XMod
 اگر چيزي هست صرفاً مديون تلاش‌هايي‌ هستم كه کرده‌ام(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 213)
اگر چيزي هست صرفاً مديون تلاش‌هايي‌ هستم كه کرده‌ام(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 213)
لازم است که فرد از يک خلاقيت و استعداد معمولي برخوردار باشد ولي واقعاً فاکتور و عامل عمده تلاش است- مصاحبه با دكتر «رحيم زارع نهندي»- قسمت اول

 

 

اگر چيزي هست صرفاً مديون

 تلاش‌هايي‌ هستم كه کرده‌ام

 

 

 

 

 

به عنوان اولين سؤال لطفاً خودتان را معرفي کنيد؟

«رحيم زارع نهندي»، متولد سال 1326 تبريز هستم. دوره ‌ي دبستان را در تبريز در دبستاني به نام «تربيت» مشغول بودم و دوره‌ي دبيرستان را هم، باز در همان شهر و نزديک به خانه‌مان در دبيرستاني به اسم «رازي» بودم که به هيچ وجه مدرسه‌ي‌ ويژه و خاصي نبود و با دبيرستان رازي تهران هم هيچ ارتباطي نداشت و شايد در تبريز جزو مدارس درجه‌ي سوم به حساب مي آمد نه حتي درجه اول و دوم. خب چون در محل نسبتاً درجه سومي هم بود و خلاصه اين‌که خيلي ويژگي خاصي نداشت ولي در آن مدارس من با معلم‌هايي برخورد  کردم به ويژه در رياضي که آن ها اثر مفيدي روي علاقه‌ي من به رياضيات ايجاد كردند. بعد هم به مدت يک سال در دانشگاه تبريز درس خواندم و سپس به دانشگاه تهران آمدم.

 

 

چه رشته    اي در تبريز بود؟

آن‌جا هم رياضي بود و در بهمن سال 50-49 در دانشگاه تهران ليسانس رياضي گرفتم. در سال 52 هم فوق ليسانسم را از دانشگاه تهران گرفتم و هم‌زمان با فوق ليسانس سربازيم را هم انجام دادم و در سال هاي 55-52 مربي دانشگاه تهران بودم و بعد با بورس وزارت علوم آن زمان به مدت 6 سال به دانشگاه «مينه‌سوتاي» آمريکا رفته و دوره‌ي دکترا را گذراندم بعد هم بلافاصله به ايران برگشتم و از سال 61 تا به حال در دانشگاه تهران مشغول به خدمت مي‌باشم.

 

 

آيا شما با مدارس و آموزش و پرورش هم ارتباط داشتيد؟

متأسفانه نه، من ارتباط چنداني با آموزش و پرورش و مدارس نداشتم. فقط چندين بار در موقعيت هايي مثل دهه  فجر و ... به دبيرستان «علامه حلي» رفته و براي آن‌ها در رابطه با مطالببي که مي توانست برايشان جالب باشد سخنراني کردم. فراتر از آن يادم نمي آيد که با دبيرستان ديگري همکاري ديگري كرده باشم.

 

 

يادم مي آيد كه در مجله اي از شركت شما (از طرف انجمن رياضي) كه در يک کنفرانس آموزش رياضي شرکت کرده بوديد مطالبي نوشته بود، چند بار از اين کنفرانس هاي آموزشي رفته ايد، بين المللي يا داخلي؟ 

در سال هايي که تازه از خارج آمده بودم امكان ارتباط با خارج خيلي کم‌تر بود و اما دو کنگره بين المللي آموزش رياضي كه من در هر دويشان شرکت کردم يکي در استراليا و ديگري در مجارستان بود. 

 

 

از طرف کجا؟

از طرف خودم، منتها دوستان ديگري از آموزش و پرورش و دانشگاه‌هاي ديگر نيز بودند که بيش‌تر با آموزش رياضي درگير بودند تا بنده در ضمن آن‌ها  کنگره ها و کنفرانس هاي خيلي با ارزشي بودند. يادم هست که در کنگره ها و کنفرانس هايي كه در استراليا برگزار شده بود از دانشگاه تربيت معلم، آقاي دکتر بابليان و آقاي دکتر فرزان و از آموزش و پرورش هم آقاي ميرزا جليلي شرکت کرده بودند. در کنگره‌ي‌ آموزش رياضي در مجارستان هم دوستان زيادي از جمله آقاي «دکتر کرم زاده»، «دکتر رجالي»، «دکتر نجفي (وزير علوم)» و البته خيلي هاي ديگر شرکت کرده بودند. اين افراد اثر خيلي مفيدي در بالا رفتن احساس من نسبت به اين‌که آموزش رياضي واقعاً اهميتش از خود رياضي کم‌تر نيست در من ايجاد كردند.

 

 

تقريباً سال هاي دهه 60 يعني تقريباً 20 سال پيش بود؟ 

بله، دقيقاً يکي از آن‌ها، سال 63 بود و ديگري 64 و 68 بود يا فکر مي‌کنم 66 . 

 

 

در سال‌هاي اول پس از انقلاب، در کشورهايي که شما بوديد و ديديد و يا همکارانتان که در کنگره بودند احتمالاً بحث هايي شده و يا برنامه هايي را ديده‌ايد که در کنگره ها بيان شده و خواستند که در اين‌جا نيز آن‌ها را عملي کنند حالا خاطرتان هست که آيا چنين برنامه¬هايي بود يا تصميم گرفته شد و اجراء شد يا خيلي وقت پيش بود و شما فراموش کرديد؟

نه، تقريباً يادم است، نه به آن شکل منسجم که واقعاً برنامه هايي را بخواهند اجرائيش کنند، نبود بلكه فقط مسئله‌ي تعامل و آموزش بود چون آن محيط برنامه‌ي خيلي سنگين مي‌خواست. مي دانيد کنگره‌ي استراليا يا مجارستان فکر مي‌کنم بيستم يا بيست و چهارمين دوره‌اش بود اين در حالي بود كه تعداد زيادي کنگره هم قبل از آن بود و اين کنگره، کنگره‌اي بسيار منظم و مرتب با برنامه اي سنگين با تخصص ها، «workshop»ها و «section»بندي هاي بسيار زيادي بود و آن طوري نمي شد كه يک تکه را گرفت و اجرايي کرد.

 

 

مثلاً نمي شد از يک کشور يک ايده‌ي مشخصي را گرفت و اجرايي کرد؟

نه، به اين صورت نبود چون sectionبندي  بود. مثلاً در آموزش متوسطه، آموزش بزرگ‌سالان، جنبه هاي مختلف آموزش، روانشناسي آموزش و چيزهايي که از نظر آموزش رياضي و نه از نظر محل و موقعيت اجرايي برنامه، تقسيم بندي شده بودند.

 

عناوين مسئوليت هاي اجرايي قطعاً در اين برنامه بوده؟

آن چنان مسئوليت هاي اجرايي زيادي نداشتم. سال اول که از خارج آمدم به اصرار از من خواستند که معاون آموزشي دانشکده علوم باشم، كه من هم به مدت يک سال در اين زمينه خدمت کردم به هر حال تلاش کردم مفيد باشم بعد با تغيير مديريت فرصتي برايم پيش آمد که از اين مسئوليت کنار بکشم چون هميشه از بار مسئوليت اجرايي ترسيده و مي ترسم بخاطر همين دوست دارم که آزاد باشم و وقت زيادي براي فکر کردن و مطالعه رياضيات و چيزهاي ديگر داشته باشم. البته در انجمن رياضي مسئوليت هاي بيش‌تري داشتم، دو دوره دبير انجمن که همان رئيس انجمن است و مسئوليت اداره‌ي شوراي اجرايي و کارهاي انجمن را دارد، بودم. علاوه بر آن دو دوره ديگر هم باز عضو شوراي اجرايي بودم و 6 سال نيز سردبير «بولتن» انجمن رياضي ايران بودم و دو سال هم در سالهاي 68 و 69 مدير گروه رياضي بودم ولي سعي کردم مديريت آن چناني نپذيرم يعني فکر مي کنم که شايد توانايي مديريت بهتر است بر عهده‌ي ديگران باشد.

