XMod
 انسان بي‌عزت به‌جايي نمي‌رسد(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 145)
انسان بي‌عزت به‌جايي نمي‌رسد(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 145)
اگر زماني در حال انجام کاري باشم که بدانم در آن كار ديگر مؤثر نيستم قطعاً آن كار را (چه سطح بالا يا چه سطح پائين باشد) کنار مي‌گذارم - مصاحبه با آقاي دكتر «محمد علي ملبوبي»- قسمت سوم

 

 

انسان بي‌عزت به‌جايي نمي‌رسد

 

 

قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم | قسمت چهارم



اشاره

بنا داريم مصاحبه‌هايي را با اساتيد برتر رشته‌هاي مختلف علوم براي‌تان آماده كنيم. اين نويد را به شما مي‌دهيم در آينده‌اي نه‌چندان دور، خواننده‌ي مصاحبه‌هايي شنيدني از اين اساتيد گرامي خواهيد بود.

وقتي از جناب دكتر «محمد علي ملبوبي» تقاضا كرديم چند كلمه‌اي صحبت داشته باشيم تا با فعاليت‌هاي اين استاد گرامي – كه داراي سوابقي هم در المپياد فيزيك هستند – آشنا شويم با روي باز از ما استقبال كردند.

سخنوري، دقت در پاسخگويي و رفع اشكال در سؤال‌هاي همكاران‌مان – كه بعضاً سؤال‌ها ناشايانه مطرح مي‌شد -، احترام بسيار به اساتيدشان از ويژگي‌هاي بارز اين استاد گرامي است.

اميدواريم از اين مصاحبه – كه در چهار قسمت براي‌تان ارائه مي‌شود – لذت ببريد.


 

انگيزه‌ي شما از مطالعه در زمينه‌ي تخصصيتان چه بوده؟

ما سرماي‌هاي داريم و آن عمر شريف است. زمان را هيچگاه نمي‌توان به عقب برگرداند ما مدتي در اين دنيا خواهيم بود پس چه بهتر که فرد مؤثري باشيم، انگيزه‌ي من بيش‌تر از اين نوع طرز فكر سرچشمه مي‌گيرد. اگر زماني در حال انجام کاري باشم که بدانم در آن كار ديگر مؤثر نيستم قطعاً آن كار را (چه سطح بالا يا چه سطح پائين باشد) کنار مي‌گذارم.

 

 

چه روش‌هايي براي ايجاد انگيزه داريد؟ 

افراد بايد جهان‌بيني و ديدگاه خود را نسبت به جهان شکل دهند تا سردرگم نباشند. اين خودش كمك مي‌كند كه افراد، اهداف را براي خود تعريف کنند و بدين ترتيب علائقشان را پيدا کنند. البته علائق ذاتي است و اکتسابي نيست. افراد بايد بدانند چه کاري مي‌خواهند انجام دهند. اگر فردي هدفمند باشد و علائق و توانائي‌هايش را پيدا كند در آن موقع است كه هيچ چيز و هيچ كس جلودار (مانع) او نيست.
از تجربيات خودم بگويم: ما دوره‌ي انقلاب بزرگ شديم و براي انگيزه خيلي چيزها داشتيم. معلم بزرگ ما امام خميني بودند و واقعاً جاي ايشان خاليست. ايشان فردي بودند که ملتي را هدايت مي‌کردند و ما هم يکي از آن‌ها بوديم. دوره‌ي جوانيم مصادف با جريان 19 دي سال 57 بود. قبل از سال 55 شهر قم ملتهب بود يعني در واقع از سال 41 اوضاع به همين قرار بود ولي در سال 55 اين هرج و مرج و ناپايداري را احساس مي‌کرديم و از 19 دي57 بود كه انقلاب شروع شد بنابراين ما خيلي در جريان مسائل سياسي- اجتماعي زمان خودمان بوديم به دور از بحث جناحي سطح پائيني که الان وجود دارد. آن زمان جور ديگري بود.
به نظر من، ما در دوره‌ي خوبي به دنيا آمده بوديم و بعد، انقلاب چالش‌هايي داشت، يک کار گروهي خيلي بزرگ در حال رخ دادن بود، انقلاب ما يك انقلاب مردمي بود يعني گروه بزرگي از مردم با همکاري هم اين کار را انجام دادند ما هم يکي از اجزاء آن و با رهبريت امام و بدون هيچ چشمداشتي بنابراين در آن زمان خيلي جو صميمانه‌اي وجود داشت؛ چالش‌هاي زيادي داشتيم مثلاً فعاليت‌هاي ضد انقلابي، بحث تجزيه‌طلبي که ريشه‌ي خارجي داشت و در مناطق مختلف كشور اتفاق افتاد و بعد هم كه جنگ شروع شد، چالش‌هايي بين احزاب آن دوره (چپ و راست)، کمونيست‌ها، مسلمان‌ها و مجاهدين خلق اتفاق افتاد.
اين مسائل در رشد و پرورش ما خيلي مؤثر بود يعني ما در يک دوره‌ي پر چالش بزرگ شديم که اين‌ها همه انگيزه دهنده بود. محيطي که چالش ندارد محيط بي‌انگيزه‌اي است.
من هفت سال در کانادا زندگي مي‌کردم مي‌ديدم که در آنجا چالش‌هاي اجتماعي خيلي کم است به همين دليل هدفمندي افراد پائين است، انگيزه‌هاي ضعيف دارند، سرگرداني‌اشان زياد است و تا حدي اين مشکل در نسل فعلي جوان‌هاي ما وجود دارد.
و اما توصيه‌ام براي جوان‌ها اين است که وارد چالش‌هاي اجتماعي شوند نمي‌گويم به دام احزاب و گروه‌ها بيفتند، نه. ولي ببينند اطرافشان چه مي‌گذرد، دنيا به چه سمتي مي‌رود. مثلاً چالشي که در چند سال اخير گرفتارش هستيم همين بحث هسته‌اي است.
البته ما در اين زمينه پيشرفت‌هايي داشتيم که انشاءالله همه واقعي است از طرفي دنياي خارج، ما را تحت فشار قرار داده‌اند که ما اين کار را متوقف کنيم. يکي از چالش‌ها همين موضوع است. چه کسي ما را از ادامه منع مي‌کند؟ دنياي غرب به سرکردگي آمريکا، آمريکا به چه بهانه‌اي اين کار را مي‌کند؟ خود آمريکا به انرژي اتمي دست پيدا کرده، بمب اتم ساخته و به کار برده؛ کار او اثبات شده است ولي کار ما ممکن در ممکن در ممکن است و او به ما مي‌گويد که شما آدم‌هاي خوبي نيستيد بي‌ضابطه‌ايد و ديوانه‌ايد و ... ولي واقعيت چيست؟
واقعيت اين است که جهان غرب 50 سال از انرژي ارزان استفاده مي‌کرده يعني با تکنولوژي بالاتر کالاي ارزان توليد مي‌کرده و با انرژي ارزان باعث شده كه پول كم‌تري صرف كند در نتيجه پولدارتر بشود و هزينه‌هاي بيش‌تري بكند بنابراين تكنولوژي بيش‌تري را بيافريند و بعد اين کالا را به‌عنوان جامعه‌ي مصرف کننده به ما بفروشد. حال اگر ما خود يک توليد کننده باشيم به ضرر او خواهد بود، باطن قضيه اين است که آن‌ها هيچ گفته‌اي ندارند.
چون ايران از نظر صنعتي به سرعت در حال رشد است و اگر به انرژي ارزان دست پيدا کند ديگر قابل کنترل نيست بنابراين به هر وسيله‌اي بايد جلوي ايران گرفته شود اين گفته كسينجر به عنوان يک تئوري‌پرداز قوي در ده سال پيش است.
جوانان ما بايد اين مسائل را درک کنند و بدانند که چرا اين اتفاقات مي‌افتد و سعي کنند در اين جريانات ملي کمک کنند تا باعث پيشرفت بيش‌تر شوند. ما بالاخره ملتي با منافع مشترک هستيم، يعني اگر فکر کنيم که جدا شويم زندگيمان درست مي‌شود مثلاً برويم خارج زندگي کنيم، نه تنها چيزي حل نمي‌شود بلكه در آنجا هم يک عنصر دست دوم هستيم.
من چون مدتي را در خارج از اين کشور زندگي مي‌کردم و به عنوان دانشگاهي درس مي‌دادم، ديده‌ام كه در آن‌جا ايراني‌ها به‌عنوان يك عنصر دست دوم هستند از شغل‌هاي پست تا به بالا مشغول به كار بوده و هستند. خب البته آن‌ها (خارجي‌ها) هم ملتي با منافع مشترکند.
نمي‌خواهم بگويم انگيزه‌هاي ملي‌گرايي بوده، ولي مي‌خواهم بگويم که در هر مردمي توزيع جمعيتي از نظر هوشي وجود دارد که اين توزيع جمعيتي را نبايد به هم زد. مثلاً ما 1% افرادي را داريم که درصد هوشي‌اشان از همه بيش‌تر است، بعد پائين‌تر از آن 5% داريم که درصد هوشي‌اشان از بقيه بيش‌تر است و بعد هم 10% داريم و همين‌طور تا به آخر كه در نهايت، بقيه مردم در يك سطح هستند. حال اگر اين 1% از كشور برود خلاء‌اي به وجود مي‌آيد و همين طور اگر آن 5% برود. يونسكو هم اين مسئله را گفته است.
بزرگان جوامع آمريکا در زمان خودشان طراحي سيستم كردند يعني طرح‌هاي جالب و خوبي را اجرا کردند بدين صورت که گفتند ما با 1% و 5% و 10% كشورمان پيشرفت نمي‌کند پس شروع كردن بهره‌گيري از کشورهاي ديگر و واقعاً طراحي سيستم کردند كه نخبه‌هاي ما را جذب كنند. ما بايد ياد بگيريم، نه اينکه تابع آن جريانات شويم و بگوئيم اينجا که ما را نمي‌خواهند پس ما به آنجا مي‌رويم.

