|
استاد لطفاً ابتدا خودتان را معرفي كنيد ؟
|
«عباس نوذري» هستم، متولد 1343 شهر «شيراز». تحصيلات دورهي دبيرستان را در شيراز گذراندم.
پس از قبولي در دانشگاه به تهران آمدم و در دانشكدهي علوم مشغول به تحصيل شدم.
دوران فوق ليسانس را در در «دانشگاه علم و صنعت» در رشتهي «هوش مصنوعي» طي كردم.
براي دورهي دكتري در دو دانشگاه علم و صنعت و علوم پذيرفته شدم ولي در نهايت دانشكدهي علوم را انتخاب كردم.
در سال 1382 تحصيلاتم به پايان رسيد و پس از اخذ مدرك دكتري از همان سال در دانشكدهي علوم مشغول به كار شدم.
مدرسهي ابتداييام« راز» نام داشت و دوران راهنمايي را در مدرسهاي به نام «صورتگر» طي كردم.
مدرك ديپلمام را از دبيرستان «پيوند» گرفتم.
در آن زمان استفاده از آموزشگاه يا مركز آموزشي به شكلي كه امروزه متداول اسـت رواج نداشت.
بهطور كلي چنين مراكزي وجود نداشت. همهي دانشآموزها فقط با استفاده از مدرسه و كتاب هاي درسي خودشان درس ميخواندند.
|
آيا شما دانش آموز ممتازي بوديد؟
|
خير. البتـه تا مقطـع راهنمـايي ممتـاز بودم ولي در زمـان دبيرستـان به نـوعي نسـبت به درس خواندن بيعلاقـه شده بـودم و بعد از اتـمام دورهي دبيرسـتان هم مستقيمـاً وارد دانشـگاه نشـدم.
در آن زمـان دانشگاهها تعطيـل بـودند. من مدت 3-4 سال بعد از دبيرستان به كار رانندگي تاكسي مشغول شدم.
بعد از آن دوباره تصميم به ادامهي تحصيل گرفتم و وارد دانشگاه شـدم.
|
لطفاً قدري راجعبه پروژههاي تحقيقاتيتان توضيح بفرماييد؟
|
ما درايـنجا در3-2 زمينـه كار ميكنيـم.
كارهـاي تحقيقـاتي ما از قبيـل «الگوريتـمهاي مـوازي»،« توليـد درختـان»،« محاسـبات مولكولي» و« بيوانفورماتيـك» است؛ كه به همـراه دانشـجوهاي دورهي فوق ليسـانس و دكـتري روي اين چهار موضوع كار ميكنيم.
يكي از زمينههايي كه نام بردم محاسبات مولكولي است.
در محاسبات مولكولي ما از رشتههاي «DNA »كه در سلول هرموجود زندهاي وجود دارد، براي محاسبات استفاده ميكنيم و سعيمان بر اين است كه مسئلههايمان را با آن روش حل كنيم.
كار ما اين است كه مسئله را با رشتههاي DNA كد ميكنيم بعد با يك سري عمليات مجازي كه روي رشتههاي DNA وجود دارند، در آزمايشگاههاي زيستي آن را حل ميكنيم. و يا بهطور مثال عمل برش يك رشتهي DNA را در آزمايشگاه انجام ميدهيم.
|
يكي از كارهاي حل كردن و پيدا كردن در گراف است؟
|
ما اول گراف را با رشتهي DNA كد ميكنيم بعد« operation »هايي كه وجود دارد را روي رشتهي DNA انجام ميدهيم.
در نهايت ميتوانيم مسير ؟ را پيدا كنيم.
حسن اين مدل محاسباتي اين است كه چون عمليات روي رشتهي DNA ميتواند به صورت موازي انجام شود مثلاً يك عمل ميتواند روي ميليونها رشتهي DNA انجام شود.
در نتيجه سرعت محاسبات بالا ميرود.
بهطور مثال حل مسئلهي مسير ؟ يك مسئلهي ؟ است كه اين مسئله با كامپيوتر معمولي حل نميشود.