 

 

انجمن رياضي تا چه حد با بخش دانش آموزي، آموزش‌هاي دبيرستان، راهنمايي تعامل دارد؟  

فکر مي‌کنم انجمن در اين زمينه در حد توانش فعال بوده. در ضمن انجمن يک تنه توانسته در اين زمينه کنفرانس هاي آموزش رياضي را موازي با کنفرانس هاي رياضي برگزار کند که فکر مي کنم دو سال يک بار است و در اين زمينه خيلي موفق هم عمل کرده. ما افراد متخصص در آموزش رياضي خيلي خيلي کم داريم يعني آن‌قدر کم داريم که آن تعداد محدود هم آن چنان کاري نمي‌توانند انجام بدهند، ولي برگزاري اين کنفرانس ها در محلي بوده که افراد کارآمد و معروف دنيا و دبيران رياضي کشور توانسته‌اند به آنجا بيايند در نتيجه اين کنفرانس هاي آموزش رياضي توانسته‌اند خيلي مفيد باشند من خودم در بعضي از اين کنفرانس ها بودم و واقعاً لذت بردم. شخصاً در اين کنفرانس ها عضو اجرايي نبودم که از نزديک شاهد فعاليت ها باشم ولي مي‌دانم که دوستاني مثل «دکتر رجالي» و «خانم دکتر پويا» فعالانه شرکت کردند و موفقيت هاي خوبي هم داشتند، البته ما در آموزش رياضي نيازهاي بسياري داريم و از اين نظر خيلي خيلي فقيريم و هنوز به جايگاهي که حرفي براي گفتن داشته باشيم نرسيده‌ايم.

 

 

اگر انجمن رياضي ايران را با انجمن رياضي آمريکا مقايسه کنيم، انجمن رياضي آمريکا درصد زيادي از فعاليت هايش بخش دانش آموزي و المپيادها و برگزاري مسابقات است، انجمن رياضي هيچ وقت مسابقه اي در دهه هاي رياضي يا در سال جهاني رياضي برگزار نمي‌کرده؟ يا احتمالاً برنامه‌هايي داشته‌اند اما با وجود مشکلاتي نتوانسته‌اند آنها را اجرايي کنند؟

بله، انجمن رياضي انجمني است متشکل از رياضي دانان و افراد کشور و آن وضعيت اجتماعي که به اين افراد اجازه مي دهد که از امکانات خودشان در انجمن استفاده کنند، در جامعه اي مثل جامعه‌ي آمريکا افراد اين امکانات را دارند و آن‌قدر در آن کشور رياضي‌دان متخصص و افرادي که در زمينه‌ي آموزش رياضي آدم هاي کارکرده اي هستند وجود دارد که واقعاً اين چنين فعاليت هايي خيلي راحت راه مي افتد. بودجه، تشکيلات، امکانات و ... همه چيز فراهم است. ولي شما فکر مي کنيد در اينجا انجمن رياضي بودجه اش از کجا تأمين مي شود؟ با حق عضويت 15000 تومان در سال، كه با آن نمي توان کاري انجام داد؛ البته وزارتخانه و يا سازمان انجمن‌هاي علمي کشور و سازمان پژوهش‌هاي علمي کشور کمک‌هاي بسيار ناچيزي مي کنند، ولي باز هم با اين کمک‌ها انجمن نمي تواند کاري انجام دهد. با وجود اين شما فکر مي کنيد اولين ارگاني که در اين مملکت المپياد را راه انداخت يا به نوعي نظر مسئولين را نسبت به برگزاري آن المپيادها جلب کرد چه ارگاني بود؟ همين افراد انجمن رياضي. من يادم است که سال 62 بود آقاي دکتر «رجالي» و بنده نزد آقاي دكتر «حداد عادل» که آن زمان رئيس سازمان پژوهش ها يا رئيس کتاب هاي درسي بود، رفتيم و گفتيم که از ايران در مسابقات المپياد جهاني فقط سال گذشته يک نفر كه آن هم مقيم سوئد بوده شرکت کرده حالا شما بياييد از ايران تيمي بفرستيد، ايشان استقبال کردند و گفتند همه کارها را انجام مي دهم، گروهي را انتخاب کردند بدين ترتيب کارها راه افتاد يعني به نظرم انجمن رسالتش را در حد توانش انجام داد.

 

 

يعني از لحاظ فرهنگي زمينه را انجمن رياضي راه انداخت؟

بله.

 

 

اولين المپيادي هم که به خارج رفت المپياد رياضي بود؟  

بله، از آن‌وقت هر سال مسابقات بين دانشجويان را انجمن برگزار مي کند که خيلي هم از مسابقاتي که وزارتخانه برگزار مي کند جالب تر، منسجم تر، علمي تر و منطقي تر است. خانه هاي رياضيات و ... هم باز از فعاليت هاي جنبي بوده که انجمن يا اعضاء انجمن به هر حال نام انجمن پشت آن بوده.

 

 

به طور مختصر درباره‌ي موضوع پروژه هاي تحقيقاتي که انجام داديد توضيح دهيد؟ و در يکي از زمينه‌ها براي دانش آموزان المپيادي توضيحات بيشتري بدهيد؟

در بعضي از شاخه ها خيلي راحت مي توان زمينه هاي تحقيقاتي را در حد مردمي که کار تخصصي نمي کنند ولي همين‌قدر كه بتوانند چيزي بفهمند را مي‌توان بيان کرد. مثلاً شخصي درباره سرطان شناسي کار مي کند مي تواند توضيحاتي بدهد هر چند که او هم نمي¬تواند وارد جزئيات بشود ولي باز روشن تر است. در رياضيات اين کار سخت تر است، البته در بعضي حوزه هاي رياضي آسان تر است مثلاً اگر شما بگوييد من روي اثبات آخرين قضيه فرما کار مي کنم مي توانيد يک‌طوري بيان کنيد كه مثلاً xn + yn= zn براي n هاي بزرگ‌تر و نامساوي3 جواب صحيح غيربديهي ندارد، كه روي اين مي¬خواهيد کار کنيد. ولي در شاخه هايي مثل هندسه جبري مشکل است اما من مي توانم خيلي مختصر کليتي را عرض کنم. موضوع هندسه جبري مطالعه مکان هايي در فضاهاي با بُعد دلخواه است که به کمک چندجمله اي ها تعريف مي شوند. مثال‌هاي ساده اش در فضاهاي دوبعدي و سه بعدي مقاطع مخروطي و اشکالي مثل سهمي‌گون، کره و اين‌طور چيزهاست. اما مطالعه‌ي چيزهايي مثل خم‌هايي که چندجمله اي هايي با درجه‌ي بالا داده مي شوند در ابعاد کوچک تر، به آن آساني ميسر نيست. در هر حال آنچه که من روي آن بيش‌تر کار کردم معادلات يک نوع موجودات هندسه جبري يا مکان‌هاي جبري که هموار نيستند، است كه آنها را به دست آوردم. اين کار در واقع ادامه کارهايي است که استاد من آقاي«Joel Roberts»که از استادان معروف هندسه جبري در دانشگاه «مينه‌سوتا» و حتي در سطح جهاني هستند و انجام مي دادند، است. ايشان معادلات را به صورتي به دست آورده بودند و من هم همان معادلات را به صورت ملموس تري درآوردم که همين کار ساده لااقل 20-10 سالي زمان برد. به هر حال مثالهاي مشابه آن اين است که شما چه‌طور مي توانيد معادله مقاطع مخروطي را به صورت بيضي، سهمي، هذلولي با تعويض متغيرهايي و کارهايي به اين 3 يا 4 حالت تبديل کنيد. در ابعاد بالاتر هم معادلاتي داده شده بود که آن معادلات را نه با اين روش‌هاي ساده بلکه با روش‌هاي پيش‌رفته در جبر جابجايي، در جبر چندخطي و در ساير شاخه هاي مرتبط به هندسه جبري با استفاده از اين ابزارها و مفاهيم آن معادلات را به معادلات قابل لمس تري تبديل کرده اند.