 

 

اعتماد به نفس چقدر در موفقيت شما مؤثر بوده است؟

خيلي تأثيرگذار بوده. در اين رابطه پدر من راهنماي خيلي خوبي بود چون هميشه مي‌گفت يک مسلمان، يک فرد باعزت است. هيچ وقت آدم بي‌عزت به جايي نمي‌رسد و من مي‌ديدم که با اطرافيانش هم همانطور برخورد مي‌کند؛ مثلاً يادم هست كه شخصي اسم بدي داشت يعني نامش گداعلي بود پدرم به ايشان گفت بايد اسمت را عوض کني، مسلمان عزت دارد.
عزت با غرور فرق دارد، غرور چيز کاذبي است اما عزت شخصيت ما را شکل مي‌دهد هيچ‌کس نبايد عزت خودش را از دست دهد و هيچ‌کس نبايد عزت ديگري را زير سؤال ببرد؛
آقاي خاتمي مي‌گفت (کرامت‌هاي شخصيتي) در متون اسلامي کرامت، عزت دارد و اين خيلي مؤثر است چون فرد سعي مي‌کند خود را عزيز و باعزت نگه دارد و به همين دليل خيلي از انتخاب‌ها را انجام نمي‌دهد و در واقع انتخاب‌هايش را با معيار عزت خود محک مي‌زند.

 

 

به نظر شما چقدر از موفقيتتان نتيجه‌ي زحمت خودتان بوده است؟ و چه اندازه حمايت‌هاي ديگران؟

نمي‌دانم، فکر مي‌کنم بيش‌تر تلاش خودم بوده. از قديم گفته‌اند احترام هر كس با خودشه. يعني فكر مي‌كنم كه بيش‌تر خود فرد است كه سعي مي‌کند با انتخاب‌هايي که مي‌کند خودش را با عزت نگه دارد.

 

 

در دانشگاه، آزمون را براي ارزيابي مناسب مي‌دانيد؟

آزمون مؤثر است ولي تا چه آزموني باشد؟ يک امتحان ساده معمولاً خيلي تأثيرگذار نيست. اما آزمون‌هايي که نتيجه‌ي يک کار عملي است خيلي مؤثر است. مثلاً شنيدن 30 درصد، شنيدن + گفتن 65 درصد، شنيدن + گفتن + عمل كردن 75 درصد به همين ترتيب تا صددرصد. هر چقدر فرد فعلانه شرکت کند تأثيرگذاري بر رويش بيش‌تر خواهد بود، يعني حتي اگر مطالعه مي‌کند و يا شعر مي‌خواند فعالانه اين كارها را انجام دهد، يعني به دنبال اين باشد كه اين چه معني مي‌دهد، منظورش چه بود، چه انتقادي به آن وارد است، چرا اينجوري گفت، چرا جور ديگري نگفت. مثلاً در يکي از دروس كه به نام بيوانفورماتيك کامپيوتري است پروژه و تمرين عملي مي‌دهيم، کار عملي مي‌کنيم اين كارها خيلي تأثير‌گذار است. آزمون‌ها هم بايد طوري باشند که فرد را در موضوع مورد آزمون فعال کند.

 

 

در روز چند ساعت به مطالعه در حوزه‌ي تخصصيتان مي‌پردازيد؟

ما شغل‌امان مطالعه است. اگر مطالعه متمرکز منظورتان باشد، معمولاً صبح‌هاي زود به‌طور ميانگين روزي 2-3 ساعت مطالعه مي‌كنم.

