«جمشيد رضايي» دارنده‌ي مدال برنز المپياد جهاني نجوم:

وقتي تصميم گرفتيد بايد پشتکار داشته باشيد

دهمين دوره‌ي المپياد جهاني نجوم سوم تا يازدهم آبان 1384 در حالي در «پكن» پايتخت چين برگزار شد كه پنج دوره‌ي آن در سال‌هاي 1996، 1997، 1998، 2000 و 2002 در كشور «روسيه» و سه دوره‌ي آن در سال‌هاي 1999، 2001 و 2004 در «اوكراين» و يك دوره‌ي آن در سال 2003 در «سوئد»‌ برگزار شده بود. در اين المپياد 16 تيم از كشورهاي: برزيل، بلغارستان، چين، استوني، هند، اندونزي، ايران، كره، ليتواني، روسيه، روماني، صربستان و مونته‌نگرو، سوئد و تايلند شركت كردند.

نمايندگان جمهوري اسلامي ايران نيز عبارت بودند از:

- سركار خانم «آزاده فتحي سوادجاني» (مدال طلا)

- سركار خانم «نيلوفر افسري آردچي» و «هيوا پذيرا» (مدال نقره)

- «پويا بني‌اسد»، «جمشيد رضايي ميان‌رودي»، «نگين سهراب‌خاني» (مدال برنز)

ضمناً در اين مسابقه‌ها، سركار خانم «آزاده فتحي سوادجاني» به‌علت كسب بالاترين امتياز در قسمت تئوري، ديپلم ويژه‌ي مسابقه‌ها را دريافت كرد.

همان‌طور كه گفته شد «جمشيد رضايي ميان‌رودي» سال اول طلاي کشوري و برنز جهاني المپياد دانش‌اموزي نجوم را کسب کرد و در 16 سالگي از كنكور معاف شد. امسال هم توانست مدال طلاي كشوري را کسب کند.

«جمشيد رضايي» هستم. در مقطع دوم متوسطه در دبيرستان علامه حلي تهران درس مي‌خوانم. صاحب مدال طلاي کشوري و برنز جهاني در المپياد نجوم مي‌باشم.

از «راهنمايي» به «تلسکوپ» علاقه پيدا کرده بودم اما کار جدي‌اي نکردم. المپياد را از آذر 1384 (اول دبيرستان) شروع کردم. قبل از آن نيز در زمينه‌ي المپياد فيزيک کار مي‌کردم.

در مورد اين‌كه چه کساني مشوق من بوده‌اند خوب مي‌توانم (مثل هميشه!) به پدر، مادر، دبيران مدرسه و ... اشاره كنم.

براي المپياد نجوم از كتاب «ساختار ستارگان و کهکشان‌ها» و يك‌سري جزوه استفاده كردم اما متأسفانه اسم اولين کتاب نجومي مورد استفاده‌ام را به‌خاطر نمي‌آورم.

بله، براي کسب اطلاعات «اينترنت» و «منابع انگليسي» بهترين مرجع محسوب مي‌شوند. براي رصد و ساير فعاليت‌ها علاقمندان مي‌توانند به رصدخانه‌ي زعفرانيه يا مرکز ستاره‌شناسي بروند.

علاقه‌مندان به «نجوم» مي‌توانند با ياري يک معلم راهنما يا از طريق همين مکان‌هايي که در جواب سؤال قبل معرفي كردم هر وقت مي‌خواهند مي‌توانند شروع کنند. اما المپيادي‌ها هم هر وقت شروع کنند خوب است اما توصيه مي‌کنم زودتر شروع کنند و مي‌توانند از طريق کتاب‌ها يا کلاس‌هاي مدرسه‌شان يا خود من وارد المپياد شوند.

«نجوم» عبارت است از اطلاعات در مورد آن‌چه که بالاي سر ماست. نجوم دانشي در مقياسي بزرگ است به‌عبارت ديگر به بررسي اجزاي بزرگ مي‌پردازد.

چند مدت پيش از اين کار خوشم نمي‌آمد اما الان به «تيشتر» علاقه‌مند شده‌ام.

المپياد در مرحله‌ي كشوري سه مرحله دارد:

- مرحله‌ي اول مرحله‌ي اول به‌صورت تستي برگزار مي‌شود كه در اين مرحله، 400 نفر قبول مي‌شوند.

- مرحله‌ي دوم آزمون مرحله‌ي دوم تشريحي است و حدوداً 35 نفر قبول مي‌شوند و اين افراد در دوره‌ي تابستانه شرکت کرده و به ده نفر از آن‌ها مدال طلا اعطا مي‌شود.