 

 

آيا تا به حال الگويي داشته ايد مثلاً در حوزه‌ي تخصصيتان شخصي بوده که به عنوان يک الگوي موفق انتخاب کنيد؟  

در رياضيات تمام مشاهير الگوهاي ما هستند. شما به تاريخ رياضيات سه سده اخير دنيا نگاه کنيد خوشبختانه، واقعاً از اين نظر الگو کم نداريم. ولي مسئله اين است که چقدر شما بتوانيد به اين الگوها نزديک شويد. در دوره‌ي دبيرستان و دانشگاه با افرادي آشنا بودم که آن‌ها بر روي من تأثيرگذار بودند و انگيزه‌ي کار و مطالعه را در من قوي تر کردند و در عرصه‌ي بين المللي هم افرادي هستند که من آن‌ها را خيلي قبول دارم و بيش‌تر اين‌ها هستند كه الگوي ايده آل من هستند مثل آقاي«Alain Connes» و«Alexander Grothendieck» و خيلي¬هاي ديگر. البته اين افراد بسيار شخصيت‌هاي غيرقابل دسترسي از نظر تعالي شخصيتي هستند نه از نظر اين‌که شما هر لحظه بخواهيد برويد و آن‌ها را ببينيد. مثلاً اگر شما بخواهيد آقاي «Alain Connes»را ببينيد، به‌راحتي مي‌توانيد و در واقع ايشان آن‌قدر فرد افتاده و خاکي‌اي هستند که آدم تعجب مي کند که در اين سطح علمي چه روحيه‌ي زيبا و دوست داشتني دارند. کارها و شيوه‌ي فکري و زندگي‌ اين افراد براي من الگوست.

 

 

مهم‌ترين عوامل موفقيتتان را نام ببريد؟ 

يمن همين الان آقاي«Alain Connes »را نام بردم. يک بار ايشان سخنراني يا مصاحبه‌اي ¬کردند كه در آن گفتند که در رياضيات استعداد آن‌قدر مهم نيست. شايد وقت و آن‌چه که بسيار بسيار مهم است تلاش و پشتکار مداوم است. شايد منظور ايشان اين نبود که فرد به هيچ وجه هيچ توانمندي و استعداد و خلاقيت معمول را نداشته باشد بلكه لازم است که فرد از يک خلاقيت و استعداد معمولي برخوردار باشد ولي واقعاً فاکتور و عامل عمده تلاش است، من فکر مي کنم اگر چيزي حاصل شده که نمي دانم، اگر چيزي هست صرفاً مديون تلاش هايي‌ هستم كه کرده ام، هيچ وقت به کار يا تنبلي نتوانستم خودم را راضي کنم. در دوره‌ي دبيرستان، دانشگاه، خارج و از سالي که در دانشگاه تهران بودم، روي کارهاي تحقيقاتي‌ام هميشه خيلي تلاش کردم. هيچ وقت جايي تدريس اضافه نداشتم و سعي کردم بيشتر وقتم را روي کار مطالعاتي و تحقيقاتي بگذارم.

          

 

در کلاس خاطره اي مربوط به دوران سربازي مي گفتيد که در آن زمان کتاب مي خوانديد?

در آن زمان يك‌جورايي مقدور شد که من هم در سربازي باشم و هم در دانشگاه تهران دوره‌ي فوق ليسانس را بگذرانم. اساتيد، من را ميشناختند و نسبت به من لطف داشتند. در دوره‌ي کارشناسي ارشد آن چنان کلاسي تشکيل نمي شد. يادم است که کتاب «فللر» را در احتمال داشتيم که البته هنوزم يکي از کتاب‌هاي خوب در نظريه‌ي احتمال است من آن را از کتابخانه گرفته بودم و قسمتي از آن را كه مرحوم آقاي دکتر« قيني» براي ما معين کرده بودند را مي‌خواندم. من هميشه اين کتاب را در سربازخانه در اصفهان گروه 44 توپ‌خانه زماني كه افسر وظيفه بودم در زير بلوزم داشتم و هر وقت فرصت مي کردم آن را باز مي کردم و مسائل و مطالبش را مي خواندم هنوز دفتري که در آن مسائل را حل مي¬کردم دارم آن زمان فوق العاده فکرم تيز بود و مي‌توانستم مسائل بسياري را حل کنم. همين طوره خاطره بسيار زيبايي بود.

 

 

به نظر شما دانشمند کيست؟  

ددانشمند يک تعريف نسبي است، اصطلاحي است که با يک مفهوم کلي به کار مي رود. مثلاً شما بگوييد دکترا چيست؟ راحت مي توان گفت، ولي وقتي مي گوييد دانشمند کيست؟ تعريف مشخص و معيني وجود ندارد. در گذشته کمي ساده تر بود، کساني که به دانش زمان احاطه داشتند دانشمند زمان مي شدند مثلاً ابن سينا و ... دانشمند بودند. براي اينکه تقريباً آنچه که در دسترس بود بلد بودند و حتي چيزهايي را بلد بودند که ديگران بلد نبودند آن‌ها واقعاً در آن زمان دانشمند بودند. اما در حال حاضر شما فکر کنيد چند شاخه از علوم وجود دارد، در هر شاخه مثل رياضي چند زيرشاخه وجود دارد؟ بيش از نود زيرشاخه از رياضيات وجود دارد که هر متخصص در يک شاخه، زبان ديگري را نمي فهمد. حتي باور كنيد كه در يک شاخه هم دو نفر مي توانند آنقدر متفاوت کار کنند که زبان يکديگر را نفهمند، در اين شرايط چه کسي مي تواند به اين همه مطلب در يک زمينه‌ي خاص تسلط پيدا کند. آن جامع الاطراف بودن و جامعيتي که دانشمندان گذشته داشتند حالا بي معني است. با اين سرعت عظيم رشد دانشي كه اكنون وجود دارد اگر شما يک سال از زمينه خاصي دور باشيد ديگر نمي توانيد خودتان را به پيشرفت‌ها در آن زمينه برسانيد. بدين جهت دانشمند به آن مفهوم قديم يا يک تعريف دقيق بي معني است. تنها چيزي که مي توانم بگويم اين است كه نبايد از اين عنوان سوء استفاده کرد. اخيراً شنيدم که دو نفر از دانشگاه ها به عنوان دانشمند «ISI»(دانشمند برجسته) معرفي شده اند، مؤسسه ISI يک مؤسسه‌ي آماري و بسيار مؤسسه‌ي معظمي است كه معيارهايي دارد مثلاً اگر کسي در سال در رياضيات x تعداد مقاله توليد کند يعنيx تعداد به او ارجاع داده شود از طرف ISI اين فرد با اين مشخصات دانشمند برجسته معرفي مي شود. اين چيز مهمي نيست که مثلاً فکر کنيد در فرانسه و کشورهايي مثل آن براي اين عناوين تره خرد مي¬کنند اصلاً چنين چيزي نيست. متأسفانه در جامعه‌ي ما از اين مفاهيم گاهي سوء استفاده مي شود مثلاً فرض کنيد کسي بيايد در مجله‌ي بسيار پاييني 60 تا مقاله چاپ کند و خودش و دوستانش به او ارجاع بدهند و مقالات هم براي هيچ دردي دوا نباشد اين از نظر آماري در آن مقوله مي خورد اما آيا واقعاً اين کارها اثري در پيشرفت دانش به ويژه دانش رياضي دارند؟ من مطمئنم که اين چنين نيست آن مقالات را ديگر هيچ کس نمي خواند، آنها مقالات ماندگار نيستند ولي متأسفانه با برداشت هاي بسيار سطحي اين عناوين را علم مي کنند مثلاً دانشگاهي براي بيشتر گرفتن بودجه و يا فردي براي پول گرفتن اين مقوله ها را عنوان مي کرده و در واقع از آن‌ها سوء استفاده ميکنند بدين جهت بهتر است که ما به اين موارد خيلي تکيه نکنيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1389/10/25 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 اگر چيزي هست صرفاً مديون تلاش‌هايي‌ هستم كه کرده‌ام(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 213)
اگر چيزي هست صرفاً مديون تلاش‌هايي‌ هستم كه کرده‌ام(مصاحبه و گزارش شماره‌ي 213)
لازم است که فرد از يک خلاقيت و استعداد معمولي برخوردار باشد ولي واقعاً فاکتور و عامل عمده تلاش است- مصاحبه با دكتر «رحيم زارع نهندي»- قسمت اول