 

 

در دبيرستان چقدر براي کنکور درس مي‌خوانديد؟

اوضاع من كمي فرق داشت. ديپلم كه گرفتم اول به خدمت سربازي رفتم بعد به دانشگاه آمدم. در مورد نحوه‌ي درس خواندنم هم اين‌طور بود که آنقدر درس نمي‌خواندم و به دنبال کلاس هم نبودم فقط سر کلاس گوش مي‌کردم بعد هم كه تمرين و مشق بود آن هم به همان اندازه‌اي که معلم مي‌گفت و آن هم چون كم بود 1 ساعته تمام مي‌شد نمي‌دانم شايد سرعت ما بالا بود البته الان حجم تكاليف آن‌طور نيست يعني بيش‌تر شده.

 

 

باورهاي مذهبي چقدر مؤثر بوده؟ اينکه آدم به يک چيزي اعتقاد داشته باشد؟

خيلي، همان‌طور كه گفتم هر فرد بايد جهان‌بيني خاص خودش را داشته باشد. به‌خصوص جهان‌بيني مذهبي خيلي مؤثر است.

 

 

به هر چيزي اعتقاد داشتن؟

نه، اعتقاد درست داشتن، يک جهان‌بيني عميق، جهان‌بيني که مولوي مي‌گويد يعني آن جهان‌بيني‌اي که عزت نفس و هدفمندي از آن‌جا شکل مي‌گيرد. ما مسلمان‌ها معتقديم يک دين برتر داريم يك چيزي در دين اسلام است كه در اديان و در ابعاد ديگر (مارکسيسم و سكولاريزم و .... ) نيست و يا اگر هم در آن‌ها باشد کم شده، و آن معنويت است كه بدون خدا نمي‌شود و به‌عبارتي آن کمال‌گرايي است يعني در واقع مبناي دين اسلام کمال‌گرايي است.

ما در دينمان داريم که کمال مطلق خداست و ما به سمت او سير مي‌کنيم. يک آمريکايي با صرف بودجه‌ي زيادي يک گروه مطالعاتي 40 نفره درست کرده و مطالعه‌اي انجام داده و به نتايجي هم رسيده كه آن‌ها را در کتابي به نام «از خوب به عالي» به رشته‌ي تحرير در آورده. در آن كتاب شرکتهاي موفق دنيا را بررسي کرده و گفته كه کدام شرکت موفق است آن شرکتي که ثروت بيش‌تري دارد و کدام سير پيشرفت سريع‌تري داشته ... .
تا جائي‌که يادم هست اين كتاب 9 فصل دارد. در فصل يک مي‌گويد که رهبري يک شرکت چقدر تأثير‌گذار بوده، فصل دو مي‌گويد که پرسنل آن شرکت چقدر تأثير‌گذار بوده‌اند در فصل سه سياست‌گذاري‌ها چقدر تأثير‌گذار بوده بدين ترتيب تا فصل 9 که جمع‌بندي است. در آخر مي‌گويد که ما به دست آورديم که در شرکت‌هاي موفق تنها چيزي که مؤثر بوده ارزش‌هاي معنوي بوده يعني تمامي عوامل گفته شده از رهبري، پرسنل يا سياست‌ها تأثيرگذار بوده‌اند و درست است.
ولي در نهايت به اين نتيجه رسيد که مهم‌ترين عامل موفقيت آن شرکت‌ها حاکميت ارزش‌هاي معنوي بوده. براي افراد ديگر هم همين طور است بايد ديد چقدر آن ارزش‌هاي معنوي اهميت دارد.
البته چون در حال حاضر رشد فكري نسبت به دوره‌ي جواني من خيلي زياد شده به‌خاطر همين ما انواع ارزش‌هاي معنوي را داريم البته الان يك ضدارزش در ايران وجود دارد و آن اين است كه ديگر صداقت وجود ندارد و ... كه در آن كتاب پاسخش وجود دارد منتها باز ما مي‌گوئيم رفتار صادقانه داشته باشيم ارزش‌هاي انسان دوستانه داشته باشيم.
غربي‌ها هم همين‌ حرف‌ها را، اما بدون خدا مطرح مي‌کنند. ولي در اسلام بحث کمال‌گرايي، خدايي دارد که انتهاي نگاه ماست و ما به سمت او سير مي‌کنيم حتي در آن دنياي سكولاريزم مي‌گويند که نگاهت را بلند بگير يعني خيلي بالاتر را نگاه کن، يک لطيفه‌اي هم در اين مورد هست که مي‌گويند روزي يک خاخام از بچه‌اش مي‌پرسد: مي‌خواهي چه کاره شوي؟ مي‌گويد مي‌خواهم مثل شما خاخام شوم. پدر مي‌گويد بچه جان من مي‌خواستم خدا شوم شدم خاخام حالا تو هيچي نمي‌شوي.

آن‌ها در اين کتاب مي‌گويند که هدفهايتان را بلند بگيريد هم‌چنين آن‌ها در اين كتاب خيلي مطالعه جالبي با اعداد و ارقام انجام داده و در واقع يک کار تحقيقاتي انجام داده‌اند مثلاً شاخص‌هاي رشدي تعريف کرده و آن‌ها را اندازه گرفته و در آخر به نتيجه‌اي رسيده‌اند. اين است که من فکر مي‌کنم عقايد خيلي اثرگذار است بايد سعي کنيم يک انتخاب خوب صورت دهيم به نظر من دين اسلام يک انتخاب خوب است. در دين اسلام مزايايي وجود دارد که در ساير اديان ضعيف‌تر است.

مثلاً در هندوئيسم سيستم فکري اين گونه است كه در سطح خودت ماندن را خيلي توصيه مي‌کند. اين در حالي است که آقاي «جيمزچارلز کالينز» مي‌گويد كه خوب ماندن مانعي در راه تعالي است. خوبي که بد شود که هيچ، حالا بحث خوب ماندن است؛ در عقايد اسلامي هم، ما تقريباً همين عقيده را داريم. ما هم راه کمال را در پيش داريم و محور موفقيت امام در رهبري هم همين بود.

وقتي کتاب‌ها و اشعار امام را بخوانيد مي‌بينيد تماماً روي کمال‌گرايي کار مي‌کند. انالله و انااليه راجعون هم همين معني را مي‌دهد: ما از طرف يک کمال مطلق آمده‌ايم و به سوي او بازمي‌گرديم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1388/5/9 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 انسان بي‌عزت به‌جايي نمي‌رسد(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 145)
انسان بي‌عزت به‌جايي نمي‌رسد(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 145)
اگر زماني در حال انجام کاري باشم که بدانم در آن كار ديگر مؤثر نيستم قطعاً آن كار را (چه سطح بالا يا چه سطح پائين باشد) کنار مي‌گذارم - مصاحبه با آقاي دكتر «محمد علي ملبوبي»- قسمت سوم

 

 

انسان بي‌عزت به‌جايي نمي‌رسد

 

 

قسمت اول | قسمت دوم | قسمت سوم | قسمت چهارم



اشاره

بنا داريم مصاحبه‌هايي را با اساتيد برتر رشته‌هاي مختلف علوم براي‌تان آماده كنيم. اين نويد را به شما مي‌دهيم در آينده‌اي نه‌چندان دور، خواننده‌ي مصاحبه‌هايي شنيدني از اين اساتيد گرامي خواهيد بود.

