«حميدرضا باباپور» هستم؛ متولد سال 1361 و دانشجوي سال آخر دانشگاه تهران و دو سه سال است که با موضوع بتن و فناوريهاي آن درگير هستم.
| در چه دبيرستاني مشغول به تحصيل بوديد؟ و |
بعد از آن چه کرديد؟ |
در دبيرستان «دانشمند» مشغول به تحصيل بودم همانجا که آقاي «احمدي نژاد» هم در آن تحصيل ميکردند. در سال 1379 وارد دانشگاه «فردوسي مشهد» شدم و در رشتهي «عمران» تا سال 1384 ادامهي تحصيل دادم.
| برنامهي شما براي ادامهي تحصيل (دکترا) |
چيست؟ |
اگر بخواهم در ايران ادامهي تحصيل بدهم رشتهي «مديريت» را انتخاب خواهم کرد! و اگر بخواهم به خارج بروم رشتهي «عمران» را ادامه خواهم داد چون در ايران اين رشته مناسبتر است.
| رشتهي شما در کارشناسي ارشد چه بود؟ |
عمران، گرايش آب و فاضلاب.
|
نمونه بتنی سالم (چپ) و در معرض خوردگی (راست) |
| فعاليتهايي که تاکنون انجام داديد چه بوده |
است؟ |
تا حالا کارهايي که کردم بيشتر در زمينهي «راه و ساختمان» بوده و در زمينهي «آب و فاضلاب» کاري نکردهام.
قضيهي بتني هم - که الان درگيرش هستم - يک کار آزمايشگاهي بوده که در دانشگاه «فردوسي» شروع کرديم و در سال 1381 (2002 ميلادي) در مسابقات جهاني «اي. سي. آي» (ACI) (American Concrete Institute) شرکت کرديم. در اين مسابقه، هدف ساخت يک نوع بتن خاص با وزن مخصوص 2 و مقاومت دقيق 70 بود؛ در آن مسابقات مقام سوم جهاني را کسب کرديم. از آن روز برايم يک ايدهاي ساخته شد که بهدنبال اين کار بروم و آن را بهعنوان يک ايدهي تجاري مطرح کنم.
|
پايه پل که به مرور زمان دچار پوسيدگی شده است |
| در ايران نيز ميتوان از اين نوع بتن استفاده کرد؟ |
بله. در ايران خريدار اين نوع بتن زياد است. با اينکه هنوز توليد انبوه نشده است اما سرمايهگذاران در کار روي اين زمينه راغب هستند زيرا کمبود اين نوع بتن خاص در ساختمان، ضعف محسوب ميشود.
| اگر امکان دارد كمي از مشخصات اين نوع بتن |
بگوييد؟ |
مقاومت بتني که در آزمايشگاه ساختهاند تا 230 تا 250 مگاپاسکال هم رسيده است اما وزن آن بالا است مثل: بتنهاي معمولي. در حالي که چيزي که بازار به آن احتياج دارد بتني با مقاومت 250 مگاپاسکال نيست بلکه بتني است که مقاومت آن 40 يا 50 مگاپاسکال باشد اما در عين حال وزن آن نصف شود. کم شدن «وزن» بهمراتب مهمتر از «مقاومت» است. الان داريم روي چنين بتني کار ميکنيم يعني وزن را نصف كرده و در عين حال، مقاومت آن را حفظ كرده بالا ببريم.
| آيا تجهيزات داخل ايران براي ساخت اين نوع بتن |
کافي است؟ |
در حال حاضر نمونهاي از آن را بهراحتي ساختهايم و در آزمايشگاه دانشگاه تهران مشغول تکميل آن هستيم و روي خواص ديگري از اين بتن کار كرده بهدنبال يکسري تأييديه از دانشگاه تهران هستيم تا بتوانيم کارهاي ثبت آن را نهايي كنيم.
|
پايه پل که به مرور زمان دچار پوسيدگی شده است |
توليد انبوه اين بتن، هدف ما است. اين امر بستگي به همکاري سازمانها دارد.
| در چه زمينههايي از اين نوع بتنها استفاده |
ميکنند؟ |
نقصي که اين نوع بتنها دارند اين است که تا بيشتر از سه يا چهار طبقه نميتوان آن را پمپ کرد. وقتي بتن پمپ ميشود «سنگدانه»ها تحت فشار قرار ميگيرند و سنگدانهها - هم که اکثراً از پوکه و ليکا هستند - «آب» جذب ميکنند بهطوري که وقتي به طبقات چهارم و پنجم ميرسند خشک ميشوند. براي همين در ارتفاعات کم و بتنريزيهاي حجيم در سازههاي معمولي استفاده ميشوند.
