بنا داريم مصاحبههايي را با اساتيد برتر رشتههاي مختلف علوم برايتان آماده كنيم. اين نويد را به شما ميدهيم در آيندهاي نهچندان دور، خوانندهي مصاحبههايي شنيدني از اين اساتيد گرامي خواهيد بود.
وقتي از جناب دكتر «شاهرخ كاظمپور» تقاضا كرديم چند كلمهاي صحبت داشته باشيم تا با فعاليتهاي اين استاد گرامي – كه داراي سوابقي هم در المپياد فيزيك هستند – آشنا شويم با روي باز از ما استقبال كردند.
سخنوري، دقت در پاسخگويي و رفع اشكال در سؤالهاي همكارانمان – كه بعضاً سؤالها ناشيانه مطرح ميشد -، احترام بسيار به اساتيدشان از ويژگيهاي بارز اين استاد گرامي است.
اميدواريم از اين مصاحبه – كه در چهار قسمت برايتان ارائه ميشود – لذت ببريد. |
| آيا غير از حوزهي تحصصيتان در حوزههاي تحصصي ديگر فعاليت داشتهايد؟ |
من ورزش ميكنم (پيادهروي ميروم، كوه ميروم البته نه بهطور حرفهاي) و البته اين فعاليتهاي تفريحي در روحيهام تأثير داشته است. | دربارهي نيازهاي آموزشي بچههاي دبيرستاني و راهنمايي چه اطلاعاتي داريد؟ نام ببريد؟ |
در زمينهي «بيولوژي» سخت است كه براي بچهها الگوي مناسبي را پيدا كرد چون ممكن است بچهها در عمرشان اصلاً با اين افراد آشنايي نداشته باشند. در دانشگاه خصوصاً اين دروه بچهها با جزوه گرفتن و جزوه نوشتن راحتترند و اگر استادي سركلاس خود از اين روش استفاده كند استاد خوب قلمداد ميشود. تجربهي خودم در امتحان گرفتن اين بوده كه هر بار گفتم Quiz بگيرم دانشجوها گفتند نه و من هم منصرف شدم و يا حتي اين ترم امتحان گرفتم و ديدم بچهها اصلاً خوب ننوشتهاند. در صورتيكه سؤالات همان سؤالهايي بود كه سركلاس گفته بودم. بچهها متأسفانه الگويي كه براي دروس دارند الگوي جزوه است و بيشتر به حافظه متكي هستند تا به كاربرد و ارزيابي و تحليل و خودم هم بخشي از سؤالهايم حافظهاي است و بقيه همه تحليلي هستند يعني ميتوانيم آموختههايشان را در شرايط علمي بهكار بگيريم. جملات بچهها (دانشجويان) به اينصورت است: ما همينجوري بار آمديم! بزرگ شديم، چهكار كنيم؟ الگويي نداشتيم. واقعاً نداشتيم. الان که آمدند دانشگاه ميگويند يك ترم ما به اندازهي 4 سال كارشناسي ما بود. مثلاً از بچههاي فعلي فقط يك نفر من را ميشناخت و دوست داشت كه با من كار كند. پس ميتوان گفت يكي از نيازها داشتن الگوست. | به نظر شما نياز آموزشي بچههاي تيزهوش و المپيادي چه فرقي با سايرين دارد؟ |
آن دسته از بچهها بسيار علاقهمندند، بسيار نقادانه فكر ميكنند و تيزهوش هستند. مسائل برايشان بايد هضم شود و همينطوري چيزي را قبول نميكنند، دليل و منطق ميخواهند (دنبال رفع تكليف نيستند) دنبال چراها هستند و بسيار علاقهمندند تا حدي كه بعضي از اين بچهها كتابهاي كارشناسي ارشد را مطالعه ميكنند. اين دسته از بچهها بايد واقعاً حمايت و هدايت بشوند؛ هم از طرف خانواده و هم از طرف مدرسه و سيستم آموزشي، خودشان واقعاً اين پتانسيل را دارند كه ياد بگيرند. | چه رسانهي آموزشي غير از كتاب را براي دانشآموزان توصيه ميكنيد؟ |
اينترنت، تلويزيون، نوارهاي آموزشي، شركت در گردهماييها و چيزي كه بهصورت يك طرح برايم وجود دارد و بايد اجرا كنم، كنفرانسهاي آموزشي است. شرکت در کنفرانسهاي آموزشي که در حال حاضر فکر ميکنم در زمينهي فيزيک اين کنفرانسها انجام ميشود. | ما بخشي را تحت عنوان پروژه¬هاي دانش¬آموزي قرار است در سايت راهاندازي كنيم مثلاً يك موضوع علمي در حوزهاي مطرح شود بچهها تحقيق كنند يك نفر دائم باشد كه در سايت هدايتشان كند. نظر شما در اين مورد چيست؟ |
