مصاحبه و گزارش - موضوعي
 مصاحبه با کوهن-تانوجي- قسمت دوم
مصاحبه با کوهن-تانوجي- قسمت دوم
نوبليست فيزيک؛ ترجمه از مصاحبه ي مجله‌ي Asia Pasific Physics Newsletter

پروفسور کلاؤد کوهن-تانوجي، فيزيکدان فرانسوي است که براي کار روي سردسازي ليزر و تله‌هاي اتمي، جايزه‌ي نوبل خود را دريافت کرد. در الجزاير به دنيا آمد و تحصيلات دبيرستان خود را در الجزيره تمام کرد و سپس راهي پاريس شد تا وارد کالج Ecole Normale Superier شود. در سال ۱۹۷۳ استاد دانشگاه پاريس و سپس کالج فرانسه شد که تا امروز نيز در آنجا مشغول به کار است. در سال ۱۹۷۹ برنده‌ي جايزه‌ي پژوهشگر جوان، ۱۹۹۷ نوبل فيزيک و در اين بين جوايز متعددي را نيز از آن خود کرده  است.

همدوسي (Coeherncy) اولين بار در آزمايش دوشکافي يانگ در اُپتيک ديده شد. در هر حوزه‌اي که موج در آن دخيل است برقرار است. مانند آکوستيک، مهندسي برق، عصب‌شناسي و مکانيک کوانتم. ويژگي همدوسي در تجارت هم کاربرد دارد از جمله هولوگرافي، ژيرسکوپ‌هاي سانياک، آرايه‌هاي راديويي، توموگرافي همدوس اُپتيکي و تلکسوپ‌هاي تداخلي نور مرئي و راديويي.

مفهوم موج همدوس اين است که نور تکفامي اگر داشته باشيم که جزو شرط‌هاي همدوسي‌ست، و اين موج به دو قسمت تقسيم شود، مانند دو روزنه در برابر جبهه‌ي موج، خود روزنه ها که اکنون منبع چشمه‌ي دو جبهه موج جديد هستند کاملاً با جبهه‌ي موج اول ارتباط دارند، در حالي که در موج‌هاي غيرهمدوس اين طور نيست و اطلاعات از بين مي‌رود يا گم مي‌شود.

هرچند در اينجا هم تغييري که اتفاق مي‌افتد بعد از گذر از روزنه‌ها کاتوره‌اي‌ست، ولي رابطه‌ي فازي معيني بين جبهه موج اول با جبهه‌هاي بعدي موج وجود دارد. در موج‌هاي غيرهمدوس که به اصطلاح اطلاعات از بين مي‌رود و ما از گدشته‌ي سيستم کوانتمي نمي‌توانيم باخبر شويم، تغييرات ترموديناميکي بازگشت ناپذير و اصل عدم قطعيت هايزنبرگ حرف اول را مي‌زنند. ليزر دقيقاً نوري تکفام و همدوسي و غيرهمدوسي موج کاري بود که پروفسور کوهن‌تانوجي براي پژوهش خود لازم داشت

 

 

۶. بسياري براين باورند که زيست شناسي قدم بزرگ بعدي علم بود. شما فکر مي‌کنيد، فيزيک رهيافتي براي زيست شناسي داشته باشد؟

 

ک.ت: بله. مطمئنم که اهميت زيست شناسي بيشتر هم خواهد شد. فکر مي‌کنم فيزيک مي‌تواند از دو نقطه نظر متفاوت براي زيست شناسي مفيد باشد. نخست اينکه، ابزارهاي بسيار بسيار دقيق‌تري چون، ميکروسکوپ‌هاي جديد، روش‌هاي جديد براي منفرد کردن موکول‌ها و مشاهده‌ي آن‌ها فراهم مي‌کند. بنابراين فيزيک منبع ابزار جديد براي علم است که براي زيست شناسي هم بسيار اهميت دارد. دو اينکه، در همين حين، مفاهيم عميق فيزيکي براي زيست شناسي مي‌تواند بسيار مفيد باشد. مثلاً سيستم‌هاي پيچيده و شبکه‌هاي ارتباطي براي درک بهتر مغز. فکر مي‌کنم تبادل مفاهيم بين فيزيک و زيست مي‌تواند بسيار اثربخش باشد و بين اين دو رشته، همکاري خوبي برقرار کند. همکارني مي‌شناسم که فيزيکدان هستند، و تعدادي که به سمت زيست شناسي رفته‌اند، چون مسائل جديدي پيدا کرده‌اند که سهم زمينه‌ي فيزيک را در آن‌ها بيشتر مي‌کند.

 

۷. به نظر شما معيار يک پژوهشگر خوب چيست؟

   

 

ک.ت: به نظر من آنچه در پژوهش علمي مهم است، دوري از استدلال‌ها و بحث‌هاي سطحي است. بايد آماده باشيد که به عمق طبيعتي برويد که در حال مطالعه‌ي ان هستيد و درک کاملي از مکانيزم‌هاي آن پيدا کنيد. بايد آنقدر قوي باشيد که به ديدن يک مشکل خيلي سريع کنار نکشيد و به مسئله‌ي ديگري بپردازيد. وقتي درک خوبي از يک مسئله داشته باشيد، معمولاً افق‌ها و ايده‌هاي جديدي کشف خواهيد کرد.