ولي در مدل محاسبات مولكولي در On حل ميشود.
|
پس استفاده از DNA به دليل سرعتي است كه دارد ؟
|
بله . دقيقاً به خاطر سرعتي است كه دارد.
|
پس با زيستشناسي هم خيلي مرتبط است؟
|
به دليل اينكه ما در حال حاضر امكانات آزمايشگاهي نداريم، اين كارها را بهصورت تئوري و در حد طراحي الگوريتم انجام ميدهيم.
در كشورهاي ديگر در موارد مشابه الگوريتمها را در محيط آزمايشگاهي تست ميكنند.
و نتيجهي نهايي را دريافت ميكنند.
كار ما معمولاً تئوري است و فقط در همان سطح طراحيِ الگوريتم باقي ميماند.
اما درستي الگوريتم هايمان را اثبات ميكنيم.
يعني اگر در محيط آزمايشگاهي هم پيادهسازي شود حتماً جواب درست ميدهد.
|
چه استفادهاي از اين نوع حل مسئله ميتوان كرد؟
|
پروژههايي كه در حال حاضر روي آنها كار ميكنيم كاربدشان فقط مختص همين زمان نيست.
اين الگوريتمها در حال حاضر فقط يك سري مدلهاي تئوري است كه در آزمايشگاه انجام ميشود اما شايد بعد از پيشرفت علم به كمك اين مدلها بتوانند مدلهاي كامپيوتري مولكولي بسازند كه به حل مسئلهها كمك كند.
|
اين الگوريتمها هنوز در هيچ جاي دنيا استفاده نشده است؟
|
خير هنوز استفادهي عملي صورت نگرفته است.
معمولاً روي همين موارد نظري و تئوري كه در كامپيوتر وجود دارد كارهاي تحقيقاتي انجام ميشود.
و لازم نيست كه حتماً در حال حاضر كاربرد داشته باشد بسياري از اين الگوريتمها ممكن است در آينده مورد استفاده قرار گيرند.
|
يعني توانايي ساخت آن وجود ندارد؟
|
هنوز تكنولوژي آنقدر پيشرفت نكرده است كه بتوان كامپيوتري ساخت كه قسمتي از آن يك آزمايشگاه كوچك زيستشناسي باشد و عمليات آن به صورت اتوماتيك انجام شود.
همانطوركه گفتم سرعت خيلي بالا ميرود.
الگوريتمي كه زمانش نماي است تبديل به On ميشود.
يعني تأثيرش به اين صورت است.
ولي اين موارد عموماً تئوري است.اينكه چه زماني عملي شود، و اينكه آيا واقعاً عملي خواهد شد يا خير مطلبي است كه آينده آن را معلوم ميكند.
|
در مورد پروژههاي تحقيقاتي ديگرتان هم ميشود توضيحاتي بدهيد؟
|
يكي ديگر از كارهايي كه ما انجام ميدهيم، طراحي الگوريتمها براي توليد درختان است.
مثلاً يكي از موضوعهاي كامپيوتري درختها هستند، يك درخت از يك مجموعه ؟ و يك سري شاخه تشكيل شده است.
ما ميخواهيم الگوريتمهايي را طراحي كنيم كه تمام اين درخت ها را برايمان توليد كند.
معمولاً اين درختها را با روشي كدگذاري ميكنند و به صورت يك رشتهي عددي درميآورند.
بعد ما آن رشتهي عددي را توليد ميكنيم. براي توليد الگوريتم آنها را طراحي ميكنيم.
مثلاً يكي از كدهاي خيلي ساده ميتواند اين باشد كه گرههاي درخت، يعني آنهايي كه غيربرگ هستند را با 1 (يك) lable گذاري كنيم.
و آنهايي كه برگ هستند را با 0 (صفر) lable گذاري كنيم و بعد درخت را «preorder »پيمايشش كنيم.
يك كد صفر و يك به دست ميآوريم 1 0 1 0 1 00 1 بعد يك الگوريتم مينويسيم كه كدهاي مجاز براي درختها را توليد كند.