وقتي از جناب دكتر «محمد علي ملبوبي» تقاضا كرديم چند كلمه‌اي صحبت داشته باشيم تا با فعاليت‌هاي اين استاد گرامي – كه داراي سوابقي هم در المپياد فيزيك هستند – آشنا شويم با روي باز از ما استقبال كردند.

سخنوري، دقت در پاسخگويي و رفع اشكال در سؤال‌هاي همكاران‌مان – كه بعضاً سؤال‌ها ناشايانه مطرح مي‌شد -، احترام بسيار به اساتيدشان از ويژگي‌هاي بارز اين استاد گرامي است.

اميدواريم از اين مصاحبه – كه در چهار قسمت براي‌تان ارائه مي‌شود – لذت ببريد.


 

انگيزه‌ي شما از مطالعه در زمينه‌ي تخصصيتان چه بوده؟

ما سرماي‌هاي داريم و آن عمر شريف است. زمان را هيچگاه نمي‌توان به عقب برگرداند ما مدتي در اين دنيا خواهيم بود پس چه بهتر که فرد مؤثري باشيم، انگيزه‌ي من بيش‌تر از اين نوع طرز فكر سرچشمه مي‌گيرد. اگر زماني در حال انجام کاري باشم که بدانم در آن كار ديگر مؤثر نيستم قطعاً آن كار را (چه سطح بالا يا چه سطح پائين باشد) کنار مي‌گذارم.

 

 

چه روش‌هايي براي ايجاد انگيزه داريد؟ 

افراد بايد جهان‌بيني و ديدگاه خود را نسبت به جهان شکل دهند تا سردرگم نباشند. اين خودش كمك مي‌كند كه افراد، اهداف را براي خود تعريف کنند و بدين ترتيب علائقشان را پيدا کنند. البته علائق ذاتي است و اکتسابي نيست. افراد بايد بدانند چه کاري مي‌خواهند انجام دهند. اگر فردي هدفمند باشد و علائق و توانائي‌هايش را پيدا كند در آن موقع است كه هيچ چيز و هيچ كس جلودار (مانع) او نيست.
از تجربيات خودم بگويم: ما دوره‌ي انقلاب بزرگ شديم و براي انگيزه خيلي چيزها داشتيم. معلم بزرگ ما امام خميني بودند و واقعاً جاي ايشان خاليست. ايشان فردي بودند که ملتي را هدايت مي‌کردند و ما هم يکي از آن‌ها بوديم. دوره‌ي جوانيم مصادف با جريان 19 دي سال 57 بود. قبل از سال 55 شهر قم ملتهب بود يعني در واقع از سال 41 اوضاع به همين قرار بود ولي در سال 55 اين هرج و مرج و ناپايداري را احساس مي‌کرديم و از 19 دي57 بود كه انقلاب شروع شد بنابراين ما خيلي در جريان مسائل سياسي- اجتماعي زمان خودمان بوديم به دور از بحث جناحي سطح پائيني که الان وجود دارد. آن زمان جور ديگري بود.
به نظر من، ما در دوره‌ي خوبي به دنيا آمده بوديم و بعد، انقلاب چالش‌هايي داشت، يک کار گروهي خيلي بزرگ در حال رخ دادن بود، انقلاب ما يك انقلاب مردمي بود يعني گروه بزرگي از مردم با همکاري هم اين کار را انجام دادند ما هم يکي از اجزاء آن و با رهبريت امام و بدون هيچ چشمداشتي بنابراين در آن زمان خيلي جو صميمانه‌اي وجود داشت؛ چالش‌هاي زيادي داشتيم مثلاً فعاليت‌هاي ضد انقلابي، بحث تجزيه‌طلبي که ريشه‌ي خارجي داشت و در مناطق مختلف كشور اتفاق افتاد و بعد هم كه جنگ شروع شد، چالش‌هايي بين احزاب آن دوره (چپ و راست)، کمونيست‌ها، مسلمان‌ها و مجاهدين خلق اتفاق افتاد.
اين مسائل در رشد و پرورش ما خيلي مؤثر بود يعني ما در يک دوره‌ي پر چالش بزرگ شديم که اين‌ها همه انگيزه دهنده بود. محيطي که چالش ندارد محيط بي‌انگيزه‌اي است.
من هفت سال در کانادا زندگي مي‌کردم مي‌ديدم که در آنجا چالش‌هاي اجتماعي خيلي کم است به همين دليل هدفمندي افراد پائين است، انگيزه‌هاي ضعيف دارند، سرگرداني‌اشان زياد است و تا حدي اين مشکل در نسل فعلي جوان‌هاي ما وجود دارد.
و اما توصيه‌ام براي جوان‌ها اين است که وارد چالش‌هاي اجتماعي شوند نمي‌گويم به دام احزاب و گروه‌ها بيفتند، نه. ولي ببينند اطرافشان چه مي‌گذرد، دنيا به چه سمتي مي‌رود. مثلاً چالشي که در چند سال اخير گرفتارش هستيم همين بحث هسته‌اي است.
البته ما در اين زمينه پيشرفت‌هايي داشتيم که انشاءالله همه واقعي است از طرفي دنياي خارج، ما را تحت فشار قرار داده‌اند که ما اين کار را متوقف کنيم. يکي از چالش‌ها همين موضوع است. چه کسي ما را از ادامه منع مي‌کند؟ دنياي غرب به سرکردگي آمريکا، آمريکا به چه بهانه‌اي اين کار را مي‌کند؟ خود آمريکا به انرژي اتمي دست پيدا کرده، بمب اتم ساخته و به کار برده؛ کار او اثبات شده است ولي کار ما ممکن در ممکن در ممکن است و او به ما مي‌گويد که شما آدم‌هاي خوبي نيستيد بي‌ضابطه‌ايد و ديوانه‌ايد و ... ولي واقعيت چيست؟
واقعيت اين است که جهان غرب 50 سال از انرژي ارزان استفاده مي‌کرده يعني با تکنولوژي بالاتر کالاي ارزان توليد مي‌کرده و با انرژي ارزان باعث شده كه پول كم‌تري صرف كند در نتيجه پولدارتر بشود و هزينه‌هاي بيش‌تري بكند بنابراين تكنولوژي بيش‌تري را بيافريند و بعد اين کالا را به‌عنوان جامعه‌ي مصرف کننده به ما بفروشد. حال اگر ما خود يک توليد کننده باشيم به ضرر او خواهد بود، باطن قضيه اين است که آن‌ها هيچ گفته‌اي ندارند.
چون ايران از نظر صنعتي به سرعت در حال رشد است و اگر به انرژي ارزان دست پيدا کند ديگر قابل کنترل نيست بنابراين به هر وسيله‌اي بايد جلوي ايران گرفته شود اين گفته كسينجر به عنوان يک تئوري‌پرداز قوي در ده سال پيش است.
جوانان ما بايد اين مسائل را درک کنند و بدانند که چرا اين اتفاقات مي‌افتد و سعي کنند در اين جريانات ملي کمک کنند تا باعث پيشرفت بيش‌تر شوند. ما بالاخره ملتي با منافع مشترک هستيم، يعني اگر فکر کنيم که جدا شويم زندگيمان درست مي‌شود مثلاً برويم خارج زندگي کنيم، نه تنها چيزي حل نمي‌شود بلكه در آنجا هم يک عنصر دست دوم هستيم.
من چون مدتي را در خارج از اين کشور زندگي مي‌کردم و به عنوان دانشگاهي درس مي‌دادم، ديده‌ام كه در آن‌جا ايراني‌ها به‌عنوان يك عنصر دست دوم هستند از شغل‌هاي پست تا به بالا مشغول به كار بوده و هستند. خب البته آن‌ها (خارجي‌ها) هم ملتي با منافع مشترکند.
نمي‌خواهم بگويم انگيزه‌هاي ملي‌گرايي بوده، ولي مي‌خواهم بگويم که در هر مردمي توزيع جمعيتي از نظر هوشي وجود دارد که اين توزيع جمعيتي را نبايد به هم زد. مثلاً ما 1% افرادي را داريم که درصد هوشي‌اشان از همه بيش‌تر است، بعد پائين‌تر از آن 5% داريم که درصد هوشي‌اشان از بقيه بيش‌تر است و بعد هم 10% داريم و همين‌طور تا به آخر كه در نهايت، بقيه مردم در يك سطح هستند. حال اگر اين 1% از كشور برود خلاء‌اي به وجود مي‌آيد و همين طور اگر آن 5% برود. يونسكو هم اين مسئله را گفته است.
بزرگان جوامع آمريکا در زمان خودشان طراحي سيستم كردند يعني طرح‌هاي جالب و خوبي را اجرا کردند بدين صورت که گفتند ما با 1% و 5% و 10% كشورمان پيشرفت نمي‌کند پس شروع كردن بهره‌گيري از کشورهاي ديگر و واقعاً طراحي سيستم کردند كه نخبه‌هاي ما را جذب كنند. ما بايد ياد بگيريم، نه اينکه تابع آن جريانات شويم و بگوئيم اينجا که ما را نمي‌خواهند پس ما به آنجا مي‌رويم.