اما عمدهي استفادهي آنها در «سازههاي پيشساخته» است. کارخانههاي خانهسازي بهشدت به چنين بتني نياز دارند. در مجتمعي مثل: اکباتان - که در آنها از بتنهاي پيشساخته استفاده شده است- و براي يک کارخانهي خانهسازي خيلي مهم است که بتواند وزن آنها را نصف کند زيرا هم در نيروي زلزله تأثير دارد و هم جابهجايي و نصب آن خيلي ارزانتر ميشود.
| آيا با اين بتني که تا الآن ساختهايد امکان اين کار |
وجود دارد؟ |
بله. اگر بتن پيشساخته باشد در هر ارتفاعي ميتوان اين کار را کرد. بهعنوان مثال در «برج بينالملل تهران» (ASP) اگر توجه کنيد ميبينيد که نماي آن از بتنهاي پيشساخته درست شده است.
براي برج به اين عظمت وزن كم سازه بسيار در كاهش نيروي زلزله تأثيرگذار است. چون عمدهي نيروي زلزله با جرم ساختمان رابطهي مستقيم دارد. اگر بتوانيم جرم ساختمان را 30 يا 40 درصد کم کنيم نيروي زلزله نيز کم خواهد شد.
| آيا فقط در ساختمانسازي مفيد است يا در |
سازههايي مثل: پل يا سد نيز ميتواند مؤثر باشد؟ |
اگر بخواهيم در پل يا سد سرمايهگذاري کنيم بهصرفه نيست زيرا در آنها وزن مطرح نميباشد اتفاقاً پل هرچه سنگينتر باشد بهتر هم است. چون ارتفاع پل کم است ميتوان آن را در مقابل زلزله نيز مقاوم کرد براي همين بهتر است از بتنهاي معمولي استفاده کنيم مگر اينکه بخواهيم در «نماي پل» يا «جدولهاي کنار» از آن استفاده کنيم.
در ساخت بدنهي سد بايد از بتن حجيم استفاده شود.
اگر در اين بتن تغيراتي بدهيم ميتوان در سد هم از آن استفاده کرد اما هدف ما اين نيست. هدف ما سبکسازي است وگرنه براي سد ميتوان از بتني با مقاومت 000/2 مگاپاسکال استفاده کرد. کار سخت و دور از ذهني نيست.
| آيا کشورهاي ديگر تا حالا توانستهاند کار مورد |
نظر شما را انجام دهند؟ |
با اين فناوري که ما ميخواهيم کار کنيم دو يا سه کشور مثل: چين و ژاپن و امريکا در حال تحقيقات هستند و روي آن کار ميکنند. اين طرح بسيار جديد است. در ايران وقتي به توليدکنندگان ميگوييم بتني داريم که وزن مخصوصش 5/1 يا 2/1 و مقاومتش 50 يا 60 مگاپاسکال است تعجب ميکنند زيرا آنها تا حالا با اين وزن مخصوص، مقاومت 10 يا 15 مگاپاسکال ديده بودند و بيشتر از اين براياشان دور از ذهن است.
| به غير از اين پروژه چه فعاليتهايي تا به حال |
داشتهايد؟ |
در طراحي ساختمان و سازهها مشاوره داشتهام. چندين پروژهي اجرايي هم انجام دادهام.
| که همهي اين کارها به دورهي کارشناسي |
مربوط ميشود؟ |
بله. کاري که هر مهندس عمراني ميتواند انجام دهد من هم انجام دادهام.
| آيا اين پروژهي اخيرتان (بتنها) به رشتهي |
کارشناسي ارشد شما مربوط ميشود؟ |
نه. اين يک کار تحقيقاتي است و بيشتر بهخاطر علاقه بوده است.