 

 

۸. شما هم مُدرس هستيد و هم دانشمند. فکر مي‌کنيد آموزش تأثيري در کارهاي پژوهشي شما داشته و برعکس؟

 

ک.ت: فکر مي‌کنم تدريس و پژوهش بهم پيوند خورده‌اند. وقتي درس مي‌دهيد، ولي کار پژوهشي در همان زمان نمي‌کنيد، آنچه درس مي‌دهيد کهنه است و شما با کارهاي پژوهشي به روز نشده‌ايد. در ابتداي کار تدريس‌تان، همچنان دانش‌تان به روز است، ولي بعد از چهار يا پنج سال از پيشرفت‌هاي روز در علم فاصله مي‌گيرد. در نتيجه فکر مي‌کنم خيلي مهم است که مُدرس با کار پژوهشي در ارتباط باشد. از سوي ديگر، اگر پژوهشگر باشيد و موظف به تدريس، بايد درک کاملي از موضوعي که مي‌خواهيد درس بدهيد داشته باشيد. بايد در سطوح بالاتر عميق‌تر وارد موضوع شده باشيد تا مطمئن باشيد در حين تدريس ايده‌هاي غلطي را ارائه نکنيد. اين کار، پژوهش شما را هم تحت تأثير قرار مي‌دهد، و مي‌تواند حوزه‌ي پژوهش خودتان را گسترش دهد.

 

 

۹. در خودزندگينامه‌تان اشاره کرده‌ايد که شبيه سازي سخنراني‌ها در اِکُل شما را به مطالعه‌ي فيزيک ترغيب کرد و حتي در زندگي کاريتان به موفقيت رسيديد. فکر مي‌کنيد «جامعه‌ي بين المللي علمي جوانان» مي‌تواند دانشجويان را براي زندگي علمي ترغيب کند؟

 

ک.ت: البته! فکر مي‌کنم جايي مناسب که معلم‌هاي خوبي داشته باشد، و آن‌ها مشوق آنجه خود درس مي‌دهند باشند. وقتي دانشجويان اين اشتياق را حس کنند، انگيزه خواهند داشت و تشويق مي‌شوند که همان مسيري را طي کنند که معلم‌هاي‌شان طي کرده‌اند.

 

۱۰. به عنوان يک استاد ممتاز، توصيه‌اي براي دانشجويان داريد؟

 

ک.ت: بله! فکر مي‌کنم وقتي براين باور باشيد که چه مي‌کنيد، مردم مي‌توانند ان را حس کنند و با تشويق‌هاي شما تلاش کنند. وقتي مشاور تز ارشد يا دکترا هستيد، بايد نشان دهيد که علم بسيار جالب و هيجان انگيز است. بايد ايت اشتياق را در پژوهش نشان دهيد. وقتي با دانشجويان هستيد، و آنها از شما سؤال مي‌کنند، خوب است که از ديد ديگري به مسائل فکر کنيد. در پژوهش مهم است که به يک مسئله‌ي خاص از زاويه‌هاي متفاوتي نگاه کنيد. همين امر باعث مي‌شود ايده‌هاي جديد به ذهن‌تان برسد.

 

۱۱. توصيه‌اي به دانشمندان جوان داريد؟

 

ک.ت: بله، ميگويم که علم هيجان انگيز است و بايد سختي کشيد. نمي‌توانيد هر رو زيک کشف انجام دهيد، پس بايد خيلي کار کنيد. ولي اگر سخت کار کنيد، درک کاملي از آنچه انجام مي‌دهيد داشته باشيد و با ديگران بحث کنيد، ايده‌هاي جديد و زاويه‌هاي ديگري از کار خود پيدا مي‌کنيد. در نتيجه به آنچه که بايد مي‌رسيد و اسرار يک مسئله را با ديگران مطرح مي‌کنيد. بنابراين بايد به کارتان بچسبيد و پژوهش کنيد. البته ممکن است به مشکلاتي چون کمبود ابزار برخورد کنيد، پس بهتر است مدتي صبر کنيد و به شکل ديگري مسئله را دنبال کنيد. اين کار مي‌تواند حداقل ‌رهيافت‌هاي جالبي داشته باشد.

 

قسمت اول

 


صفحه‌ي آکادميک پروفسور کوهن تانوجي

 

International Science Youth forum

1393/10/16 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 فعاليت‌هاي علمي رشد

 

     

 

 

صفحه‌ي اصلي

     

 

راهنماي سايت

     

 

 

آموزش

     

 

بانك سوال

     

 

 

مسابقه

     

 

 

زنگ تفريح

     

 

 

مصاحبه و گزارش

     

 

 

معرفي كتاب

     

 

 

مشاوره

     

 

 

پرسش‌و‌پاسخ‌علمي

     

 

اخبار

     

 

فعاليت‌هاي علمي

 تماس با ما