 

 

اعتماد به نفس چقدر در موفقيت شما مؤثر بوده است؟

خيلي تأثيرگذار بوده. در اين رابطه پدر من راهنماي خيلي خوبي بود چون هميشه مي‌گفت يک مسلمان، يک فرد باعزت است. هيچ وقت آدم بي‌عزت به جايي نمي‌رسد و من مي‌ديدم که با اطرافيانش هم همانطور برخورد مي‌کند؛ مثلاً يادم هست كه شخصي اسم بدي داشت يعني نامش گداعلي بود پدرم به ايشان گفت بايد اسمت را عوض کني، مسلمان عزت دارد.
عزت با غرور فرق دارد، غرور چيز کاذبي است اما عزت شخصيت ما را شکل مي‌دهد هيچ‌کس نبايد عزت خودش را از دست دهد و هيچ‌کس نبايد عزت ديگري را زير سؤال ببرد؛
آقاي خاتمي مي‌گفت (کرامت‌هاي شخصيتي) در متون اسلامي کرامت، عزت دارد و اين خيلي مؤثر است چون فرد سعي مي‌کند خود را عزيز و باعزت نگه دارد و به همين دليل خيلي از انتخاب‌ها را انجام نمي‌دهد و در واقع انتخاب‌هايش را با معيار عزت خود محک مي‌زند.

 

 

به نظر شما چقدر از موفقيتتان نتيجه‌ي زحمت خودتان بوده است؟ و چه اندازه حمايت‌هاي ديگران؟

نمي‌دانم، فکر مي‌کنم بيش‌تر تلاش خودم بوده. از قديم گفته‌اند احترام هر كس با خودشه. يعني فكر مي‌كنم كه بيش‌تر خود فرد است كه سعي مي‌کند با انتخاب‌هايي که مي‌کند خودش را با عزت نگه دارد.

 

 

در دانشگاه، آزمون را براي ارزيابي مناسب مي‌دانيد؟

آزمون مؤثر است ولي تا چه آزموني باشد؟ يک امتحان ساده معمولاً خيلي تأثيرگذار نيست. اما آزمون‌هايي که نتيجه‌ي يک کار عملي است خيلي مؤثر است. مثلاً شنيدن 30 درصد، شنيدن + گفتن 65 درصد، شنيدن + گفتن + عمل كردن 75 درصد به همين ترتيب تا صددرصد. هر چقدر فرد فعلانه شرکت کند تأثيرگذاري بر رويش بيش‌تر خواهد بود، يعني حتي اگر مطالعه مي‌کند و يا شعر مي‌خواند فعالانه اين كارها را انجام دهد، يعني به دنبال اين باشد كه اين چه معني مي‌دهد، منظورش چه بود، چه انتقادي به آن وارد است، چرا اينجوري گفت، چرا جور ديگري نگفت. مثلاً در يکي از دروس كه به نام بيوانفورماتيك کامپيوتري است پروژه و تمرين عملي مي‌دهيم، کار عملي مي‌کنيم اين كارها خيلي تأثير‌گذار است. آزمون‌ها هم بايد طوري باشند که فرد را در موضوع مورد آزمون فعال کند.

 

 

در روز چند ساعت به مطالعه در حوزه‌ي تخصصيتان مي‌پردازيد؟

ما شغل‌امان مطالعه است. اگر مطالعه متمرکز منظورتان باشد، معمولاً صبح‌هاي زود به‌طور ميانگين روزي 2-3 ساعت مطالعه مي‌كنم.