|
انجمن بتن امريكا |
| اگر ممکن است مقداري هم در مورد مسابقات |
«اي.سي.آي» (IACI) توضيح دهيد. |
«اي.سي.آي» (ACI) يک مسابقه است که هر ساله در امريکا از طرف «انجمن بتن امريکا» (ACI) (American Concrete Institute) برگزار ميشود و 60 يا 70 دانشگاه از دنيا در اين مسابقه شرکت ميکنند. هدف ساخت بتني با وزن مخصوص و مقاومت دقيقاً مشخص است. رسيدن به چنين چيزي در بتن - که کاملاً تجربي است - کار سختي است يعني 70 درصد علمي و 30 درصد تجربي است.
در سال 1381 (2002ميلادي) نيز از طرف «دانشگاه فردوسي» نمونه کارهاي خود را فرستاديم و در مسابقه هم به آن چيزي که ميخواستند رسيديم. البته گروههاي دقيقتر از ما هم بودند که مقام اول و دوم را کسب کردند. هرساله بتني که کميته از ما ميخواهد سختتر ميشود.
|
ساختمان اداري «انجمن بتن امريكا» |
| از گروههاي شرکتکننده بگوييد؟ چند نفره بودند؟ |
پنج يا شش نفره. دو يا سه نمونه فرستاده ميشد که در صورت خرابي يکي از آنها در راه، جايگزيني براي آن وجود داشته باشد.
| آيا از ايران فقط گروه شما اعزام شده بود؟ |
از ايران هميشه يك يا دو گروه شركت ميكند. به اين ترتيب كه يكسري مسابقات داخلي توسط «انجمن بتن ايران» برگزار ميشود و برگزيدگان را به مسابقهي ACI اعزام ميكنند.
اما هم در مسابقات داخلي شرکت کرديم اما داوريها برايامان مشکلاتي ايجاد کرد مثلاً نمونهها را کمي دير گرفتند و به اين ترتيب هيچمقامي نگرفتيم.
لذا تصميم گرفتيم خودمان مستقيماً نمونهها را به ACI بفرستيم و با کمک خدا به مسابقات اعزام شديم. دانشگاه تهران نيز در آن سال شرکت کرد. گروههاي ايراني معمولاً هر يکي دو سال در اين مسابقات بين المللي مقام بهدست ميآورند.
|
دانشكدهي فني دانشگاه فردوسي مشهد |
| چگونه خود را براي اين مسابقات آماده کرديد؟ |
يک مهندس عمران بايد بتن را آموخته باشد. هم تشويق استادان و هم گروههاي خودجوش دانشجويان بود که با بودجهاي که از دانشگاه گرفتند شروع به کار کرديم. اين کار نياز به آزمايشهاي بسياري دارد. شرکتهاي خصوصي هم خيلي حمايت ميکردند مثلاً مصالح دراختيار ميگذاشتند و يا هزينهي آزمايشگاه را ميدادند.
شايد نزديک به چهار پنج ماه هفتهاي چهار يا پنج روز براي مسابقه آزمايش ميکرديم. نمونهها ساخته، شکسته و دوباره ترميم ميشد تا اينکه بالاخره به يک هدف برسيم.
| از وضعيت تحصيلي خود در دانشگاه يا دبيرستان |
بگوييد. |
درسخوان بودم. متأسفانه در دبيرستان، کسي به ابتکار و اختراع فکر نميکند. سيستم آموزشي آنقدر اشکال دارد که نزديک کنکور از واقعيتها دور شده و دانش اموزان را بهسمت کتاب و تست هدايت ميكند.
به ابتکار و کارهاي جديد خيلي علاقه داشتم اما وقتي به کنکور نزديک شدم همهي اينها را کنار گذاشتم و درس خواندم تا وارد دانشگاه شوم. باز هم خوب است که در دانشگاه وقت فراغتي هست که بتوانيم به اين کارها بپردازيم.
| آيا در مسابقات المپياد شرکت نکرديد؟ |
در رياضيات تا مرحلهي استاني رفتم اما در آنجا مه يکسري کلاس گذاشتند و امتحان گرفتند که نتوانستم قبول بشوم.