 

 

اگر چيزي هست صرفاً مديون

 تلاش‌هايي‌ هستم كه کرده‌ام

 

 

 

 

 

به عنوان اولين سؤال لطفاً خودتان را معرفي کنيد؟

«رحيم زارع نهندي»، متولد سال 1326 تبريز هستم. دوره ‌ي دبستان را در تبريز در دبستاني به نام «تربيت» مشغول بودم و دوره‌ي دبيرستان را هم، باز در همان شهر و نزديک به خانه‌مان در دبيرستاني به اسم «رازي» بودم که به هيچ وجه مدرسه‌ي‌ ويژه و خاصي نبود و با دبيرستان رازي تهران هم هيچ ارتباطي نداشت و شايد در تبريز جزو مدارس درجه‌ي سوم به حساب مي آمد نه حتي درجه اول و دوم. خب چون در محل نسبتاً درجه سومي هم بود و خلاصه اين‌که خيلي ويژگي خاصي نداشت ولي در آن مدارس من با معلم‌هايي برخورد  کردم به ويژه در رياضي که آن ها اثر مفيدي روي علاقه‌ي من به رياضيات ايجاد كردند. بعد هم به مدت يک سال در دانشگاه تبريز درس خواندم و سپس به دانشگاه تهران آمدم.

 

 

چه رشته    اي در تبريز بود؟

آن‌جا هم رياضي بود و در بهمن سال 50-49 در دانشگاه تهران ليسانس رياضي گرفتم. در سال 52 هم فوق ليسانسم را از دانشگاه تهران گرفتم و هم‌زمان با فوق ليسانس سربازيم را هم انجام دادم و در سال هاي 55-52 مربي دانشگاه تهران بودم و بعد با بورس وزارت علوم آن زمان به مدت 6 سال به دانشگاه «مينه‌سوتاي» آمريکا رفته و دوره‌ي دکترا را گذراندم بعد هم بلافاصله به ايران برگشتم و از سال 61 تا به حال در دانشگاه تهران مشغول به خدمت مي‌باشم.

 

 

آيا شما با مدارس و آموزش و پرورش هم ارتباط داشتيد؟

متأسفانه نه، من ارتباط چنداني با آموزش و پرورش و مدارس نداشتم. فقط چندين بار در موقعيت هايي مثل دهه  فجر و ... به دبيرستان «علامه حلي» رفته و براي آن‌ها در رابطه با مطالببي که مي توانست برايشان جالب باشد سخنراني کردم. فراتر از آن يادم نمي آيد که با دبيرستان ديگري همکاري ديگري كرده باشم.

 

 

يادم مي آيد كه در مجله اي از شركت شما (از طرف انجمن رياضي) كه در يک کنفرانس آموزش رياضي شرکت کرده بوديد مطالبي نوشته بود، چند بار از اين کنفرانس هاي آموزشي رفته ايد، بين المللي يا داخلي؟ 

در سال هايي که تازه از خارج آمده بودم امكان ارتباط با خارج خيلي کم‌تر بود و اما دو کنگره بين المللي آموزش رياضي كه من در هر دويشان شرکت کردم يکي در استراليا و ديگري در مجارستان بود. 

 

 

از طرف کجا؟

از طرف خودم، منتها دوستان ديگري از آموزش و پرورش و دانشگاه‌هاي ديگر نيز بودند که بيش‌تر با آموزش رياضي درگير بودند تا بنده در ضمن آن‌ها  کنگره ها و کنفرانس هاي خيلي با ارزشي بودند. يادم هست که در کنگره ها و کنفرانس هايي كه در استراليا برگزار شده بود از دانشگاه تربيت معلم، آقاي دکتر بابليان و آقاي دکتر فرزان و از آموزش و پرورش هم آقاي ميرزا جليلي شرکت کرده بودند. در کنگره‌ي‌ آموزش رياضي در مجارستان هم دوستان زيادي از جمله آقاي «دکتر کرم زاده»، «دکتر رجالي»، «دکتر نجفي (وزير علوم)» و البته خيلي هاي ديگر شرکت کرده بودند. اين افراد اثر خيلي مفيدي در بالا رفتن احساس من نسبت به اين‌که آموزش رياضي واقعاً اهميتش از خود رياضي کم‌تر نيست در من ايجاد كردند.

 

 

تقريباً سال هاي دهه 60 يعني تقريباً 20 سال پيش بود؟ 

بله، دقيقاً يکي از آن‌ها، سال 63 بود و ديگري 64 و 68 بود يا فکر مي‌کنم 66 . 

 

 

در سال‌هاي اول پس از انقلاب، در کشورهايي که شما بوديد و ديديد و يا همکارانتان که در کنگره بودند احتمالاً بحث هايي شده و يا برنامه هايي را ديده‌ايد که در کنگره ها بيان شده و خواستند که در اين‌جا نيز آن‌ها را عملي کنند حالا خاطرتان هست که آيا چنين برنامه¬هايي بود يا تصميم گرفته شد و اجراء شد يا خيلي وقت پيش بود و شما فراموش کرديد؟

نه، تقريباً يادم است، نه به آن شکل منسجم که واقعاً برنامه هايي را بخواهند اجرائيش کنند، نبود بلكه فقط مسئله‌ي تعامل و آموزش بود چون آن محيط برنامه‌ي خيلي سنگين مي‌خواست. مي دانيد کنگره‌ي استراليا يا مجارستان فکر مي‌کنم بيستم يا بيست و چهارمين دوره‌اش بود اين در حالي بود كه تعداد زيادي کنگره هم قبل از آن بود و اين کنگره، کنگره‌اي بسيار منظم و مرتب با برنامه اي سنگين با تخصص ها، «workshop»ها و «section»بندي هاي بسيار زيادي بود و آن طوري نمي شد كه يک تکه را گرفت و اجرايي کرد.

 

 

مثلاً نمي شد از يک کشور يک ايده‌ي مشخصي را گرفت و اجرايي کرد؟

نه، به اين صورت نبود چون sectionبندي  بود. مثلاً در آموزش متوسطه، آموزش بزرگ‌سالان، جنبه هاي مختلف آموزش، روانشناسي آموزش و چيزهايي که از نظر آموزش رياضي و نه از نظر محل و موقعيت اجرايي برنامه، تقسيم بندي شده بودند.