 

 

در دبيرستان چقدر براي کنکور درس مي‌خوانديد؟

اوضاع من كمي فرق داشت. ديپلم كه گرفتم اول به خدمت سربازي رفتم بعد به دانشگاه آمدم. در مورد نحوه‌ي درس خواندنم هم اين‌طور بود که آنقدر درس نمي‌خواندم و به دنبال کلاس هم نبودم فقط سر کلاس گوش مي‌کردم بعد هم كه تمرين و مشق بود آن هم به همان اندازه‌اي که معلم مي‌گفت و آن هم چون كم بود 1 ساعته تمام مي‌شد نمي‌دانم شايد سرعت ما بالا بود البته الان حجم تكاليف آن‌طور نيست يعني بيش‌تر شده.

 

 

باورهاي مذهبي چقدر مؤثر بوده؟ اينکه آدم به يک چيزي اعتقاد داشته باشد؟

خيلي، همان‌طور كه گفتم هر فرد بايد جهان‌بيني خاص خودش را داشته باشد. به‌خصوص جهان‌بيني مذهبي خيلي مؤثر است.

 

 

به هر چيزي اعتقاد داشتن؟

نه، اعتقاد درست داشتن، يک جهان‌بيني عميق، جهان‌بيني که مولوي مي‌گويد يعني آن جهان‌بيني‌اي که عزت نفس و هدفمندي از آن‌جا شکل مي‌گيرد. ما مسلمان‌ها معتقديم يک دين برتر داريم يك چيزي در دين اسلام است كه در اديان و در ابعاد ديگر (مارکسيسم و سكولاريزم و .... ) نيست و يا اگر هم در آن‌ها باشد کم شده، و آن معنويت است كه بدون خدا نمي‌شود و به‌عبارتي آن کمال‌گرايي است يعني در واقع مبناي دين اسلام کمال‌گرايي است.

ما در دينمان داريم که کمال مطلق خداست و ما به سمت او سير مي‌کنيم. يک آمريکايي با صرف بودجه‌ي زيادي يک گروه مطالعاتي 40 نفره درست کرده و مطالعه‌اي انجام داده و به نتايجي هم رسيده كه آن‌ها را در کتابي به نام «از خوب به عالي» به رشته‌ي تحرير در آورده. در آن كتاب شرکتهاي موفق دنيا را بررسي کرده و گفته كه کدام شرکت موفق است آن شرکتي که ثروت بيش‌تري دارد و کدام سير پيشرفت سريع‌تري داشته ... .
تا جائي‌که يادم هست اين كتاب 9 فصل دارد. در فصل يک مي‌گويد که رهبري يک شرکت چقدر تأثير‌گذار بوده، فصل دو مي‌گويد که پرسنل آن شرکت چقدر تأثير‌گذار بوده‌اند در فصل سه سياست‌گذاري‌ها چقدر تأثير‌گذار بوده بدين ترتيب تا فصل 9 که جمع‌بندي است. در آخر مي‌گويد که ما به دست آورديم که در شرکت‌هاي موفق تنها چيزي که مؤثر بوده ارزش‌هاي معنوي بوده يعني تمامي عوامل گفته شده از رهبري، پرسنل يا سياست‌ها تأثيرگذار بوده‌اند و درست است.
ولي در نهايت به اين نتيجه رسيد که مهم‌ترين عامل موفقيت آن شرکت‌ها حاکميت ارزش‌هاي معنوي بوده. براي افراد ديگر هم همين طور است بايد ديد چقدر آن ارزش‌هاي معنوي اهميت دارد.
البته چون در حال حاضر رشد فكري نسبت به دوره‌ي جواني من خيلي زياد شده به‌خاطر همين ما انواع ارزش‌هاي معنوي را داريم البته الان يك ضدارزش در ايران وجود دارد و آن اين است كه ديگر صداقت وجود ندارد و ... كه در آن كتاب پاسخش وجود دارد منتها باز ما مي‌گوئيم رفتار صادقانه داشته باشيم ارزش‌هاي انسان دوستانه داشته باشيم.
غربي‌ها هم همين‌ حرف‌ها را، اما بدون خدا مطرح مي‌کنند. ولي در اسلام بحث کمال‌گرايي، خدايي دارد که انتهاي نگاه ماست و ما به سمت او سير مي‌کنيم حتي در آن دنياي سكولاريزم مي‌گويند که نگاهت را بلند بگير يعني خيلي بالاتر را نگاه کن، يک لطيفه‌اي هم در اين مورد هست که مي‌گويند روزي يک خاخام از بچه‌اش مي‌پرسد: مي‌خواهي چه کاره شوي؟ مي‌گويد مي‌خواهم مثل شما خاخام شوم. پدر مي‌گويد بچه جان من مي‌خواستم خدا شوم شدم خاخام حالا تو هيچي نمي‌شوي.

آن‌ها در اين کتاب مي‌گويند که هدفهايتان را بلند بگيريد هم‌چنين آن‌ها در اين كتاب خيلي مطالعه جالبي با اعداد و ارقام انجام داده و در واقع يک کار تحقيقاتي انجام داده‌اند مثلاً شاخص‌هاي رشدي تعريف کرده و آن‌ها را اندازه گرفته و در آخر به نتيجه‌اي رسيده‌اند. اين است که من فکر مي‌کنم عقايد خيلي اثرگذار است بايد سعي کنيم يک انتخاب خوب صورت دهيم به نظر من دين اسلام يک انتخاب خوب است. در دين اسلام مزايايي وجود دارد که در ساير اديان ضعيف‌تر است.

مثلاً در هندوئيسم سيستم فکري اين گونه است كه در سطح خودت ماندن را خيلي توصيه مي‌کند. اين در حالي است که آقاي «جيمزچارلز کالينز» مي‌گويد كه خوب ماندن مانعي در راه تعالي است. خوبي که بد شود که هيچ، حالا بحث خوب ماندن است؛ در عقايد اسلامي هم، ما تقريباً همين عقيده را داريم. ما هم راه کمال را در پيش داريم و محور موفقيت امام در رهبري هم همين بود.

