نجوم
ستارگان هم مثل زمين و ماه يا سيارات و منظومۀ شمسي به دليل جاذبه بهم مقيد ميشوند. اولين اخترشناسان تصور ميكردند اين ستارگان كه به دوتايي معروف شد واقعاً بهم مقيد هستند. چونوقتي با دوربين يا تلسكوپ به آنها نگاه میكردند نزديك هم بودند. ولي بعداً كه روشهاي رصد و ابزاري ستارهشناسي پيشرفت كرد، متوجه شدند اينطور نيست يعني ممكن است انواع ديگري ستاره دوتايي يا حتي چندتايي هم داشتهباشيم.
دوتاييهاي بصريستارگان بر اثر جاذبۀ هم ديگر ميتوانند بهم نزديك و مقيد شوند و درست مانند ماه و زمين باشند دور هم بگردند و يا اگر يكي از ستارهها خيلي بزرگتر از ديگري بود ستاره كوچكتر دور آن بچرخد. اگر جرم ستارگان تقريباً نزديك هم باشد به آنها دوتايي بصري ميگوييم.
|
ويليام هرشل در سال 1782 براي اولين بار روي اين نوع ستارگان نزديك بهم تحقيق كرد. او در سال 1803 ستارهاي دوتايي كشف كرد كه در صورت فلكي دوپيكر است، و قديمي ها نام كاستور به آن داده بودند.ستاره همدم كاستور هر 400 سال يكبار دور آن ميگردد. تا آنجا كه در تاريخ نجوم ميدانيم اين اولين كشف ستارههاي دوتايي است. از جايي كه جرم ستاره برايمان مهم است تا بدانيم از چه نوعی است چقدر ميتواند عمر كند و چه اتفاقي در نهايت برايش ميافتد، دانشمندان براي اينكه جرم آنها را اندازه بگيرند يك روش ساده اند. |
جرم دوستاره را روي هم بصورت تقريبي حساب ميكنند و زمان گردش دوستاره دور هم را بهم براحتي ميتوانند حساب كنند چون از رصدهايشان با تلسكوپها قابل محاسبه است. فاصلهشان را هم در همين محاسبات بدست ميآورند. يكبار هم جرم و روشنايي و درخشش ستارگان كه بهم ارتباط دارند حساب ميكنند. از اينجا جرم هر دو ستاره جداگانه بدستميآيد.
|
از معروفترين ستارگان دوتايي را فردريش ويلهلم بسل رياضيدان و اخترشناس معروف (1846-1784) كشف كرد. ستاره پُر نور شباهنگ در صورت فلكي شد بزرگ كه براحتي مي تواند آن را د رآسمان پيدا کنيد، در واقع يک ستاره دوتايي است. |
ايرانيان قديم آن را تيشتر ميناميدند چون كه رنگ آبي دارد و اين رنگ در آسمان را نماد آب و باران ميدانستند. معنياش الهه آبها يا باران است. ولي چون ستاره دوم درخشش بسيار ضعيفي دارد بسختي ميتوانيد آن را ببنيد. مگر اينكه از تلسكوپهاي نسبتاً بزرگ استفاده كنيد. جرم ستاره همدم شباهنگ كمي بيشتر از خورشيد ولي اندازه زمين است. ستاره ديگر دومين ستاره پُر نور صورت فلكي قو است. اين يكي را ميتوانيد با تلسكوپهاي كوچك هم ببينيد چون يكي از آنها زرد و ديگري آبي است. منتهي در دوگانه بودن دو ستاره بعداً شك ايجاد شد.
در بسياري موارد ستارههاي دوتايي آنقدر بهم نزديكند كه با تلسكوپ و رصد معمولي هم نميتوان آنها را تشخيص داد و دوستاره يكي ديده ميشوند. مجبوريم از روش بنام گرفت استفاده كنيم. درست مثل خورشيد گرفتگي يا ماهگرفتگي يكي جلوي نور ديگري را ميگيرد و جلوي درخشش ستاره گرفته ميشود.
يكي از معروفترين ستارگان دوتايي گرفتي دومين ستاره پر نور صورت فكلي اسببزرگ است. گرفت ستارهاي آنها 10 ساعت طول ميكشد و بخش زيادي از درخشش نور ستاره گرفته شده كم ميشود. اولين، بار در سال 1669 جمينيانو هونتاناري استاد رياضي در ايتاليا گزارش تهيه كرد و اعلام كرد چنين موردي را ديده ولي تا سال 1873 دليلي اين تغيير در درخشش را نمي دانستند.
جان گودريك اخترشناس انگليسي در اين سال به اين پرسش پاسخ داد. زمان تغيير درخشش يعني همان گرفت حدود 68 ساعت است. در آن زمان دو حدس زدهشد. يكي اينكه لكههايي روي ستاره بود كه باعث ميشد درخششاش كم شود وقتي موقع چرخش به سمت ما لكهها ميآيند و نورش كم ميشود و دوم اينكه ستارهاي اطرافش ميگردد. اين ستاره كه بنام «سَرِ ديو» شناخته ميشود.