مصاحبه و گزارش - موضوعي
 باهوش و بااستعداد (مصاحبه و گزارش شماره‌ي 56)
باهوش و بااستعداد (مصاحبه و گزارش شماره‌ي 56)
گزارشي از المپياد جهاني شيمي در سال 2007 – قسمت نهم

 گزارشي از المپياد جهاني شيمي
   در سال 2007 – قسمت نهم

باهوش و بااستعداد

  اشاره
تعداد زيادي دانش‌آموزان باهوش و بااستعداد براي افتتحاييه‌ي المپياد جهاني و ديدن ديگران در اين روز زيبا دور هم جمع شده‌اند.


مراسم در روبروي كتابخانه‌ي دانشگاه ايالتي مسكو برگزار مي‌شود بنابراين همه‌ي مهمانان مي‌توانند به تابستان زيباي روسيه بپيوندند.
مراسم ساعت 11 صبح با معرفي تيم‌هاي كشورهاي مختلف آغاز ‌شد. هر تيم با لباس يكساني كه از پرچم كشورشان الهام گرفته شده بود خود را معرفي مي‌كردند.

بعضي از دانش‌آموزان اشياي جادويي كشورشان را همراه داشتند؛ مثلاً «زلاندنو» نوعي مرغ (Kiwi Bird) مخصوص كشورشان را با خود آورده بودند.

وقتي همه جايي براي نشستن پيدا كردند و نوعي نان و نمك سنتي روسيه را خوردند، اعضاي بين‌المللي كميته‌ي برگزاري، اساتيد دانشگاه ايالتي مسكو (MSU) و دانشكده‌ي شيمي، نمايندگان دانشكده‌ي آموزش و تحقيقات روسيه و حمايت‌كنندگان المپياد به شركت‌كنندگان سي‌و‌نهمين المپياد جهاني شيمي تبريك گفتند.



به‌گفته‌ي آن‌ها، شيمي يكي از مهم‌ترين علوم جهان امروزي است. اين رشته از شاخه‌هاي زيادي مثل داروسازي، كشاورزي، تكنولوژي پيشرفته
(High-tech technology)، كشف ماده‌هاي جديد تشكيل شده‌ است.
شيمي علم صلح طلبي است و همه‌ي شركت‌كنندگان بايد اين پيغام را به كشورهايشان برسانند كه روحيه‌ي دوستانه و همكاري مثبت هميشه در المپياد حضور دارد.
بعد از خوش‌آمدگويي‌هاي رسمي برنامه‌ي نمايشي بزرگ و شادي اجرا شد. اين برنامه از اركست موسيقي، رقص‌هاي سنتي و مدرن و آتش‌بازي تشكيل شده بود.


به دستور نماينده‌ي تيم روسيه، «لئونيد راماشوف» (Leniod Ramashov) (يكي از اعضاي تيم روسيه) دست خود را بر روي قلب خود قرار داد و سوگند المپياد را براي شيميدانان جوان ياد كرد.
همه‌چيز شبيه آغاز يك مسابقه‌ي المپيك جهاني بود، مشعل المپيك هم گذاشته شد. پرچم بالا رفت و بدين ترتيب مسابقه‌ي ماراتون 10 روزه آغاز شد.
در پايان مراسم، 500 بادكنك رنگارنگ در آسمان به پرواز درآمد.




در مراسم افتتاحيه از چه چيزي

بيش‌تر از همه لذت برديد؟


«ايتامار شامايي» (Itamar Shamayi)  

از «رژيم اشغالگر قدس
جالب‌ترين موضوع در مراسم افتتاحيه، مكاني بود كه در آن برگزار مي‌شد. ساختمان كتابخانه بسيار حيرت‌آور بود. همه چيز رنگي بود: درخت‌ها، گل‌ها و پرچم كشورهاي ديگر.
هم‌چنين از مردم روسيه‌ هم خيلي لذت بردم، بسيار مهربان بودند.



«رافائل سزاريس» (Rafael de Sezaris) 

از «برزيل»
دومين باري است كه در المپياد جهاني شيمي شركت مي‌كنم. اما اين بار بيش‌تر از دفعه‌ي قبل از مراسم افتتاحيه خوشم آمد. قبلاً از «چين» دوستاني پيدا كرده بودم و خيلي خوشحالم كه دوباره آن‌ها را مي‌بينم.

