگويي داشته‌ايد؟

نه من الگو نداشتم اما هميشه حرف پدرم آويزه گوشم بوده که مي‌گفت من درس نخواندم و در جامعه آدم موفقي نبودم (شايد هم کارش کار خوبي بوده اما احساس خودش اين بود) کسي نبودم که براي جامعه‌ام مفيد باشم.

 تو کاري کن که بتواني قدمي برداري و مفيد باشي و من هميشه اين نصيحت در گوشم بوده است.

 

 

به نظر شما محيط آموزشي (خانواده، دوستان، دبيرستان) چه‌قدر مهم هستند؟     

همه‌ي اين محيط‌ها 100% اثر دارند.

 خانواده اگر جاي امني باشد و تنش در آن وجود نداشته باشد و همه چيز را براي دانش‌آموز مهيا کند خيلي خوب است .

ولي بعضي مواقع کسي بوده که در خانواده‌ي مرفهي هم زندگي کرده و همه چيز برايش مهيا بوده اما آدم موفقي نبوده.

 شخص و ذات خيلي مهم است.

 من هميشه «دکتر حسابي» را به ياد مي‌آورم ايشان پدرشان را از دست داده بودند، در کشور غريب درس خوانده و کار مي‌کردند و خرج خانواده را هم مي‌دادند، درس هم مي‌خواندند.

 خب براي اين شخص همه چيز مهيا نبوده، خانواده‌اي هم در کار نبوده، خودش شرايط را ايجاد کرده.

 يعني کسي که فقير است و شرايط را مهيا مي‌کند به مراتب موفق‌تر از آن کسي است که شرايط را برايش ايجاد مي‌کنند.

 

شما در دبيرستان خاصي درس خوانده‌ايد؟

خير، دبيرستان معمولي بود.

 در آن قسمتي که ما بوديم دبيرستان «خوارزمي»، هدف و ... بود.

 اما دبيرستان‌هاي خوبي بودند. بعضي دبيرستان‌ها دولتي نبودند و پول مي‌گرفتند بعضي‌ها هم نيمه دولتي بودند و مقداري پول مي‌گرفتند.

 اما ما که نداشتيم آن‌قدر پول بدهيم، در نتيجه يک مدرسه‌ي معمولي رفتم به نام« خاقاني»، بچه‌ها هم به شوخي مي‌گفتند خاقاني گدا.

 مدرسه‌ي ما طرف« شاه‌آباد» (بهارستان) بود.

 

 

به نظر شما دوست چه‌قدر مهم است؟     

دوست خيلي مهم است.

 دوست حتي مي‌تواند تأثيرش از خانواده هم بيش‌تر باشد البته هم تأثير مثبت و هم منفي.

 شما اگر دوست خوبي پيدا کنيد مثل خودتان درس‌خوان در نتيجه با هم درس مي‌خوانيد اما اگر يک دوست بد داشته باشيد مثلاً خلاف‌کار باشد احتمال اين‌که به خلاف کشيده شويد بيش تر است.

 اين است که دوست خيلي مهم است. 

 

 

چه نوع دوستاني خوب هستند؟ 

 واضح است دوستاني که هم‌فکر ما باشند و به قول قديمي‌ها هم‌قد خود ما باشند (منظور از قد، قد نيست)، از نظر فکري، از نظر اجتماعي، هدفشان و ... مثل هم باشند.

 اصولاً دو نفر که با هم جور باشند با هم دوست مي‌شوند .

ناجورها که با هم دوست نمي‌شوند. حالا بايد کسي را پيدا کنيم که جور باشد، همراه باشد نه اين‌که برعکس باشد دوست به عقيده‌ي من خيلي مهم است.

اگر از افرادي که خلاف کرده‌اند بپرسيد چرا اين طوري شدي؟ چه مي‌گويند؟ مي‌گويند دوست بد.

 

 

به نظر شما يادگيري جمعي خوب است؟

تا يك جايي خوب است.

 وقتي ما به کنفرانس‌ها و جلسات عمومي مي‌رويم كه جمعي وجود دارند در آن‌جا «group discussion »خيلي مهم است .

در واقع با کسي که در رشته‌ي شماست و با کار شما يکي است شروع مي‌کنيد به دوست‌شدن، مکاتبه‌کردن، مکالمه کردن،« discussion »و ... . ولي در ابتدا که شما نمي‌دانيد کجا هستيد معني ندارد که شما گروهي کار کنيد.

 زماني مي‌توانيد گروهي کار کنيد که شما به جايي رسيده باشيد.

 لااقل تيم مشخصي داشته باشيد يا بازي که مي‌خواهيد انجام دهيد باشگاه مشخصي داشته باشيد يعني به‌طور كلي تخصصتان مشخص باشد.

 در آن زمان است كه« discussion group »خيلي خوب و کارساز است. 

 

 

اگر بخواهيم کار گروهي مفيد باشد گروهمان بايد چه ويژگي‌هايي داشته باشد؟     

هدف مشخص باشد.

 چون زمينه و شاخه براي بحث زياد است .

مثلاً مي‌گوييم امروز راجع به بيولوژي صحبت کنيم، مي‌گويند کدام قسمتش؟ پس همه بايد به نقطه‌اي برسيم که مشخص کنيم امروز بايد راجع به ژنتيک آن هم ژنتيک انساني صحبت کنيم، اين نتيجه مي‌دهد.

 ولي اگر شما همگي يک جا جمع شويد بگوييد راجع به يک موضوع کلي صحبت کنيم به نتيجه نمي‌رسيد.

 يعني بايد آن گروه هدفش مشخص باشد که راجع به چه چيز مي‌خواهد صحبت کند مثلاً من خدمت شما عرض کردم راجع به کنفرانس فلان،« Topic »کنفرانس مشخص است، کساني هم که در آن‌جا جمع شده‌اند همه هدفشان موضوع کنفرانس است که ممکن است چيزهاي مختلفي يا نکات ديگري هم لابه‌لاي آن مطرح شود که راجع به آن نکات ديگر.

 گروهي که با هم هستند همان 3 يا 4 نفر شروع به بحث مي‌کنند و يا مثلاً به يک مجمع بزرگي رفتيد، مي‌بينيد و متوجه مي‌شويد كه 4 نفر اين‌جا 3 نفر آن‌جا يا 5 نفر ديگر آن‌جا در حال بحث هستند آن‌ها در واقع سر موضوع مشترکي در حال بحث هستند.

 پس موضوع بايد مشترک باشد آن‌وقت است كه كار گروهي و كلاً گروه معني مي‌دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1389/3/28 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 فعاليت‌هاي علمي رشد

 

     

 

 

صفحه‌ي اصلي

     

 

راهنماي سايت

     

 

 

آموزش

     

 

بانك سوال

     

 

 

مسابقه

     

 

 

زنگ تفريح

     

 

 

مصاحبه و گزارش

     

 

 

معرفي كتاب

     

 

 

مشاوره

     

 

 

پرسش‌و‌پاسخ‌علمي

     

 

اخبار

     

 

فعاليت‌هاي علمي

 تماس با ما