اگر بخواهم راجع به رمز موفقيت صحبت كنم شايد بهتر باشد به اين موضوع اشاره كنم كه هرگز در وسط كار در زمينه‌ي المپياد آن را رها نکنيد و به‌اصطلاح از اين رشته به رشته‌اي ديگر نپريد. وقتي تصميم گرفتيد بايد پشتکار داشته باشيد.

درباره‌ي خودم بايد بگويم من همه‌ي آن درس‌ها را خودم ياد گرفتم اما خوب خيلي‌ها هم هستند که از اين کلاس‌ها و يا كمك شرکت‌کنندگان سال‌هاي قبل استفاده كرده و موفق هم مي‌شوند. البته بايد اشاره كنم كه تعداد اين دسته از افراد خيلي بيش‌تر است. بايد بگويم کلاس‌هاي تقويتي واقعاً موثر هستند.

کنکور يك امتحان است به‌علاوه يك بخش از زندگي خيلي‌ها و يک‌سال پرخاطره است. المپياد مثل يک پل است که با کمک آن از سد کنکور رد مي‌شويد!!! ساختن اين پل تقريباً به‌سختي همان کنکور است؛ اما بايد بگويم المپياد يعني تفاوت ...

هنوز درست نمي‌دانم به‌علاوه به‌نظر من براي دو رشته‌اي شدن، المپياد کمکي نمي‌کند بلکه دانشگاه براي خودش شرايطي دارد.

خوب يا بايد به‌سمت المپياد نرويد يا اگر رفتيد بايد تمام تلاش‌تان رو بکنيد و اولين باشيد چون در غيراين‌صورت وقت تلف کردن محسوب مي‌شود!!!

اوقات فراغتم را به امور ذيل مي‌پردازم:

- خواندن کتاب

- برنامه‌نويسي

- مطالعه‌ي فيزيک

كه اين امور از کارهاي مفيدم محسوب مي‌شود.

بقيه‌ي اين زمان را هم به «بازي» و «ساير کارها» مي‌پردازم.

بهترين تجربه‌ي من تجربه‌ي يك سفر بوده است.

نمي‌دانم شايد کتاب‌خوان نيستم شايد هم حضور ذهن ندارم.

دنبال آينده؛ آينده‌اي که خودمان آن را مي‌سازيم ولي همه‌ي ما در آسمان‌ها دنبالش مي‌گرديم.

دوره‌ي تابستاني و انتخاب تيم تقريباً ايده‌آل است. وضع المپياد ايران تقريباً خوب است اما المپياد نجوم در ايران در سطح خيلي پاييني قرار دارد و علت اصلي آن هم علاوه بر علت‌هاي حاكم بر ساير رشته‌ها، گران بودن ساخت رصدخانه‌‌ي خوب است.

باشگاه به‌نظر من کارش عالي است فقط اي کاش کمي هم از المپياد محض بيرون بيايد و مرکز تحقيقاتي براي دانش‌اموزان هم باشد ... اميدوارم همه بتوانند حضور در باشگاه را تجربه کنند.

ü براي کسب اطلاعات «اينترنت» و «منابع انگليسي» بهترين مرجع
 محسوب مي‌شوند.

ü براي رصد و ساير فعاليت‌ها علاقمندان مي‌توانند
به رصدخانه‌ي زعفرانيه
يا مرکز ستاره‌شناسي بروند.

ü به‌علاقمندان به المپياد نجوم توصيه مي‌کنم زودتر شروع کنند
و مي‌توانند از طريق کتاب‌ها يا کلاس‌هاي مدرسه‌شان
وارد المپياد شوند.

ü اگر بخواهم راجع به رمز موفقيت صحبت كنم شايد بهتر باشد
به اين موضوع اشاره كنم كه
 هرگز در وسط كار در زمينه‌ي المپياد آن را رها نکنيد و به‌اصطلاح از اين رشته به رشته‌اي ديگر نپريد. وقتي تصميم گرفتيد
 بايد پشتکار داشته باشيد.

ü اوقات فراغتم را به امور مفيدي نظير: «خواندن کتاب»، «برنامه‌نويسي» و «مطالعه‌ي فيزيک» مي‌گذرانم و بقيه‌ي اين زمان را هم به «بازي» و ساير کارها مي‌پردازم.

ü بهترين تجربه‌ي من
تجربه‌ي يك سفر بوده است.

ü آينده‌اي را خودمان مي‌سازيم ولي همه‌ي ما در آسمان‌ها دنبالش مي‌گرديم.

ü پدر، مادر، دبيران مدرسه و ... مشوق من بوده‌اند.

ü علاقه‌مندان به «نجوم» مي‌توانند با ياري يک معلم راهنما يا از طريق همين مکان‌هاي
رصد ستارگان هر وقت مي‌خواهند مي‌توانند شروع کنند.