ما انواع درختها را داريم. درختهاي باينري binary ، درختهاي ؟ ، ؟ ، ؟ ، ما توليد انواع درختها را داريم.
اينها مسائل تئوري و محض هستند و كاربرد مستقيم ندارند.
همهشان مسائلي هستند كه ما به خاطر و جالب بودنشان روي آنها كار ميكنيم مكان كاربرد آنها برايمان مهم نيست.
|
شما غير از حوزهي تخصصي خودتان در حوزهي ديگري هم به صورت تخصصي مطالعه داشتهايد؟
|
خير.
|
به نظر شما يك دانشآموز يا دانشجوي موفق بايد چه ويژگيهايي داشته باشد؟
|
موفقيت در ذهن هركس تعريف خاص خودش را دارد.
وبه نظر من براي افراد مختلف كاملاً متفاوت است.
به نظر من شخصي موفق است كه به اهدافش رسيده باشد.
منظور آن هدفي است كه در ذهنش دارد، و اهداف در ذهن افراد مختلف متفاوت است.
هركسي از درس خواندنش هدفي دارد.
اصل اين است كه آدم خودش احساس موفقيت كند.
|
چه عواملي باعث موفقيت شما بوده ؟
|
پارامترهاي تأثيرگذار خيلي زياد است.
كلاً همهي پارامترهايي كه در زنـدگي آدم تأثير ميگـذارد ميتوانـد در موفقيت آدم هم نقش داشته باشد.
اعم از خانواده ، امكانات آموزشي ، امكـانات رفاهي و ... همـهي اينها دست به دست يكديگر ميدهند و باعث ميشوند كه يك آدم به اهدافش برسد.
من فكر ميكنم در حال حاضر تا حدودي به اهدافم رسيدهام و تمام مواردي هم كه نام بردم در ايـن امر نقش داشتهاند.
|
تلاش خودتان چهقدر تأثير داشته است؟ |
تلاش خودم هم بيتأثير نبوده است.
سعي و تلاش خود آدم هم يك پارامتر مهم است.
اگر همهي امكـانات وجود داشته باشد اما سعي و تلاش نباشد موفقيت امكانپذير نيست. البته عكس اين موضـوع هم صـادق است.
|
تأثير دوستها به چه اندازه است؟
|
دوست هم خيلي مهم است.
همانطور كه گفتم همهي چيزهايي كه در زندگي انسان مهم است در موفقيت او هم تأثيـر ميگـذارند.
اينكه روحيـات دوستـان هر كس چهطـور باشد و آنها در زندگـي چـه اهـدافي را دنبـال ميكنند تأثيـر زيادي ميتوانـد بر روي آينـدهي شخص بگـذارد.
به نـظر من انسـان از جامعـه هم خيلي تأثير ميپذيرد.
به نظر من دوست خوب براي انسان كسي است كه اهدافش با آدم مشترك باشد.
اگر دو دوست كه با يكديگر رفت وآمد دارند هدف مشابه هم داشته باشند، هر دو نفر ميتوانند به هم كمك كنند.
ولـي اگر اهدافشـان متفاوت باشد نميتوانند در موفقيت يكديگر تأثير گذار باشند.
|
به نظر شما آيا انسان نبايد به اهداف خود جهت بدهد ؟ مثلاً تا يك مرحله پيش برود و بعد متوجه شود كه هدف خوبي را انتخاب نكرده است و آن هدف را عوض كند؟
|
اينكار درست است.
انسان در مراحل مختلف زندگي درك متفاوتي از زندگي پيدا ميكند.
قاعدتاً اهدافش هم ميتواند متفاوت باشد.
مواقعي وجود دارد كه آدم چيزي را به عنوان هدف درنظر ميگيرد، ولي بعد متوجه ميشود كه اشتباه بوده است و آن را تغييرميدهد.
