علوم و فنون جدید

 نظرسنجي شماره 1
در مورد كدام‌يك از موضوعات مطرح شده مايل به كسب اطلاعات بيشتر هستيد؟


ارائه نظر 
 فناوری و کشف گورهای پنهان
فناوری و کشف گورهای پنهان
استفاده از فناوری براي ‌يافتن گورهاي پنهان

 

 

 

چندين سال است که امي ‌ماندورف (Amy Mundorff)، انسان‌شناس پزشکي قانوني، باقيمانده‌هاي اجساد انساني را در مناطق مختلف دنيا جستجو مي‌کند. هدف او اين است که بتواند اين کار را از راه سريع‌تر و مطمئن‌تري انجام دهد.  يک روز صبح در ماه جولاي سال ۲۰۰۵، ماندورف به همراه همکارانش در حومه‌ي بوسني مشغول جستجو براي بقاياي افراد گمشده در جنگ بود. جاده از ميان جنگل‌ها، زمين‌هاي کشاورزي و روستاها مي‌گذشت. گروه در نزديکي ‌يک روستا متوقف شدند تا با فردي که از افراد گمشده خبر داشت ملاقات کنند. ماندورف از سخنان مترجم دريافت که بدن‌ها مي‌بايست در زير زمين همان منطقه مدفون شده باشند. 
 
 
 
 
جنگ بوسني و هرزگوين ده سال قبل به پايان رسيده بود. اما هزاران نفر هنوز مفقودالاثر بودند. بسياري از آن‌ها در گورهاي پنهان دفن شده بودند. ماندورف که ‌يک انسان‌شناس پزشکي قانوني بود، تصميم داشت روش‌هاي متخصصان بوسنيايي را براي‌ يافتن و شناسايي اجساد گمشده بياموزد و از آن‌ها در کنار تخصص و تجربه‌ي خود استفاده کند. بولدوزر‌ها شروع به کندن زمين کردند و تيم جستجو، کار خود را آغاز کرد. در تمام روز حفاري ادامه داشت، اما چيزي پيدا نمي‌شد. در ميان خاک استخوان حيوانات، ريشه‌ي گياهان و سنگ‌هاي متعددي وجود داشت، اما خبري از اجساد انسان‌ها نبود. در پايان روز گروه جستجو کل ناحيه را حفاري کرده، اما هيچ نيافته بودند. 
 
قابل اطمينان ترين سرنخ گروه جستجو، صحبت‌هاي شاهدان عيني در زمان جنگ بود. اما اين رويکرد خالي از ايراد نبود. بسياري از شاهدان دچار کهولت سن بودند و به سختي خاطره‌هايشان را به‌ياد مي‌آوردند. از طرفي ممکن بود طي اين ده سال، جغرافياي منطقه دستخوش تغيير شده باشد. جاده‌هاي جديدي ساخته شده بودند و دره‌ها و تپه‌ها دچار فرسايش و تغيير شکل شده بودند.
 
ماندورف بر اساس تجربه‌اش در‌ يافتن قربانيان قتل که در ايالات متحده پرونده‌هاي آن‌ها را در دست داشت، مي‌دانست که‌ يافتن اجساد در زير زمين مستلزم صرف زمان زيادي است. اما انتظار نداشت در کشور بوسني و هرزگوين تا اين حد به مشکل بخورد. اين کشور حتي از ايالت لوئيزانا نيز کوچک‌تر بود، اما هنوز هشت هزار جسد در آن وجود داشتند که از چشم ماندورف پنهان مانده بودند. او مي‌گويد: «ما کاملاً دلسرد شده بوديم. هيچ گور و جسدي در آن نواحي پيدا نميشد. دائم از خود مي‌پرسيديم که آن‌ها کجا هستند؟» 
 
 
 
ماندورف در ايالت کانکتيکات بزرگ شده بود. مادربزرگ او ‌يک انسان‌شناس و دانش آموخته‌ي دانشگاه کلمبيا بود و ماندورف تا حدي از او الهام گرفته بود. او که اکنون ۴۶ سال دارد، در سفري که به فلسطين اشغالي داشت، با بررسي موزائيک‌هاي ‌يک معبد بيزانسي، به کار حفاري و جستجوهاي باستاني علاقه‌مند شد. سپس در حين تحصيل در دانشگاه، سه تابستان متوالي را به کار حفاري در جامائيکا رفت. در اين حفاري‌ها او اجساد قديمي ‌دفن شده در حين کشت نيشکر را مي‌يافت. ماندورف مي‌گويد: «من جذب اسکلت‌هايي که پيدا مي‌کردم شدم. هرکدام از آن‌ها داستاني براي روايت داشتند. اولين استخواني که من پيدا کردم به همراه‌ يک سنگ کيسه‌ي صفرا بود و من خيلي تعجب کردم که چگونه سرپرست گروهمان اين موضوع را دريافته و به من توضيح داده بود.»
 