به نظرم ابتدا بچهها بايد دانش زباني خود را تقويت كنند تا بتوانند مطالب را ترجمه كنند چون ما منابع فارسي در اينترنت كم داريم و لازمهي آن دانستن زبان (حداقل انگليسي) است تا بتوانند از متون علمي به زبان انگليسي استفاده كنند تا در نهايت با نوشتار فارسي در سايت گذاشته شود. | ما ميتوانيم از كمك شما استفاده كنيم؟ |
اگر دانشآموزي باشد ميتوانيم راهنمايياش كنيم. در كل كار خوبي است. به نظرم اگر بچهها به دانشگاهها بيايند تا با كارهاي عملي و آزمايشگاه آشنا شوند و در يادگيري و تحقيقشان از نظر عملي مؤثر است. اما از نظر تئوري همان اينترنت را پيشنهاد ميكنيم. | آيا با كتابهايي كه در حوزهي المپياد تدوين شده آشنا هستيد؟ |
به من چند كتاب المپياد دادهاند. | چه كتابهايي را در حوزهي زيستشناسي براي دانشآموزان دورهي دبيرستان مناسب ميدانيد؟ حداقل در حوزهي تخصصي خودتان و بعضي از عناوين كتابهاي داخلي يا خارجي را بفرمائيد؟ |
زيستشنايي عمومي، كتابهاي زيستشناسي گياهي و اينها كتابهايي هستند كه در حد كارشناسي تدريس ميشود. مثلاً كتابهاي General biology براي بچههاي المپياد منبع مناسبي است. biology of plants نوشتهي P.H. Raven etal 2003 و يا همان Botany (در حد كارشناسي) و كتابهاي ديگر Molecular Evolution Roderic D M page Edward C Holmes و Plant Systematics : A half-century of progress كه همان سيستماتيك گياهي است كه مترجم آن آقاي حجتالله سعيدي و مؤلفانش Walter S. Judd, Christopher S. Campbell, Elizabeth A. Kellogg, Peter F. Stevens, and Michael J. Donoghue ميباشند. | آيا جنسيت در نحوهي آموزش مؤثر است؟ |
نه. مگر در درسي مثل «بهداشت خانواده» كه آن هم چون در كشور ما مدارس مختلط نيست و لزومي هم ندارد. اما در جنبههاي زيستي يا علمي نبايد تفاوت باشد چون به اين امر معتقدم كه تبعيض جنسيتي نبايد در اين عرصه جايي داشته باشد. چون چه دختر و چه پسر فرقي نميكند وقتي علاقمند به تحصيل علم هستند ما وظيفه داريم راهنماييشان كنيم. | به نظر شما اين روش آموزشي كه در آن معلم يك نوع سخنران بوده و دانشآموز صرفاً يك شنونده مطالب است در فرايند يادگيري و ياددهي تأثيرگذار است؟ |
آموزش يك پروسهي دو طرفه است نبايد معلم متكلم وحده و دانشآموز يك گيرنده باشد. آموزش پايدار كه بتواند خلاقيت را ايجاد كند يا پرورش دهد بايد سؤال محور باشد. يعني آموزش با سوال شروع شود و دانشآموزان هم به سوالها پاسخ دهند و معلم يا استاد با تكميل موضوع مبحث را ادامه دهند. فقط آموزش كليشهاي نباشد صرف اينكه موضوع در كتاب هست و بچهها بايد به كتاب مراجعه كنند پس بايد سؤال يا problem اي مطرح شود و از دانشآموزان در مورد آن موضوع نظرخواهي شود. | به نظر شما روشهاي آموزشي تا چه اندازه در فرايند يادگيري و ياددهي مؤثر است؟ |
آموزش كليشهاي اصلاً مناسب نيست چون خلاقيتي ايجاد نميكند. آموزش بايد سوال محور باشد در حالي كه آموزش ما پاسخ محور است. شما بايد ابتدا در مورد موضوعي كه قرار است صحبت شود سوالهايي را براي دانشآموزان مطرح كنيد و problem اي را طرح كنيد و دانشآموز را درگير بحث كنيد. خودم هم از اين روش استفاده ميكنم يعني هر كسي نظر خود را ميدهد و در نهايت به جواب نهايي ميرسيم. | آيا با روشهاي آموزشي فعال آشنا هستيد؟ در مورد تجربهي خود در تأثير اين روشها صحبت كنيد؟ |
بايد گفت خوشبختانه اكنون آموزش ما نيمهمجازي است و ما از تمامي وسايل كمك آموزشي از جمله power point ، اينترنت، كتاب استفاده ميكنيم. مقالات متعدد ارائه ميدهيم و اگر نياز باشد با كامپيوتر به اينترنت وصل ميشويم و صرفاً آموزش ما بهطور كامل كلاسيك نيست، اگر لازم باشد باز هم روي تخته سياه مينويسيم. | به نظر شما اگر معلمين فرصت اين را پيدا كنند كه براي تكتك بچهها مطابق با توانايي استعداد آنها آموزشهاي متفاوتي ارائه كنند، تأثير آموزشها بيشتر نخواهد بود؟ |