 

عناوين مسئوليت هاي اجرايي قطعاً در اين برنامه بوده؟

آن چنان مسئوليت هاي اجرايي زيادي نداشتم. سال اول که از خارج آمدم به اصرار از من خواستند که معاون آموزشي دانشکده علوم باشم، كه من هم به مدت يک سال در اين زمينه خدمت کردم به هر حال تلاش کردم مفيد باشم بعد با تغيير مديريت فرصتي برايم پيش آمد که از اين مسئوليت کنار بکشم چون هميشه از بار مسئوليت اجرايي ترسيده و مي ترسم بخاطر همين دوست دارم که آزاد باشم و وقت زيادي براي فکر کردن و مطالعه رياضيات و چيزهاي ديگر داشته باشم. البته در انجمن رياضي مسئوليت هاي بيش‌تري داشتم، دو دوره دبير انجمن که همان رئيس انجمن است و مسئوليت اداره‌ي شوراي اجرايي و کارهاي انجمن را دارد، بودم. علاوه بر آن دو دوره ديگر هم باز عضو شوراي اجرايي بودم و 6 سال نيز سردبير «بولتن» انجمن رياضي ايران بودم و دو سال هم در سالهاي 68 و 69 مدير گروه رياضي بودم ولي سعي کردم مديريت آن چناني نپذيرم يعني فکر مي کنم که شايد توانايي مديريت بهتر است بر عهده‌ي ديگران باشد.

 

 

انجمن رياضي تا چه حد با بخش دانش آموزي، آموزش‌هاي دبيرستان، راهنمايي تعامل دارد؟  

فکر مي‌کنم انجمن در اين زمينه در حد توانش فعال بوده. در ضمن انجمن يک تنه توانسته در اين زمينه کنفرانس هاي آموزش رياضي را موازي با کنفرانس هاي رياضي برگزار کند که فکر مي کنم دو سال يک بار است و در اين زمينه خيلي موفق هم عمل کرده. ما افراد متخصص در آموزش رياضي خيلي خيلي کم داريم يعني آن‌قدر کم داريم که آن تعداد محدود هم آن چنان کاري نمي‌توانند انجام بدهند، ولي برگزاري اين کنفرانس ها در محلي بوده که افراد کارآمد و معروف دنيا و دبيران رياضي کشور توانسته‌اند به آنجا بيايند در نتيجه اين کنفرانس هاي آموزش رياضي توانسته‌اند خيلي مفيد باشند من خودم در بعضي از اين کنفرانس ها بودم و واقعاً لذت بردم. شخصاً در اين کنفرانس ها عضو اجرايي نبودم که از نزديک شاهد فعاليت ها باشم ولي مي‌دانم که دوستاني مثل «دکتر رجالي» و «خانم دکتر پويا» فعالانه شرکت کردند و موفقيت هاي خوبي هم داشتند، البته ما در آموزش رياضي نيازهاي بسياري داريم و از اين نظر خيلي خيلي فقيريم و هنوز به جايگاهي که حرفي براي گفتن داشته باشيم نرسيده‌ايم.

 

 

اگر انجمن رياضي ايران را با انجمن رياضي آمريکا مقايسه کنيم، انجمن رياضي آمريکا درصد زيادي از فعاليت هايش بخش دانش آموزي و المپيادها و برگزاري مسابقات است، انجمن رياضي هيچ وقت مسابقه اي در دهه هاي رياضي يا در سال جهاني رياضي برگزار نمي‌کرده؟ يا احتمالاً برنامه‌هايي داشته‌اند اما با وجود مشکلاتي نتوانسته‌اند آنها را اجرايي کنند؟

بله، انجمن رياضي انجمني است متشکل از رياضي دانان و افراد کشور و آن وضعيت اجتماعي که به اين افراد اجازه مي دهد که از امکانات خودشان در انجمن استفاده کنند، در جامعه اي مثل جامعه‌ي آمريکا افراد اين امکانات را دارند و آن‌قدر در آن کشور رياضي‌دان متخصص و افرادي که در زمينه‌ي آموزش رياضي آدم هاي کارکرده اي هستند وجود دارد که واقعاً اين چنين فعاليت هايي خيلي راحت راه مي افتد. بودجه، تشکيلات، امکانات و ... همه چيز فراهم است. ولي شما فکر مي کنيد در اينجا انجمن رياضي بودجه اش از کجا تأمين مي شود؟ با حق عضويت 15000 تومان در سال، كه با آن نمي توان کاري انجام داد؛ البته وزارتخانه و يا سازمان انجمن‌هاي علمي کشور و سازمان پژوهش‌هاي علمي کشور کمک‌هاي بسيار ناچيزي مي کنند، ولي باز هم با اين کمک‌ها انجمن نمي تواند کاري انجام دهد. با وجود اين شما فکر مي کنيد اولين ارگاني که در اين مملکت المپياد را راه انداخت يا به نوعي نظر مسئولين را نسبت به برگزاري آن المپيادها جلب کرد چه ارگاني بود؟ همين افراد انجمن رياضي. من يادم است که سال 62 بود آقاي دکتر «رجالي» و بنده نزد آقاي دكتر «حداد عادل» که آن زمان رئيس سازمان پژوهش ها يا رئيس کتاب هاي درسي بود، رفتيم و گفتيم که از ايران در مسابقات المپياد جهاني فقط سال گذشته يک نفر كه آن هم مقيم سوئد بوده شرکت کرده حالا شما بياييد از ايران تيمي بفرستيد، ايشان استقبال کردند و گفتند همه کارها را انجام مي دهم، گروهي را انتخاب کردند بدين ترتيب کارها راه افتاد يعني به نظرم انجمن رسالتش را در حد توانش انجام داد.

 

 

يعني از لحاظ فرهنگي زمينه را انجمن رياضي راه انداخت؟

بله.

 

 

اولين المپيادي هم که به خارج رفت المپياد رياضي بود؟  

بله، از آن‌وقت هر سال مسابقات بين دانشجويان را انجمن برگزار مي کند که خيلي هم از مسابقاتي که وزارتخانه برگزار مي کند جالب تر، منسجم تر، علمي تر و منطقي تر است. خانه هاي رياضيات و ... هم باز از فعاليت هاي جنبي بوده که انجمن يا اعضاء انجمن به هر حال نام انجمن پشت آن بوده.

 

 

به طور مختصر درباره‌ي موضوع پروژه هاي تحقيقاتي که انجام داديد توضيح دهيد؟ و در يکي از زمينه‌ها براي دانش آموزان المپيادي توضيحات بيشتري بدهيد؟

در بعضي از شاخه ها خيلي راحت مي توان زمينه هاي تحقيقاتي را در حد مردمي که کار تخصصي نمي کنند ولي همين‌قدر كه بتوانند چيزي بفهمند را مي‌توان بيان کرد. مثلاً شخصي درباره سرطان شناسي کار مي کند مي تواند توضيحاتي بدهد هر چند که او هم نمي¬تواند وارد جزئيات بشود ولي باز روشن تر است. در رياضيات اين کار سخت تر است، البته در بعضي حوزه هاي رياضي آسان تر است مثلاً اگر شما بگوييد من روي اثبات آخرين قضيه فرما کار مي کنم مي توانيد يک‌طوري بيان کنيد كه مثلاً xn + yn= zn براي n هاي بزرگ‌تر و نامساوي3 جواب صحيح غيربديهي ندارد، كه روي اين مي¬خواهيد کار کنيد. ولي در شاخه هايي مثل هندسه جبري مشکل است اما من مي توانم خيلي مختصر کليتي را عرض کنم. موضوع هندسه جبري مطالعه مکان هايي در فضاهاي با بُعد دلخواه است که به کمک چندجمله اي ها تعريف مي شوند. مثال‌هاي ساده اش در فضاهاي دوبعدي و سه بعدي مقاطع مخروطي و اشکالي مثل سهمي‌گون، کره و اين‌طور چيزهاست. اما مطالعه‌ي چيزهايي مثل خم‌هايي که چندجمله اي هايي با درجه‌ي بالا داده مي شوند در ابعاد کوچک تر، به آن آساني ميسر نيست. در هر حال آنچه که من روي آن بيش‌تر کار کردم معادلات يک نوع موجودات هندسه جبري يا مکان‌هاي جبري که هموار نيستند، است كه آنها را به دست آوردم. اين کار در واقع ادامه کارهايي است که استاد من آقاي«Joel Roberts»که از استادان معروف هندسه جبري در دانشگاه «مينه‌سوتا» و حتي در سطح جهاني هستند و انجام مي دادند، است. ايشان معادلات را به صورتي به دست آورده بودند و من هم همان معادلات را به صورت ملموس تري درآوردم که همين کار ساده لااقل 20-10 سالي زمان برد. به هر حال مثالهاي مشابه آن اين است که شما چه‌طور مي توانيد معادله مقاطع مخروطي را به صورت بيضي، سهمي، هذلولي با تعويض متغيرهايي و کارهايي به اين 3 يا 4 حالت تبديل کنيد. در ابعاد بالاتر هم معادلاتي داده شده بود که آن معادلات را نه با اين روش‌هاي ساده بلکه با روش‌هاي پيش‌رفته در جبر جابجايي، در جبر چندخطي و در ساير شاخه هاي مرتبط به هندسه جبري با استفاده از اين ابزارها و مفاهيم آن معادلات را به معادلات قابل لمس تري تبديل کرده اند.

