«هارالد» (Harald) پادشاه نروژ جایزهی «آبل» (Abel) سال 2007 را به «رینیواسا اس.آر واراژان» (Srinivasa S. R Varadhan) اهدا کرد. این جایزه در اول خرداد 1386 (22 می 2007) بهخاطر همکاری اساسیاش در «نظریهی احتمالات» و مخصوصاً «نظریهی یکپارچهی انحراف بزرگ» داده شد.
به گزارش سایت «انجمن ریاضی امریکا» (AMS)، «واراژان» در سخنرانیاش در مراسم اهدای جایزه در «اسلو» (Oslo) پایتخت نروژ گفت: «آبل» در زندگی کوتاهمدتش کمکهای بزرگی به ریاضیدانان کرده و احساس افتخار میکنم از اینکه توانستم در خاطرات این سازمان تأسیس شده ثبت بشوم. | اهدای جایزهی آبل توسط پادشاه نروژ |
«واراژان» خطاب به اعضای عالی رتبهی «آکادمی علوم و ادبیات نروژ» (Norwegian Academy of Science and Letters) و همکاران و دوستانش گفت: در آغاز میخواهم از دولت و مردم نروژ برای تأسیس مؤسسهی «آبل» و قرار دادن جایزهی «آبل» تشکر کنم. خیلی مشکل است که بخواهم احساسم را در این روز بیان نمایم. احساس میکنم صحبتهایی که دربارهی من و کارم شده، اغراقامیز بوده است. واقعاً خیلی خوشحال هستم که برای گرفتن این جایزه بهخاطر فعالیتهایم انتخاب شدم.
ریاضیات رشتهی بزرگی است و همکارانم عالی هستند و کمکهای اساسیای را در رشتهی تخصصی خودشان انجام دادهاند. بهنظرم خیلی خوش شانس هستم که هیأت داوران، امسال «نظریهی احتمالات»، من و همکاریهایم را برگزیدند.
«نظریهی احتمالات» تاریخچهی طولانی دارد. اگرچه بازیهای شانسی هزار سال است که برگزار میشود اما اخیراً در یک شاخه از ریاضیات رشد یافته است.
امروزه نظریهی احتمالات، قوانین گوناگونی دارد و در شاخهای از ریاضیات چشماندازی مهم را فراهم میکند و مانند یک ابزار مفید در ریاضیات کاربردی و محض عمل مینماید.
«مدلهای تصادفی» در بسیاری از رشتههای طبیعی و علوم اجتماعی تعیینکننده است.
ما در جهانی پر از ابهام زندگی میکنیم و مدلسازی، مطالعه و کنترل آن اهمیت یافته است. واقعاً خوشحال هستم که «نظریهی احتمالات» توجه کمیتهی اهدای جوایز امسال را جلب کرده است. بسیاری از اشخاص هستند که نقش مهمی را در پیشرفت من بهعنوان یک ریاضیدان داشتهاند: - پدرم معلم مدرسه بود و مانند رئیس دبیرستان خدمت میکرد. - همیشه در خانه، تحصیلات بالاترین اولویت را داشت و من دائماً از طرف پدر و مادرم تشویق میشدم.
- در دبیرستان، یک معلم ریاضی عالیای داشتم که باعث میشد احساس کنم که ریاضیات میتواند مانند: بازیها سرگرمکننده باشد.
- معلمام در دانشگاه «ریاست جمهوری» (Presidency college) در «چنایی» (Chennai) هندوستان مرا با «آموزش هماهنگ ریاضیات» آشنا و آماده کرد.
- بعد از فارغالتحصیلی از «مؤسسهی آمار هندوستان» (Indian Statistical Institute) در شهر «کلکته» (Kolkatta)، از طرف مشاورم دکتر «سی.آر رائو» (C.R Rao) حمایت زیادی شدم.
- علاقهام به تحقیق در ریاضیات توسط مشارکت با همکارانم مخصوصاً «وارادارژان» (Varadarajan)، «رانگا رائو» (Ranga Rao) و «پارتاسارانتی» (Parthasaranti) در آن مؤسسه بهشدت افزایش یافت. وقتی در سال 1342 (1963 میلادی) به «نیویورک» (New York) رفتم، مؤسسه ی «کورانت» (Courant institute) فعالیتهای زیادی در بیشتر رشتهها انجام میداد.
- در آنالیز، از گفت و گو با اشخاصی مثل «موزر» (Moser)، «نیرنبرگ» (Nirenberg)، «لاکس» (Lax) و «جان» (John) خیلی استفاده بردم.
- «دانسکر» (Donsker) با من از نزدیک مثل همکار و مربی عالی برای سالها کار کرد.
- من از «کاک» (Kac) و «مکین» (Mckean) بهعنوان منبع ثابت، الهامهای زیادی گرفتم. همیشه از کار با دیگران لذت میبرم و از هر یک از دوستانم خیلی مطالب آموختهام. میخواهم از «استروک» (Strook)، «پاپانیکولا» (Papanicolaou) و «اچ.تی. یائو» (H.T.Yao) یاد کنم که در زمانهای مختلفی همکارانم بودند.
- همچنین مناسب است از «کیپنیس» (Kipnis)، «اولا» (Olla) و «لاندیم» (Landim) - که در مدت زمان بسیاری با آنها در مؤسسه کار کردم - یاد کنم. در سالهای گذشته، حدوداً سی دانشجوی فارغالتحصیل داشتم. کار با آنها برایم بسیار مهیج بود و همکاری آنها باعث غنی شدن زندگی حرفهایم شد. دانشگاه «نیویورک» (New York) و بهخصوص مؤسسهی «کورانت» (Courant) یک سازمان شگفتانگیز است بهگونهای که هیأت علمی جوانی پرورش داده و آنها را برای شکوفاسازی استعدادهای بالقوهاشان تشویق میکند. - در آخر میخواهم از همسرم «واسو» (Vasu) برای حمایتاش و درک من تشکر کنم. خوشحالم که او و پسرم «آشوک» (Ashok) اینجا هستند و در شادیم سهیم شدهاند و افسوس میخورم بهخاطر اینکه «گوپال» (Gopal) اینجا نیست تا این لحظات را با او نیز تقسیم کنم. در پایان نیز از «آکادمی علوم و ادبیات نروژ»، مؤسسهی «آبل» و هیأت علمی جایزهی «آبل» برای برگزاری این رویداد تشکر میکنم و برای همه آرزوی روز خوبی را دارم. |