وقتي کتاب‌ها و اشعار امام را بخوانيد مي‌بينيد تماماً روي کمال‌گرايي کار مي‌کند. انالله و انااليه راجعون هم همين معني را مي‌دهد: ما از طرف يک کمال مطلق آمده‌ايم و به سوي او بازمي‌گرديم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1388/5/9 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 New Blog
شما بايد وارد شده واجازه ساخت و يا ويرايش وبلاگ را داشته باشيد.
 Blog Archive
 Blog List
 test
Use module action menu to edit content
 1











 صفحه‌ي اول

تنظیمات میزبان
مديريت پورتال‌ها
تعاریف ماژول‌ها
مدیریت فایل
مشتريان تبليغات
SQL
زمانبندي برنامه‌ها
مديريت زبان‌ها
مديريت جستجو
مديريت لیست‌ها
مديريت کاربران ارشد
Open-SearchEngine Admin
رویه ها
تنظیمات سایت
مديريت صفحات
نقش های امنیتی
مديريت كاربران
مشتريان تبليغات
گزارشات سایت
گروه های خبری
مدیریت فایل
سطل بازيافت
نمایشگر رخدادها
رویه ها
مديريت زبان‌ها
تنظیمات سایت
احراز هویت
مرورگر راهكارها
PageBlaster
What's New
صفحات شركت صفر و يك
نظرسنجي انجمن كامپيوتر
تست براي خانم معزي
صفحه خالي
ورود
جواد
مخفي3
مخفي 4
صفحه چت و گفتگو
تست - اميرغياثوند
تست انجمن
مسابقات المپيادها
المپيادهاي علمي رشد
تالار گفتگو
زنگ تفريح المپيادها
تست معرفي سايت
عليمرداني
صدري
خانه كامپيوتر
تست نظرسنجي
عليمرداني 2
پيمان داودي
عليمرداني 4
المپياد رياضي
المپياد كامپيوتر
المپياد فيزيك
المپياد زيست شناسي
عليمرداني 5
وب 2
وب 2 (صفحه اول)
قريبي فر
زنگ‌تفريح‌ها
فلش‌هاي بزرگ شيمي
عليمرداني 6
عليمرداني 10
عليمرداني 12
تست آلبوم
فراز اميرغياثوند
پرسش و پاسخ زيست شناسي
پرسش و پاسخ علمي
پرسش و پاسخ كامپيوتر
پرسش و پاسخ علمي
فعاليت‌هاي علمي
صدري تست
تست
فلش‌هاي رياضي
برندگان شيمي واقعي2
درباره رشد
نقشه سايت
ارتباط با رشد
صفحه اصلي انجمنها
راهنماي استفاده از انجمن
پایگاههای مدارس و استانها
پایگاههای رشد
پایگاههای مفید
وزارت آموزش و پرورش
معرفي چرخه‌ي سوخت هسته‌اي ايران
شهيد بهشتي و آموزش و پرورش
پایگاه مدارس جمهوری اسلامی ایران
فراخوان مقاله‌ی پدافند غيرعامل
ويژه‌نامه‌ی ماه مبارك رمضان
فراخوان مقاله‌ی اقتصاد سالم
ويژه‌نامه‌ی نوروز 1388 هجری شمسی
مسابقه‌ی عكاسی - مكان‌های ديدنی ايران - 1388
جشنواره‌ی فرهنگی و هنری پايداری ملی
پدافند غيرعامل - شبكه‌ی رشد
گالري عكس پدافند غيرعامل رشد
اخبار پدافند غيرعامل
پيوندهای مفيد پدافند غيرعامل
آموزش پدافند غيرعامل
دفاع غيرعامل در دفاع مقدس
بانك فايل پدافند غيرعامل
مقالات منتخب فرهنگيان - پدافند غيرعامل
آموزش دفاع غيرعامل - نظامی
اخبار جشنواره پايداری
بيانيه‌ی هيئت داوران جشنواره‌ی پايداری ملی
مصاحبه با دكتر جلالی - رييس سازمان پدافند غيرعامل
معرفي اعضای شورای سياستگذاری و مسئولين كميته‌ها
جشنواره از منظر دبير جشنواره - سيد محمدرضا مصطفوی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - شعر و داستان
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - هنرهای تجسمی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی -سايت و پايگاه مجازی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - مقالات علمی عمومی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - مقالات فرهنگيان
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - مقالات علمی ترجمه‌
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - پژوهش‌های علمی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - كتاب‌ها
آثار برتر جشنواره پايداری -پايان‌نامه‌های دانشجویی
آثار برتر جشنواره پايداری - مجلات و نشريات
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - گزارش مستند
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - فيلم
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - لوح فشرده
هفت‌سين چيست؟
آيين‌های نوروزی ايرانيان
پيامك‌های نوروزي
صوت و اسكرين‌سيور نوروزی
عيد در فرهنگ اسلامی
نوروز از ديدگاه دكتر شريعتی
گالری تصاوير نوروز 1388 رشد
مسابقه‌ی عكاسی مكان‌های ديدنی ايران - نوروز 1388
دعاهای روزهاي ماه رمضان
ربناهای قرآن
پایگاه مدارس استان آذربایجان شرقی
پایگاه مدارس استان آذربایجان غربی
پایگاه مدارس استان اردبیل
پایگاه مدارس استان اصفهان
پایگاه مدارس استان ایلام
پایگاه مدارس استان بوشهر
پایگاه مدارس استان تهران
پایگاه مدارس استان چهارمحال و بختیاری
پایگاه مدارس استان خراسان شمالی
پایگاه مدارس استان خراسان رضوی
پایگاه مدارس استان خراسان جنوبی
پایگاه مدارس استان خوزستان
پایگاه مدارس استان زنجان
پایگاه مدارس استان سمنان
پایگاه مدارس استان سیستان و بلوچستان
پایگاه مدارس استان فارس
پایگاه مدارس استان قزوین
پایگاه مدارس استان قم
پایگاه مدارس استان کردستان
پایگاه مدارس استان کرمان
پایگاه مدارس استان کرمانشاه
پایگاه مدارس استان کهکیلویه و بویراحمد
پایگاه مدارس استان گلستان
پایگاه مدارس استان گیلان
پایگاه مدارس استان لرستان
پایگاه مدارس استان مازندران
پایگاه مدارس استان مرکزی
پایگاه مدارس استان هرمزگان
پایگاه مدارس استان همدان
پایگاه مدارس استان یزد
پایگاه های علمی، آموزشی، فرهنگی
سازمان های دولتی
رسانه ها
معرفی پایگاههای دانشگاهی و موسسات آموزش عالی
معرفی مدارس
بانك نرم‌افزار رشد
آلبوم عكس
دانشنامه
آزمون الكترونيكي و بانك سؤال
فعاليت‌هاي علمي رشد
هدايت تحصيلی
آموزش الكترونيكي
امتحانات نهایی پايه‌ی سوم متوسطه
سؤالات نهایی رشته‌های حرفه‌ای سال 86
سؤالات نهايي رشته‌هاي نظري سال 85
سؤالات نهايي رشته‌هاي فني سال 85
سؤالات نهايي رشته‌هاي حرفه‌اي سال 85
سؤالات نهایی رشته‌های نظری سال 86
سؤالات نهایی رشته‌های فنی سال 86
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های نظری خرداد 87
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های فنی خرداد 87
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های حرفه‌ای خرداد 87
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های حرفه‌ای خرداد 88
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های نظری خرداد 88
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های فنی خرداد 88
آموزش ويندوز و نرم‌افزارهاي كاربردي
آموزش تایپ فارسی
آموزش الکترونیکی كتاب‌های درسی
متن کتاب های درسی
انتخاب من
مشاغل من
مجموعه سوالات
مشاوره‌ي تيزهوشان و اولیاي آن‌ها
مصاحبه المپيادها
پيوندها
المپياد رياضي
نتايج نظرسنجي
علوم و فنون جديد
رباتيك
مشاهده‌ي علمي
مناسبت‌ها
لينك‌هاي مسابقه‌ها و زنگ‌تفريح‌هاي المپيادها
كارآفريني
المپياد كامپيوتر
المپياد فيزيك
المپياد شيمي
المپياد زيست‌شناسي
زنگ تفريح زيست
مسابقه‌ي زيست‌
سرفصل‌ها
آموزش زيست‌شناسي
مصاحبه و گزارش زيست‌شناسي
انيميشن‌هاي زنگ‌تفريح‌هاي زيست‌شناسي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني زيست‌شناسي
راهنماي سايت المپياد زيست‌شناسي
برندگان مسابقه‌ي المپياد زيست‌شناسي
پرسش و پاسخ شيمي
مسابقه‌ي المپياد شيمي
راهنماي سايت المپياد شيمي
زنگ تفريح شيمي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني شيمي
آموزش شيمي
مصاحبه و گزارش شيمي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني شيمي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني شيمي - 3
مسابقه‌ي شيمي > برندگان مسابقه‌ي شيمي
برندگان شيمي واقعي(مخفي)
مسابقه‌ي فيزيك
زنگ تفريح فيزيك
تاريخچه‌ي ني فيزيك
برندگان مسابقه‌ي المپياد فيزيك
راهنماي سايت المپياد فيزيك
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت پانزدهم
بزرگان فيزيك
آموزش فيزيك
مصاحبه و گزارش فيزيك
عكس روز فيزيك
عكس المپياد فيزيك
مسابقه كامپيوتر
زنگ تفريح كامپيوتر
تاريخچه‌ي المپياد جهاني كامپيوتر
مصاحبه و گزارش كامپيوتر
راهنماي سايت المپياد كامپيوتر
انيميشمن‌هاي كامپيوتر
برندگان مسابقه‌ي المپياد كامپيوتر
مسابقه‌ي رياضي
زنگ تفريح رياضي
تاريخچه‌ي رياضي
راهنماي سايت المپياد رياضي
برندگان مسابقه‌ي رياضي
آموزش رياضي
مصاحبه و گزارش المپياد رياضي
گزارش‌هاي تصويري المپياد رياضي
زنگ تفريج رياضي
گزارش المپياد جهاني فيزيك - قسمت پنجم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت سيزدهم
گزارشی از المپیاد جهانی فیزیک - قسمت هفتم
گزارش از المپياد جهاني فيزيك - قسمت يازدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت هشتم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت دهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت شانزدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت هفدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت نهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت دوازدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيک- قسمت اول
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت سوم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت دوم
پشت صحنه‌ي المپياد جهاني فيزيك - قسمت اول
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت چهارم
المپياد جهاني رياضي در سال 1387
المپياد جهاني فيزيك در سال 1387
المپياد جهاني كامپيوتر در سال 1387
المپياد جهاني شيمي در سال 1387
المپياد جهاني زيست‌شناسي در سال 1387
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت بيستم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت نوزدهم
راهنما
وضعيت:نمايشويرايشDesign پنل كنترل نمايش داده شود؟
عملكردهاي صفحه
اضافه كردن تنظيمات حذف