 

 

آيا تا به حال الگويي داشته ايد مثلاً در حوزه‌ي تخصصيتان شخصي بوده که به عنوان يک الگوي موفق انتخاب کنيد؟  

در رياضيات تمام مشاهير الگوهاي ما هستند. شما به تاريخ رياضيات سه سده اخير دنيا نگاه کنيد خوشبختانه، واقعاً از اين نظر الگو کم نداريم. ولي مسئله اين است که چقدر شما بتوانيد به اين الگوها نزديک شويد. در دوره‌ي دبيرستان و دانشگاه با افرادي آشنا بودم که آن‌ها بر روي من تأثيرگذار بودند و انگيزه‌ي کار و مطالعه را در من قوي تر کردند و در عرصه‌ي بين المللي هم افرادي هستند که من آن‌ها را خيلي قبول دارم و بيش‌تر اين‌ها هستند كه الگوي ايده آل من هستند مثل آقاي«Alain Connes» و«Alexander Grothendieck» و خيلي¬هاي ديگر. البته اين افراد بسيار شخصيت‌هاي غيرقابل دسترسي از نظر تعالي شخصيتي هستند نه از نظر اين‌که شما هر لحظه بخواهيد برويد و آن‌ها را ببينيد. مثلاً اگر شما بخواهيد آقاي «Alain Connes»را ببينيد، به‌راحتي مي‌توانيد و در واقع ايشان آن‌قدر فرد افتاده و خاکي‌اي هستند که آدم تعجب مي کند که در اين سطح علمي چه روحيه‌ي زيبا و دوست داشتني دارند. کارها و شيوه‌ي فکري و زندگي‌ اين افراد براي من الگوست.

 

 

مهم‌ترين عوامل موفقيتتان را نام ببريد؟ 

يمن همين الان آقاي«Alain Connes »را نام بردم. يک بار ايشان سخنراني يا مصاحبه‌اي ¬کردند كه در آن گفتند که در رياضيات استعداد آن‌قدر مهم نيست. شايد وقت و آن‌چه که بسيار بسيار مهم است تلاش و پشتکار مداوم است. شايد منظور ايشان اين نبود که فرد به هيچ وجه هيچ توانمندي و استعداد و خلاقيت معمول را نداشته باشد بلكه لازم است که فرد از يک خلاقيت و استعداد معمولي برخوردار باشد ولي واقعاً فاکتور و عامل عمده تلاش است، من فکر مي کنم اگر چيزي حاصل شده که نمي دانم، اگر چيزي هست صرفاً مديون تلاش هايي‌ هستم كه کرده ام، هيچ وقت به کار يا تنبلي نتوانستم خودم را راضي کنم. در دوره‌ي دبيرستان، دانشگاه، خارج و از سالي که در دانشگاه تهران بودم، روي کارهاي تحقيقاتي‌ام هميشه خيلي تلاش کردم. هيچ وقت جايي تدريس اضافه نداشتم و سعي کردم بيشتر وقتم را روي کار مطالعاتي و تحقيقاتي بگذارم.

          

 

در کلاس خاطره اي مربوط به دوران سربازي مي گفتيد که در آن زمان کتاب مي خوانديد?

در آن زمان يك‌جورايي مقدور شد که من هم در سربازي باشم و هم در دانشگاه تهران دوره‌ي فوق ليسانس را بگذرانم. اساتيد، من را ميشناختند و نسبت به من لطف داشتند. در دوره‌ي کارشناسي ارشد آن چنان کلاسي تشکيل نمي شد. يادم است که کتاب «فللر» را در احتمال داشتيم که البته هنوزم يکي از کتاب‌هاي خوب در نظريه‌ي احتمال است من آن را از کتابخانه گرفته بودم و قسمتي از آن را كه مرحوم آقاي دکتر« قيني» براي ما معين کرده بودند را مي‌خواندم. من هميشه اين کتاب را در سربازخانه در اصفهان گروه 44 توپ‌خانه زماني كه افسر وظيفه بودم در زير بلوزم داشتم و هر وقت فرصت مي کردم آن را باز مي کردم و مسائل و مطالبش را مي خواندم هنوز دفتري که در آن مسائل را حل مي¬کردم دارم آن زمان فوق العاده فکرم تيز بود و مي‌توانستم مسائل بسياري را حل کنم. همين طوره خاطره بسيار زيبايي بود.

 

 

به نظر شما دانشمند کيست؟  

ددانشمند يک تعريف نسبي است، اصطلاحي است که با يک مفهوم کلي به کار مي رود. مثلاً شما بگوييد دکترا چيست؟ راحت مي توان گفت، ولي وقتي مي گوييد دانشمند کيست؟ تعريف مشخص و معيني وجود ندارد. در گذشته کمي ساده تر بود، کساني که به دانش زمان احاطه داشتند دانشمند زمان مي شدند مثلاً ابن سينا و ... دانشمند بودند. براي اينکه تقريباً آنچه که در دسترس بود بلد بودند و حتي چيزهايي را بلد بودند که ديگران بلد نبودند آن‌ها واقعاً در آن زمان دانشمند بودند. اما در حال حاضر شما فکر کنيد چند شاخه از علوم وجود دارد، در هر شاخه مثل رياضي چند زيرشاخه وجود دارد؟ بيش از نود زيرشاخه از رياضيات وجود دارد که هر متخصص در يک شاخه، زبان ديگري را نمي فهمد. حتي باور كنيد كه در يک شاخه هم دو نفر مي توانند آنقدر متفاوت کار کنند که زبان يکديگر را نفهمند، در اين شرايط چه کسي مي تواند به اين همه مطلب در يک زمينه‌ي خاص تسلط پيدا کند. آن جامع الاطراف بودن و جامعيتي که دانشمندان گذشته داشتند حالا بي معني است. با اين سرعت عظيم رشد دانشي كه اكنون وجود دارد اگر شما يک سال از زمينه خاصي دور باشيد ديگر نمي توانيد خودتان را به پيشرفت‌ها در آن زمينه برسانيد. بدين جهت دانشمند به آن مفهوم قديم يا يک تعريف دقيق بي معني است. تنها چيزي که مي توانم بگويم اين است كه نبايد از اين عنوان سوء استفاده کرد. اخيراً شنيدم که دو نفر از دانشگاه ها به عنوان دانشمند «ISI»(دانشمند برجسته) معرفي شده اند، مؤسسه ISI يک مؤسسه‌ي آماري و بسيار مؤسسه‌ي معظمي است كه معيارهايي دارد مثلاً اگر کسي در سال در رياضيات x تعداد مقاله توليد کند يعنيx تعداد به او ارجاع داده شود از طرف ISI اين فرد با اين مشخصات دانشمند برجسته معرفي مي شود. اين چيز مهمي نيست که مثلاً فکر کنيد در فرانسه و کشورهايي مثل آن براي اين عناوين تره خرد مي¬کنند اصلاً چنين چيزي نيست. متأسفانه در جامعه‌ي ما از اين مفاهيم گاهي سوء استفاده مي شود مثلاً فرض کنيد کسي بيايد در مجله‌ي بسيار پاييني 60 تا مقاله چاپ کند و خودش و دوستانش به او ارجاع بدهند و مقالات هم براي هيچ دردي دوا نباشد اين از نظر آماري در آن مقوله مي خورد اما آيا واقعاً اين کارها اثري در پيشرفت دانش به ويژه دانش رياضي دارند؟ من مطمئنم که اين چنين نيست آن مقالات را ديگر هيچ کس نمي خواند، آنها مقالات ماندگار نيستند ولي متأسفانه با برداشت هاي بسيار سطحي اين عناوين را علم مي کنند مثلاً دانشگاهي براي بيشتر گرفتن بودجه و يا فردي براي پول گرفتن اين مقوله ها را عنوان مي کرده و در واقع از آن‌ها سوء استفاده ميکنند بدين جهت بهتر است که ما به اين موارد خيلي تکيه نکنيم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1389/10/25 لينک مستقيم