| آيا با مسابقات المپياد موافقيد؟ |
بله. المپياد را قبول دارم اما عاقبت دانشجويان المپيادي را نه!!! زيرا بالاي 90 درصد آنها از ايران به خارج از كشور ميروند به کشوري که آنها را پرورش دهد. در ايران خيلي شانس داشته باشند بتوانند با رتبهي المپيادياشان رشتهي دانشگاهي دلخواه خود را انتخاب کنند.
| بهنظر شما صحيح است که هرساله خيلي از |
دانشاموزان درگير مسألهي المپياد شوند اما فقط تعداد خيلي محدودي از آنها قبول شوند؟ |
بله. درست است که فقط تعداد محدودي قبول ميشوند اما المپياد باعث ميشود بقيه نيز در درساشان پيشرفتي داشتهاند که بهنظر من ارزش دارد.
| توصيهي شما به دانشاموزان دبيرستاني |
چيست؟ کنکور يا المپياد؟ |
اين دو تا خيلي جدا از هم نيستند. کسي که در المپياد موفق باشد در درسهاي ديگر هم موفق خواهد بود اما اگر ميخواهند خارج بروند بهتر است المپيادي بشوند!!!
اما نبايد همهي وقتاشان را صرف المپياد کنند. مثلاً من که الان دارم در زمينهي بتن کار ميکنم تمام وقتم را صرف اين کار نکردهام. يک بخشي از وقتم را - که فکر ميکنم کافي باشد - روي اين کار گذاشتهام.
المپياد هم مثل همين است. خود من وقتي براي المپياد رياضي ميخواندم تمام وقتم را صرفش نميکردم و اتفاقاً خيلي به من کمک ميکرد. معتقدم هر کسي که رياضياش خوب باشد بهتر ميتواند فکر کند. فيزيک هم نوعي رياضي است و باعث باز شدن فکر ميشود.
تلاش. يعني با تنبلي و بيکار بودن و فکر نکردن نميتوان موفق شد. کساني را ديدهام که موفق شدهاند و اگر به درس احتياج داشتند تمام تلاشهاياشان در اين راستا بوده است.
البته اين را هم نميگويم که همه چيز را تعطيل کنيم و درس بخوانيم اما اگر بدانيم در درس موفق ميشويم قاعدتاً بايد درس بخوانيم.
اگر خدا بخواهد موفق هم ميشويم.
وارد دانشگاه شدن نيز براي بهتر فکر کردن کمک خوبي است. شايد هدف نباشد اما کمک بسيار بزرگي محسوب ميشود زيرا با يک محيط علمي و پوياتري نسبت به دبيرستان مواجه ميشود و خود به خود در مسيرهايي قرار ميگيرد که امکان دارد راه را براي موفق شدن باز کند.
| شما به رشتهي خود در کارشناسي علاقهي |
داشتيد؟ |
بله. بهخاطر همين به مشهد رفتم. ميخواستم عمران بخوانم وگرنه رشتههاي ديگر مثل: شيمي را ميتوانستم در تهران بخوانم اما نخواستم و دوست داشتم رشتهي مورد علاقهام را بخوانم.
| آيا از قبل اين رشته را ميشناختيد؟ |
بله. اما مسلماً آن ديدي که آن موقع داشتم را الان ندارم اما با همان شناخت کلي که داشتم به اين رشته علاقهمند شدم. همين امر روز به روز بيشتر ميشد و من هم به خودم تلقين ميکردم که به اين رشته علاقه دارم و همين مسأله به خواندن درس و تحقيق در آن خيلي کمک ميکرد.
| آيا به رشتهي کارشناسي ارشدتان هم |
علاقهمند بوديد؟ |
نه! در کارشناسي ارشد اصلاً با علاقه انتخاب نکردم و فقط بهخاطر دانشگاه بود (دانشگاه تهران). کاري هم که الان دارم انجام ميدهم مؤيد آن است که ربطي به رشتهي ارشدم (آب و فاضلاب) ندارد.
| آيا از اين تصميم پشيمان نيستيد؟ |
چرا. پشيمانم ولي خوشحالم از اينکه در مسيري هستم که دلم ميخواست. خيلي مهم است که به رشتهي خود علاقه داشته باشيد.