كپي Export Import
اضافه كردن ماژول جديداضافه كردن ماژول موجودماژول: <يك ماژول انتخاب كنيد>LinksRotatorSimple GallerySimple Gallery Tag CloudSnapsis PageBlasterText/HTMLXML/XSLXMod FormViewZeroAndOne_Menuآكاردئونآناليزگر گوگلاخباراطلاعیه هاانجمناوقات شرعیبازخوردپرسش و پاسختب استريپتب استريپ پيشرفتهچت و گفتگوحساب کاربرفرم سازقاب تبلیغاتیقاب محتواگالري تصاويرگرداننده محتوالینک درختیلینک عکس دارمحتواي زندهمستنداتمعرفی سایتمنومنوي کنارينتایج جستجونظرسنجینقشه سايتنمايش اسلايدي محتواي زندهنمايشگر عكس تصادفيوبلاگورودورودی جستجوکاربران آنلاین SSOکتابهاکتابها-منتخبکتابها-مولفان قاب: ContentPane
عنوان: الحاق: بالاانتها اضافه كردن
قابليت مشاهده: شبيه صفحهفقط ويرايشگران صفحه رديف كردن: چپمركزراستنا مشخص

نصب ماژولهاي اضافي امور معمول
سايت كاربران نقش‌ها

فايل ها راهنما Solutions



شبكه‌ی رشد
سرویسهای آموزشی
گالري‌ها
پيوندها
انجمن‌ها
پست الکترونیکی
شما و رشد
مخفی
اخبار و اطلاعيه‌ها
menuu
مدیریت
میزبان


چهار‌شنيه ۱۵ مهر ۱۳۸۸ خروج ProfileAdmin



صفحه اولدانشنامهفعالیتهای علمیآموزش الکترونیکیهدایت تحصیلیسوال و آزموناخبار و اطلاعیه هاگالری عکسپیوند هابانک نرم افزارانجمنهاپست الکترونیکی

Edit TabStrip



عنوان

عنوان را در اين قسمت وارد نمائيد
متن

متن را در اين قسمت وارد نمائيد جعبه متن اصلی ویرایشگر متن قوی

  صفحه‌ي اصلي
تيزهوشان: چملات الهام بخش
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 1
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 2
مشاوره تيزهوشان | مصاحبه | خبر
    فعاليت‌هاي علمي
تيزهوشان: چملات الهام بخش
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 1
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 2
مشاوره تيزهوشان | مصاحبه | خبر
 
  المپياد رياضي
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
    المپياد فيزيك
مسابقه: رولر كاستر (10 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
 
  المپياد كامپيوتر
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
    المپياد شيمي
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
 
  المپياد زيست‌شناسي
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
    خبر
» ماشين كانوي (2 شهريور)
» ماشين كانوي (2 شهريور)


متن Html خام


ترتيب نمايش

ترتيب نمايش را در اين قسمت وارد نمائيد
كليدواژه

كليد واژه ها را در اين قسمت وارد نمائيد

تاييد انصراف حذف







صفحه‌‌ی اول | درباره‌‌ی رشد | ارتباط با رشد | نقشه‌‌ی رشد
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامه‌ريزی آموزشی
معاونت فن آوری ارتباطات و اطلاعات آموزشی > دفتر توسعه فناوری اطلاعات آموزشی

مدت زمان ساخت صفحه 0.5468925 ثانيه
 11
Use module action menu to edit content