نظر شما پس از تاييد در سايت قرار داده خواهد شد
نام :
پست الکترونيکي :
صفحه شخصي :
نظر:
تایید انصراف
 New Blog
شما بايد وارد شده واجازه ساخت و يا ويرايش وبلاگ را داشته باشيد.
 Blog Archive
 Blog List
 test
Use module action menu to edit content
 1











 صفحه‌ي اول

تنظیمات میزبان
مديريت پورتال‌ها
تعاریف ماژول‌ها
مدیریت فایل
مشتريان تبليغات
SQL
زمانبندي برنامه‌ها
مديريت زبان‌ها
مديريت جستجو
مديريت لیست‌ها
مديريت کاربران ارشد
Open-SearchEngine Admin
رویه ها
تنظیمات سایت
مديريت صفحات
نقش های امنیتی
مديريت كاربران
مشتريان تبليغات
گزارشات سایت
گروه های خبری
مدیریت فایل
سطل بازيافت
نمایشگر رخدادها
رویه ها
مديريت زبان‌ها
تنظیمات سایت
احراز هویت
مرورگر راهكارها
PageBlaster
What's New
صفحات شركت صفر و يك
نظرسنجي انجمن كامپيوتر
تست براي خانم معزي
صفحه خالي
ورود
جواد
مخفي3
مخفي 4
صفحه چت و گفتگو
تست - اميرغياثوند
تست انجمن
مسابقات المپيادها
المپيادهاي علمي رشد
تالار گفتگو
زنگ تفريح المپيادها
تست معرفي سايت
عليمرداني
صدري
خانه كامپيوتر
تست نظرسنجي
عليمرداني 2
پيمان داودي
عليمرداني 4
المپياد رياضي
المپياد كامپيوتر
المپياد فيزيك
المپياد زيست شناسي
عليمرداني 5
وب 2
وب 2 (صفحه اول)
قريبي فر
زنگ‌تفريح‌ها
فلش‌هاي بزرگ شيمي
عليمرداني 6
عليمرداني 10
عليمرداني 12
تست آلبوم
فراز اميرغياثوند
پرسش و پاسخ زيست شناسي
پرسش و پاسخ علمي
پرسش و پاسخ كامپيوتر
پرسش و پاسخ علمي
فعاليت‌هاي علمي
صدري تست
تست
فلش‌هاي رياضي
برندگان شيمي واقعي2
درباره رشد
نقشه سايت
ارتباط با رشد
صفحه اصلي انجمنها
راهنماي استفاده از انجمن
پایگاههای مدارس و استانها
پایگاههای رشد
پایگاههای مفید
وزارت آموزش و پرورش
معرفي چرخه‌ي سوخت هسته‌اي ايران
شهيد بهشتي و آموزش و پرورش
پایگاه مدارس جمهوری اسلامی ایران
فراخوان مقاله‌ی پدافند غيرعامل
ويژه‌نامه‌ی ماه مبارك رمضان
فراخوان مقاله‌ی اقتصاد سالم
ويژه‌نامه‌ی نوروز 1388 هجری شمسی
مسابقه‌ی عكاسی - مكان‌های ديدنی ايران - 1388
جشنواره‌ی فرهنگی و هنری پايداری ملی
پدافند غيرعامل - شبكه‌ی رشد
گالري عكس پدافند غيرعامل رشد
اخبار پدافند غيرعامل
پيوندهای مفيد پدافند غيرعامل
آموزش پدافند غيرعامل
دفاع غيرعامل در دفاع مقدس
بانك فايل پدافند غيرعامل
مقالات منتخب فرهنگيان - پدافند غيرعامل
آموزش دفاع غيرعامل - نظامی
اخبار جشنواره پايداری
بيانيه‌ی هيئت داوران جشنواره‌ی پايداری ملی
مصاحبه با دكتر جلالی - رييس سازمان پدافند غيرعامل
معرفي اعضای شورای سياستگذاری و مسئولين كميته‌ها
جشنواره از منظر دبير جشنواره - سيد محمدرضا مصطفوی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - شعر و داستان
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - هنرهای تجسمی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی -سايت و پايگاه مجازی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - مقالات علمی عمومی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - مقالات فرهنگيان
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - مقالات علمی ترجمه‌
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - پژوهش‌های علمی
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - كتاب‌ها
آثار برتر جشنواره پايداری -پايان‌نامه‌های دانشجویی
آثار برتر جشنواره پايداری - مجلات و نشريات
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - گزارش مستند
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - فيلم
آثار برتر جشنواره پايداری ملی - لوح فشرده
هفت‌سين چيست؟
آيين‌های نوروزی ايرانيان
پيامك‌های نوروزي
صوت و اسكرين‌سيور نوروزی
عيد در فرهنگ اسلامی
نوروز از ديدگاه دكتر شريعتی
گالری تصاوير نوروز 1388 رشد
مسابقه‌ی عكاسی مكان‌های ديدنی ايران - نوروز 1388
دعاهای روزهاي ماه رمضان
ربناهای قرآن
پایگاه مدارس استان آذربایجان شرقی
پایگاه مدارس استان آذربایجان غربی
پایگاه مدارس استان اردبیل
پایگاه مدارس استان اصفهان
پایگاه مدارس استان ایلام
پایگاه مدارس استان بوشهر
پایگاه مدارس استان تهران
پایگاه مدارس استان چهارمحال و بختیاری
پایگاه مدارس استان خراسان شمالی
پایگاه مدارس استان خراسان رضوی
پایگاه مدارس استان خراسان جنوبی
پایگاه مدارس استان خوزستان
پایگاه مدارس استان زنجان
پایگاه مدارس استان سمنان
پایگاه مدارس استان سیستان و بلوچستان
پایگاه مدارس استان فارس
پایگاه مدارس استان قزوین
پایگاه مدارس استان قم
پایگاه مدارس استان کردستان
پایگاه مدارس استان کرمان
پایگاه مدارس استان کرمانشاه
پایگاه مدارس استان کهکیلویه و بویراحمد
پایگاه مدارس استان گلستان
پایگاه مدارس استان گیلان
پایگاه مدارس استان لرستان
پایگاه مدارس استان مازندران
پایگاه مدارس استان مرکزی
پایگاه مدارس استان هرمزگان
پایگاه مدارس استان همدان
پایگاه مدارس استان یزد
پایگاه های علمی، آموزشی، فرهنگی
سازمان های دولتی
رسانه ها
معرفی پایگاههای دانشگاهی و موسسات آموزش عالی
معرفی مدارس
بانك نرم‌افزار رشد
آلبوم عكس
دانشنامه
آزمون الكترونيكي و بانك سؤال
فعاليت‌هاي علمي رشد
هدايت تحصيلی
آموزش الكترونيكي
امتحانات نهایی پايه‌ی سوم متوسطه
سؤالات نهایی رشته‌های حرفه‌ای سال 86
سؤالات نهايي رشته‌هاي نظري سال 85
سؤالات نهايي رشته‌هاي فني سال 85
سؤالات نهايي رشته‌هاي حرفه‌اي سال 85
سؤالات نهایی رشته‌های نظری سال 86
سؤالات نهایی رشته‌های فنی سال 86
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های نظری خرداد 87
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های فنی خرداد 87
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های حرفه‌ای خرداد 87
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های حرفه‌ای خرداد 88
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های نظری خرداد 88
برنامه و سؤالات نهایی رشته‌های فنی خرداد 88
آموزش ويندوز و نرم‌افزارهاي كاربردي
آموزش تایپ فارسی
آموزش الکترونیکی كتاب‌های درسی
متن کتاب های درسی
انتخاب من
مشاغل من
مجموعه سوالات
مشاوره‌ي تيزهوشان و اولیاي آن‌ها
مصاحبه المپيادها
پيوندها
المپياد رياضي
نتايج نظرسنجي
علوم و فنون جديد
رباتيك
مشاهده‌ي علمي
مناسبت‌ها
لينك‌هاي مسابقه‌ها و زنگ‌تفريح‌هاي المپيادها
كارآفريني
المپياد كامپيوتر
المپياد فيزيك
المپياد شيمي
المپياد زيست‌شناسي
زنگ تفريح زيست
مسابقه‌ي زيست‌
سرفصل‌ها
آموزش زيست‌شناسي
مصاحبه و گزارش زيست‌شناسي
انيميشن‌هاي زنگ‌تفريح‌هاي زيست‌شناسي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني زيست‌شناسي
راهنماي سايت المپياد زيست‌شناسي
برندگان مسابقه‌ي المپياد زيست‌شناسي
پرسش و پاسخ شيمي
مسابقه‌ي المپياد شيمي
راهنماي سايت المپياد شيمي
زنگ تفريح شيمي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني شيمي
آموزش شيمي
مصاحبه و گزارش شيمي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني شيمي
تاريخچه‌ي المپياد جهاني شيمي - 3
مسابقه‌ي شيمي > برندگان مسابقه‌ي شيمي
برندگان شيمي واقعي(مخفي)
مسابقه‌ي فيزيك
زنگ تفريح فيزيك
تاريخچه‌ي ني فيزيك
برندگان مسابقه‌ي المپياد فيزيك
راهنماي سايت المپياد فيزيك
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت پانزدهم
بزرگان فيزيك
آموزش فيزيك
مصاحبه و گزارش فيزيك
عكس روز فيزيك
عكس المپياد فيزيك
مسابقه كامپيوتر
زنگ تفريح كامپيوتر
تاريخچه‌ي المپياد جهاني كامپيوتر
مصاحبه و گزارش كامپيوتر
راهنماي سايت المپياد كامپيوتر
انيميشمن‌هاي كامپيوتر
برندگان مسابقه‌ي المپياد كامپيوتر
مسابقه‌ي رياضي
زنگ تفريح رياضي
تاريخچه‌ي رياضي
راهنماي سايت المپياد رياضي
برندگان مسابقه‌ي رياضي
آموزش رياضي
مصاحبه و گزارش المپياد رياضي
گزارش‌هاي تصويري المپياد رياضي
زنگ تفريج رياضي
گزارش المپياد جهاني فيزيك - قسمت پنجم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت سيزدهم
گزارشی از المپیاد جهانی فیزیک - قسمت هفتم
گزارش از المپياد جهاني فيزيك - قسمت يازدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت هشتم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت دهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت شانزدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت هفدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت نهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت دوازدهم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيک- قسمت اول
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت سوم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت دوم
پشت صحنه‌ي المپياد جهاني فيزيك - قسمت اول
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت چهارم
المپياد جهاني رياضي در سال 1387
المپياد جهاني فيزيك در سال 1387
المپياد جهاني كامپيوتر در سال 1387
المپياد جهاني شيمي در سال 1387
المپياد جهاني زيست‌شناسي در سال 1387
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت بيستم
گزارشي از المپياد جهاني فيزيك - قسمت نوزدهم
راهنما
وضعيت:نمايشويرايشDesign پنل كنترل نمايش داده شود؟
عملكردهاي صفحه
اضافه كردن تنظيمات حذف