ماندورف به مدت ۵ سال به عنوان انسان‌شناس در مناطق مختلف ايالات متحده کار کرد و در نهايت از سال ۱۹۹۹ به عنوان انسان‌شناس تمام وقت، وارد پزشکي قانوني شهر نيويورک شد. در نيويورک، او استخوان‌هايي که دهه‌ها سال بود در دل خاک بودند را آناليز مي‌کرد و همکاري نزديکي با پليس داشت. هنگامي ‌که بدن فردي به شدت تجزيه شده بود و قابل شناسايي نبود، او با استفاده از روش‌هاي بيولوژيکي درباره‌ي جنازه تحقيق مي‌کرد و اطلاعاتي مانند محدوده‌ي سني فرد و ‌يا قد او را ارائه مي‌داد. ماندورف به شغل رؤيايي خود رسيده بود. 
 
او در حادثه‌ي حمله به برج‌هاي تجارت جهاني در سال ۲۰۰۱، کار شناسايي ۱۶۰۰ نفر را به عهده داشت. اين مأموريت سه سال طول کشيد. پس از اين اتفاق، ماندورف دريافته بود که روش‌هاي فعلي‌ يافتن بازمانده‌هاي انساني تا حد کافي کارآمد و سريع نيستند و به دنبال راهي براي تشخيص محل دقيق بقايا بود. او در حين آناليز استخوان‌هاي کوچک‌تر دريافته بود که تفاوتي ميان ميزان DNA در استخوان‌هاي مختلف بدن وجود ندارد. تا قبل از اين تصور ميشد که استخوان‌هاي کوچک مانند استخوان انگشت پا و‌يا سر زانو، حاوي مقادير کمتري DNA هستند و استخوان‌هاي بلند مانند استخوان ران، DNA بيشتري دارند. او با اين ‌يافته، پس از کشف اسکلت‌ها فقط استخوان کوچکي از آن‌ها را با چاقوي جراحي ‌يکبار مصرف مي‌بريد و نمونه‌برداري مي‌کرد. اين کار موجب سرعت گرفتن آناليز بدن و تخريب کمتر آن ميشد. 
 
ماندورف براي ارائه‌ي پروژه‌ي پايان نامه‌اش در دوره‌ي دکترا به بوسني رفته بود. اما در آن جا جستجوها ناموفق بودند.‌ يکي از همکاران ماندورف، مايکل ملدر (Michael Medler)،که‌ يک زمين شناس بود، عقيده داشت که گورها هميشه نشانه‌اي از خود به جاي مي‌گذارند. او خود در کارش از لايدار استفاده مي‌کرد. لايدار وسيله‌اي است که با استفاده از باريکه‌هاي نور ليزر نقشه‌هاي سه بعدي از مناطق مختلف تهيه مي‌کند. در واقع لايدار ترکيب دو واژه‌ي Light و Radar است. باستان‌شناسان با استفاده از تکنولوژي لايدار مي‌توانند معابد، سازه‌هاي بشري،خيابان‌ها و بناهايي را که زير پوشش‌هاي گياهي مدفون شده‌اند بيابند. 
 
 
 
 
ايده‌ي استفاده از لايدار براي کشف گورهاي زيرزميني به نظر ماندورف بسيار جذاب بود. اين وسيله‌ يک ابزار هوايي است و مي‌تواند به جستجوگران کمک کند در مناطق جنگ زده که هنوز ارسال گروه جستجو به آن‌ها خطرناک است استفاده شود. در سال ۲۰۰۷ ماندورف و ملدر لايدار را تست کرده و اثبات کردند که اين وسيله در‌يافتن اجساد انساني مؤثر است. اما پياده‌سازي ايده‌ي آن‌ها نياز به بودجه داشت، در حالي که ماندورف هنوز‌ يک دانشجو بود.
 