|
نمونهاي از كاربرد بتن در آب و فاضلاب |
| در حال حاضر از رشتهي خود در ارشد (آب و |
فاضلاب) استفادهاي نميبريد؟ |
هيچ استفادهاي نميبرم زيرا علاقهاي ندارم. اما کاري را که الان در زمينهي بتن انجام ميدهم ميخواهم در محيط فاضلابي باشد. در خود طراحي شبکهي آب و فاضلاب اصلاً کاري نکردهام اما اين بتن را ميخواهم بهنوعي به آب و فاضلاب ربط بدهم.
| هدف تحصيلي و کارياتان را بگوييد؟ |
هدف تحصيليام گرفتن دکترا در رشتهي «مديريت پروژه» است که متأسفانه نميخواهم در ايران بخوانم زيرا در ايران نهتنها پيشرفتي وجود ندارد بلکه ممکن است پسرفت هم بکنم يا لااقل در خارج بخوانم و به ايران برگردم.
هدف کاري هم اين است که شرکتامان بتواند کارخانهي توليد بتن تأسيس کند.
| آيا به داشتن اعتماد به نفس در کارها اعتقاد |
داريد؟ |
بله. اعتماد به نفس مسلماً يک عنصر اصلي در موفقيت است يعني اينکه هر کاري که با آن مواجه ميشويم نگوييم نميتوانم بلکه بگوييم ميتوانم و فقط بايد راه آن را پيدا کنم. قطعاً هرکاري را ميتوان انجام داد اگر باور داشته باشيم که ميتوانيم آن را انجام دهيم.
| آيا تا حالا اعتماد به نفس به شما نيز کمک کرده |
است؟ مثالي بزنيد. |
اعتماد به نفس هم کمک کرده و هم جاهايي که اعتماد به نفس نداشتم بهضررم بوده است. بهعنوان مثال: اعتماد به نفس در کنکورم بسيار مؤثر بوده است. باور کردم که ميتوانم قبول شوم و قبول شدهام.
در موقعيتهاي کاري شايد خوب و قوي جلو نرفته باشم و فرصت را از دست داده باشم. خيلي مهم است که انسان باور داشته باشد که يک کاري را ميتواند انجام دهد و نتيجه هم اين ميشود که راه خود را پيدا ميکند.
| توصيهي شما به خوانندگان اين مصاحبه چيست؟ |
الان که خيلي در مورد کنکور صحبت کردن صحيح نيست زيرا آنقدر ظرفيتها زياد شده است که تقريباً همه وارد دانشگاه ميشوند. سعي کنند که وقتي وارد دانشگاه ميشوند بار علمي خود را بالا ببرند زيرا فارغالتحصيل آنقدر در اين کشور زياد است که تنها کساني براي کار انتخاب ميشوند که بار علمياشان زياد باشد. بار علمي هم يعني اينکه وقتي فارغالتحصيل ميشود - اگر کسي از او دربارهي رشتهاش سؤال کرد – بهراحتي بتواند در مورد آن اطلاعاتي بدهد و هرگونه اطلاعات عمومي مربوط به رشتهاش را بداند زيرا امکان دارد هرکدام از آنها براي او يک جرقه اي باشد و باعث بشود که آن را ادامه بدهد و خيلي موفقيتها را کسب کند.
اينکه خود را به چند کتاب محدود کند و براي امتحان بخواند به آن موفقيت نميگوييم و اينكه شبانهروز کار کنند.
| بهنظر شما تلاش آنها تحقيقاتي باشد يا |
کاربردي؟ |
تحقيقاتي که منجر به کاربردي شود يعني در دورهي دانشگاه بهترين موقع است که يک هدف براي خود انتخاب کنيم. استادان بهعنوان مشاور خيلي کمک ميکنند. در زمينهي اجرايي هم که سن کار کردن همين سن 20 تا 28 سالگي است و در بالاتر از آن ديگر تب و تاب جواني وجود ندارد. اگر از الان شروع بهکار کنيم ميتوانيم در 28 سالگي يک رفاه نسبي داشته باشيم.
| الگوي شما چه کساني بودهاند؟ |
دوستانم. در درس هم آقاي «حاجي سامي» که يکي از شريکهايم و دوست خوبي براي من است. الگوي کاري هم اقوامم بودهاند که از آن ها خيلي مطالب آموختهام.