سخت است چون ما هم مشكل زمان داريم و هم مشكل مكان. شما فرض كنيد در مدارس ما چند تا معلم وجود دارد و چندين دانشآموز. اگر قرار باشد براي هر دانشآموز آموزش متفاوتي انجام شود فضاي موجود قطعاً كافي نيست و زمان آن هم مقدور نيست. به همين دليل اين قصد و نيت سخت است و بايد سعي كنيم آموزشمان متعادل باشد از ضعيف به قوي تا كه آموزش كامل انجام شود. | چه روشهايي را براي مطالعه و يادگيري به كار ميبريد؟ |
هر روز عموماً مطالعه دارم حالا يا ممكن است در اينترنت يا مقالهاي در روزنامه يا يك فصل از يك كتاب باشد. معمولاً قبل از خواب مطالعات جنبي دارم مثلاً داستانهاي رمان و تاريخي و غيره. در مورد مطالعات علمي هم در محل كارم از اوقات فراغتم استفاده ميكنم و سعي ميكنم جديدترين مقالات علمي كه در زمينهي تخصصي خودم است چه در داخل كشور و چه در خارج از كشور منتشر شده است را بخوانم، يعني سعي ميكنم خلاصهي مقالههاي آنها را بخوانم (بطور منظم). چون معتقدم مطالعه مثل چاقوتيزكن است، ذهن را تيز ميكند هر چه بيشتر مطالعه كنيد ذهن آمادهتر و فعالتر ميشود. | زماني كه دانشجو بوديد براي يادگيري مطالب چه روشهايي را بهكار ميبرديد؟ |
معتقدم براي يادگيري مطالب دو مورد لازم است: 1- يادگيري 2- حافظه. ابتدا روزنامهوار ميخوانم، بعد براي خودم خلاصهنويسي ميكنم (يادداشتبرداري). البته مداوم مطالعه نميكنم مثلاً 1 ساعت كتاب ميخوانم سپس به فعاليت ديگري ميپردازم در نهايت اگر لازم بود دوباره مطالعه ميكنم.. | انگيزهي شما براي مطالعه در زمينهي تخصصيتان چه بوده؟ |
علاقهي شخصي و تنوع زيستي و مخلوقات موجود در جهان انگيزهاي بود كه اين رشته را انتخاب كنم و ادامه دهم و بعد از كتابها، برنامههاي آموزشي حيات وحش هم مهم بود كه كمك كرد وارد اين مقوله بشوم و كتابهايي را بخرم. در ضمن برنامههاي آموزشي تلويزيون هم بيتأثير نبودند. | تا چه ميزان تشويق و تنبيه بر روي شكوفا شدن شما تأثير داشته است؟ |
پدر و مادرم بيشتر تشويق ميكردند و تنبيه نميكردند. با وجود اين كه ايشان تحصيلات لازم را نداشتند. معلمين در آن زمان خيلي با بچهها مأنوس نبودند. معلم فيزيكي داشتم كه تختهسياه را رها ميكرد و ميرفت روي ديوار مينوشت. اما معلم فيزيكي هم به نام آقاي «درخشاني» داشتم كه برايم الگو بودند. ايشان به قدري مرتب بودند و با تنوع رنگ كليهي مطالب را روي تختهسياه مينوشتند. معلم بسيار خوبي بودند و اين باعث شد كه من از همان زمان به فيزيك علاقمند شوم. | به نظر شما عزت نفس چقدر در تعميق آموزش و يادگيري مؤثر است؟ |
قطعاً. به نظرم يكي از مهمترين عوامل است. كسي كه از نظر رواني، محبت و مالي تأمين نباشد قطعاً يادگيري اين فرد، حتي اگر بگويد كه من ياد گرفتهام يادگيري مفيدي نخواهد بود يعني مجازي است و در واقع هدف از تربيت و آموزش دانشآموز خوب، كسي است كه داراي عزت نفس بالايي است. | يك دانشآموز با عزت نفس بالا چه ويژگيهايي دارد؟ |
احترام به ديگران، رقابت سالم داشته باشد (يعني كينه و عناد در دلش نباشد و از راههاي درست مطلب را بگيرد و بهعبارتي تقلب نكند)، كسب اطلاعاتش با سند و دليل باشد. | در زمينهي ميزان «عزت نفس» خود چه برداشتي داريد؟ آيا موفقيتهاي خود را نتيجهي زحمت خود ميدانيد يا نتيجهي استعداد خدادادي، حمايتهاي پدر و مادر و يا عوامل ديگر غير از تلاشهايتان؟ |
همهي آنها تأثير دارند. محيط، استعداد خدادادي، تشويق و حمايتهاي خانواده و دوستان، و مدرسه بهعنوان جايي كه در آن پرورش مييابيم، اثرگذارند. |