او به مدت دو سال صبر کرد تا فارغ التحصيل شد و توانست در هيئت علمي ‌دانشگاه تنسي (University of Tennessee) مشغول به کار شود. دانشگاه تنسي از معدود مراکزي بود که‌ يک سايت دفن انسان داشت و دانشجويان مي‌توانستند تغيير بدن انسان را در فرآيندهاي تجزيه‌ي زير خاک بررسي کنند. معمولاً در ساير دانشگاه‌هاي انسان‌شناسي، بدن گاو ‌يا خوک براي مشاهده‌ي نحوه‌ي تجزيه توسط خاک دفن مي‌شدند. ماندورف دو سال ديگر نيز انتظار کشيد تا سايت دفن انسان بزرگ و تجهيز شود. اکنون اين سايت مساحت زيادي داشت و به راحتي ميشد لايدار را در آن تست کرد. ماندورف به همراه دانشجوياني از دانشگاه تگزاس، جسدي را در ‌يک زمين 5 هکتاري از اين ناحيه دفن کرد. آن‌ها پاسخ پوشش گياهي را نيز به بدن دفن شده مطالعه مي‌کردند. 
 
 
 
يکي از موادي که بدن انسان در حال تجزيه آزاد مي‌کند، نيتروژن است . نيتروژن‌ يک کود عالي براي گياهان است و مي‌تواند الگوي رشد گياهان را در اطراف بدن تغيير دهد. ماندورف دريافت که اين گياهان نور مادون قرمز را بهتر بازتاب مي‌دهند. او ابتدا تصميم گرفت با استفاده از ‌يک ماهواره، پاسخ گياهان به نور قرمز را بررسي کند. اما اطلاعات ماهواره‌اي آن قدر دقيق نبودند که بتوانند محل ‌يک جسد را به طور دقيق بيابند. به همين دليل گروه پژوهشي مي‌بايست اطلاعات ماهواره‌اي را با داده‌هايي از لايدار ترکيب مي‌کردند. 
 
يک سال و نيم از دفن جسد نمونه گذشته بود و زمين ۵ هکتاري با چمن پوشيده شوه بود. ماندورف پس از استفاده از لايدار دريافت که سطح نيتروژن در برگ‌هايي که در اطراف جسد قرار دارند، ۵ برابر ساير برگ‌هاست. در واقع فرضيه‌ي آن‌ها صحيح بود و بدن توانسته بود پوشش گياهي را تحت تأثير قرار دهد.
 
 
 
در پژوهشي ديگر که در سال ۲۰۱۲ انجام شد، ماندورف به همراه دانشجويانش ده جنازه‌ي اهدايي را در سايت دفن دانشگاه بررسي کردند. آن‌ها شش جنازه را در ‌يک گورال، سه جنازه را در گودالي ديگر و ‌يک جنازه را در‌ يک گور کوچک دفن کردند. سپس در چند ماه آينده، به بررسي اين بدن‌ها پرداختند. آن‌ها دوربين‌هاي حرارتي را در محل راه اندازي کردند تا تغيير حرارتي اين نواحي را در ۲۴ ساعت شبانه روز رصد کنند. همچنين برگ‌هايي را از گياهان اطراف بدن‌ها برداشته و براي بررسي ترکيب‌هاي شيميايي آن‌ها به لابراتوارشان بردند. 
 
تصاوير لايدار از زمين قبل از دفن اين ده جنازه، به گروه پژوهشي کمک بزرگي مي‌کرد. آن‌ها مي‌توانستند با مقايسه‌ي تصوير قبل و بعد از دفن اجساد، در بازه‌هاي زماني مختلف تغيير زمين را بررسي کنند. قرار است در بهار سال ۲۰۱۶ تصويربرداري لايداري ديگري نيز انجام گيرد. ماندورف براي ادامه‌ي تحقيق‌هايش ‌يک لايدار اسکنر زمين ۲۰۰۰۰۰ دلاري تهيه کرد. او اين دستگاه را از طريق وامي ‌که مرکز سنجش از راه دور دانشکده‌ي تحصيلات تکميلي نيروي دريايي به گروه جستجو داده بود خريداري کرد. 
هنوز چالش‌هاي بسياري پيش روي ماندورف وجود دارد، اما او اميدوار است که همچنان بتواند تکنيک‌هاي تازه‌اي براي کشف بقاياي انساني بيابد. ماندورف معتقد است که حوزه‌ي انسان‌شناسي پزشکي قانوني نياز به پژوهش‌ها و نوآوري‌هاي زيادي دارد و در اين حوزه راه براي ارائه‌ي طرح‌هاي نو باز است. او مي‌گويد: «من از ديد خودم هنوز‌ يک کارآموز هستم، کارآموزي که همواره در حال آموختن شيوه‌هاي تازه‌ي انسان‌شناسي است.»
 
 
 

منبع:
 

منابع مفید:
 
 
 
1394/7/10 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف

 فعاليت هاي علمي
 تماس با ما
 بازديدها
خطایی روی داده است.
خطا: بازديدها فعلا" غیر قابل دسترسی می باشد.