كپي Export Import
اضافه كردن ماژول جديداضافه كردن ماژول موجودماژول: <يك ماژول انتخاب كنيد>LinksRotatorSimple GallerySimple Gallery Tag CloudSnapsis PageBlasterText/HTMLXML/XSLXMod FormViewZeroAndOne_Menuآكاردئونآناليزگر گوگلاخباراطلاعیه هاانجمناوقات شرعیبازخوردپرسش و پاسختب استريپتب استريپ پيشرفتهچت و گفتگوحساب کاربرفرم سازقاب تبلیغاتیقاب محتواگالري تصاويرگرداننده محتوالینک درختیلینک عکس دارمحتواي زندهمستنداتمعرفی سایتمنومنوي کنارينتایج جستجونظرسنجینقشه سايتنمايش اسلايدي محتواي زندهنمايشگر عكس تصادفيوبلاگورودورودی جستجوکاربران آنلاین SSOکتابهاکتابها-منتخبکتابها-مولفان قاب: ContentPane
عنوان: الحاق: بالاانتها اضافه كردن
قابليت مشاهده: شبيه صفحهفقط ويرايشگران صفحه رديف كردن: چپمركزراستنا مشخص

نصب ماژولهاي اضافي امور معمول
سايت كاربران نقش‌ها

فايل ها راهنما Solutions



شبكه‌ی رشد
سرویسهای آموزشی
گالري‌ها
پيوندها
انجمن‌ها
پست الکترونیکی
شما و رشد
مخفی
اخبار و اطلاعيه‌ها
menuu
مدیریت
میزبان


چهار‌شنيه ۱۵ مهر ۱۳۸۸ خروج ProfileAdmin



صفحه اولدانشنامهفعالیتهای علمیآموزش الکترونیکیهدایت تحصیلیسوال و آزموناخبار و اطلاعیه هاگالری عکسپیوند هابانک نرم افزارانجمنهاپست الکترونیکی

Edit TabStrip



عنوان

عنوان را در اين قسمت وارد نمائيد
متن

متن را در اين قسمت وارد نمائيد جعبه متن اصلی ویرایشگر متن قوی

  صفحه‌ي اصلي
تيزهوشان: چملات الهام بخش
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 1
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 2
مشاوره تيزهوشان | مصاحبه | خبر
    فعاليت‌هاي علمي
تيزهوشان: چملات الهام بخش
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 1
مصاحبه: دكتر كاظم‌پور - 2
مشاوره تيزهوشان | مصاحبه | خبر
 
  المپياد رياضي
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
    المپياد فيزيك
مسابقه: رولر كاستر (10 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
 
  المپياد كامپيوتر
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
    المپياد شيمي
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
 
  المپياد زيست‌شناسي
مسابقه: عبور مكعب‌ها از هم (22 شهريور)
زنگ‌تفريح: ماشين كانوي (2 شهريور)
آموزش | مسابقه | زنگ تفريح | مشاوره
    خبر
» ماشين كانوي (2 شهريور)
» ماشين كانوي (2 شهريور)


متن Html خام


ترتيب نمايش

ترتيب نمايش را در اين قسمت وارد نمائيد
كليدواژه

كليد واژه ها را در اين قسمت وارد نمائيد

تاييد انصراف حذف







صفحه‌‌ی اول | درباره‌‌ی رشد | ارتباط با رشد | نقشه‌‌ی رشد
وزارت آموزش و پرورش > سازمان پژوهش و برنامه‌ريزی آموزشی
معاونت فن آوری ارتباطات و اطلاعات آموزشی > دفتر توسعه فناوری اطلاعات آموزشی

مدت زمان ساخت صفحه 0.5468925 ثانيه
 11
Use module action menu to edit content