 


«جوزف پوما» (Joseph Poma)

از «پرو»

برگزاري افتتاحيه از سطح بالايي برخوردار بود. فكر مي‌كنم مهم‌ترين مسأله، جو دوستانه‌اي بود كه روسي‌ها درست كرده بودند.

تيم ما تا الان با دانش‌آموزاني از «مكزيك»، «آمريكا» و «كانادا» دوست شده‌اند.


 «ژوان ايوان گومژ پرالتا»

 (Juan Ivan Gomez Pralta) از «مكزيك»

در مراسم افتتاحيه بيش‌تر از همه، از برنامه‌هاي اجرا شده توسط دختران روسي خوشم آمد. بسيار زيبا اجرا كردند! ساختمان‌هاي دانشگاه ايالتي مسكو هم زيبا بودند اما برنامه‌ي اجرا شده توسط دخترها خيلي زيباتر بود.




«تا گن اوه» (Tae Gon Oh)

از «كره‌ي جنوبي»
بسيار خنك بود! مخصوصاً از نواختن «بالالايكا» (Balalaika) لذت بردم. بسيار هماهنگ و انرژي‌زا بود. تا به حال چنين موسيقي نشنيده بودم.


«تينا كانستروپ» (Tina Kanstrup)

 از «دانمارك»
به نظرم بهترين قسمت مراسم افتتاحيه، اولين قسمت آن بود. وقتي همه‌ي تيم‌ها با پرچم‌هاي كشورشان وارد شدند. خوشحال بودم و از اين‌كه نماينده‌ي كشورم در ميان ساير كشورها بودم احساس غرور داشتم.
جو آن‌جا مثل بازي‌هاي المپيك بود. هميشه آن لحظات را به‌خاطر خواهم داشت.


 «هابرت كالاوس» (Hubert Kalvas) 

از «اتريش»
از مراسم افتتاحيه لذت بردم. واقعاً تحت تأثير قرار گرفته بودم. بزرگ‌ترين قسمت، آتش‌بازي بود! وقتي همه‌ي مشعل‌ها با هم روشن شدند و بادكنك‌ها به آسمان رفتند، من فرياد زدم: هورا !


 «لوسيا نير» (Lusia Neier) 

از «سوئيس»
بيش‌تر از همه از رقص ملي روسيه‌اي «كالينكا» (Kalinka) خوشم آمد. فكر مي‌كنم آن مدل رقصيدن واقعاً سخت باشد اما مي‌خواهم آن‌را بياموزم.


«هاليلويا ساگيت» (Haleluya Saquit) 

از «رژيم اشغالگر قدس»
مجذوب بادكنك‌ها شدم! وقتي به مردم اجازه دادند كه آن‌ها را در آسمان رها كنند بسيار آرامش‌بخش بود. خيلي زيبا و رنگي بود. هم‌چنين بادكنك بزرگ جلوي كتابخانه باعث شد تا عظمت المپياد را واقعاً بفهمم.


«كنستانتين هادژيپتروس» 

(Konstantions Hadjipetroze)از «قبرس»

واقعاً از كساني كه با لباس كاملاً سفيد رقص‌هاي سنتي مي‌كردند لذت بردم، مخصوصاً از دخترها. بسيار انعطاف‌پذير بودند و حركت‌هاي آن‌ها خيلي روان بود. موهاي آن‌ها نيز خيلي جذاب به‌نظر مي‌آمد!




«پانا گيوتيس پالانتيس» (Pana Giotis Palantis) 

از «يونان» 
علي‌رغم اين‌كه لحظات معدودي بر مراسم افتتاحيه سكوت حاكم بود سخنراني‌ها خيلي اميدبخش بودند. اما از آن بخش‌هايي از سخنراني‌ها كه توانستم بشنوم به كشورم افتخار مي‌كنم.


   «آزري ماريكان» (Azri Marican)

 از «مالزي»
آتش‌‌بازي حيرت‌آور بود. مانند يك واكنش شيميايي بود، مثل علامت المپيك‌ها!

 





1386/6/20 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 فعاليت‌هاي علمي رشد

 

     

 

 

صفحه‌ي اصلي

     

 

راهنماي سايت

     

 

 

آموزش

     

 

بانك سوال

     

 

 

مسابقه

     

 

 

زنگ تفريح

     

 

 

مصاحبه و گزارش

     

 

 

معرفي كتاب

     

 

 

مشاوره

     

 

 

پرسش‌و‌پاسخ‌علمي

     

 

اخبار

     

 

فعاليت‌هاي علمي

 تماس با ما