انسان دائماً در حال يادگيري است. هر چهقدر پيش ميرود چيزها و مطالب بيشتري ياد ميگيرد و قاعدتاً چيزهايي هم كه ياد ميگيرد روي هدفش تأثير ميگذارد.
|
نظر شما در مورد يادگيري بهصورت جمعي چيست؟ |
اينكار خيلي خوب است.
به نظر من انسان اكثر چيزها را در محيطهاي جمعي ياد ميگيرد.
بخشي از يادگيريها شخصي و اختصاصي است ولي عمدهي قسمت يادگيري به صورت جمعي است.
و به نظر من بهاين صورت خيلي بهتر است.
و اساساً مدرسهها به همين دليل ايجاد شدهاند.
در حال حاضر بعضي از خانوادهها حتي اين امكان را دارند كه در منزل خودشان به بچههايشان آموزش بدهند.
ولي مدرسه چيز ديگري است. يعني بچهها در آنجا علاوه بر آموزش جمعي زندگيِ جمعي را هم فراميگيرند.
|
اين نوع آموزش بايد چه ويژگيهايي داشته باشد كه مفيد باشد؟
|
به نظر من نميتوان ويژگياي براي آموزش تعريف كرد.
آموزش تعريف خاص خودش را دارد.
بهترين چيزي كه ميتواند در يك كلاس درس وجود داشته باشد اين است كه ميان مدرس و دانشآموز تبادل نظر و گفتوگو وجود داشته باشد.
و صحبت كردن در كلاس درس يكطرفه نباشد و به اين صورت نباشد كه فقط معلم درس را توضيح دهد شاگردان گوش كنند، در كلاس سؤال و جواب و بحث وجود داشته باشد.
به نظر من آموزش درست آموزشي است كه در آن بحث وجود داشته باشد و فقط از طرف معلم و به صورت يكطرفه نباشد.
حال اگر در كنار آن يك سري امكانات آموزشي هم استفاده شود خيلي بهتر است.
مثلاً در هنگام آموزش مواقعي كه نياز به كار عملي وجود داشته باشد، بايد اين كار صورت گيرد.
استفاده از امكانات سمعي بصري نيز كمك زيادي به امر آموزش ميكند.
|
آيا شما در دبيرستان خاصي درس ميخوانديد ؟
|
دبيرستان من يكي از دبيرستانهاي خوب شيراز بود.
در آن زمان فقط يك دبيرستان خاص در شيراز بود كه به آن دبيرستان دانشگاه ميگفتند و وابسته به دانشگاه بود.
بقيهي دبيرستانها معمولي بودند. دبيرستاني هم كه من بودم جزء دبيرستانهاي خوب شيراز بود.
|
به نظر شما مهم است كه آدم در چه دبيرستاني يا چه دانشگاهي درس بخواند؟ |
بله اين موضوع خيلي مهم است.
همانطور كه گفتم امكانات خيلي مهم است.
به نظر من هرچهقدر هم كه يك دانشآ.وز با هوش وپرتلاش باشد، اما در مدرسهي خوبي تحصيل نكند و معلمهاي خوبي هم نداشته باشد نميتواند موفق شود.
يعني مدرسه و معلمها خيلي تاثيرگذارند.
|
به نظر شما كنكور روش گزينشي مناسبي است؟
|
نه اصلاً. اما به نظر من با شرايط فعلي جامعهي ما بهترين چيز است.
چون همانطور كه گفتم شرايط جامعه فرق ميكند چون كنكور چيزي را هم نشان نميدهد ولي الان بهترين است.
شايد زماني كه ما امتحان كنكور داديم وضعيت 90% از الان بهتر بود.
درآن زمان معلم خصوصي و كلاس هاي كنكور وجود نداشت.
اگر اين چيزهايي كه آموزش را تبديل به آموزش كاذب ميكند وجود نداشته باشد، كنكور چيز خوبي است.
ولي موقعي كه آدمها براي تست زدن كاناليزه ميشوند ديگر كنكور نميتواند چيز خوبي باشد.
ولي فكر كنم براي شرايط جامعهي ما بهترين روش است. به نظر من در جامعهي ما روشي نمي تواند جايگزين آن شود.
|