زنگتفریح شماره ۱۵۷
انواع زنبورهای کندو
در کندوی زنبور عسل سه نوع زنبور وجود دارد: زنبور ملکه، زنبورهای نر و زنبورهای کارگر. در هر کندو یک زنبور ملکه، تعداد کمی زنبور نر و تعداد بسیار بیشتری زنبور کارگر وجود دارد. زنبور ملکه و کارگر از نظر جنسیت ماده هستند.
وظایف زنبورها
زنبور ملکه وظیفهی تخمگذاری را بر عهده دارد. نقش زنبورهای نر تنها جفتگیری است. آنها توانایی کار کردن و قابلیت نیش زدن را نیز ندارند. در نهایت این زنبورهای کارگر هستند که سایر وظایف از جمله ساختن شانههای کندو، مراقبت از زنبورهای جوانتر و لاروها، تمیز کردن کندو، غذا دادن به ملکه و زنبورهای نر، محافظت از کندو، و جمعآوری غذا را بر عهده دارند. آنها با وجود این که از نظر ژنتیکی ماده هستند اما دستگاه تولیدمثل تکامل یافتهای ندارند و نمیتوانند تخمگذاری کنند. اگر جمعیت کندوی زنبور عسل را به عنوان یک موجود واحد و معادل یک جانور مهرهدار در نظر بگیریم، در آن ملکه و زنبورهای نر نقش اندامهای تولیدمثلی نر و ماده و زنبورهای کارگر نقش سایر اندامهای بدن که برای تغذیه و ادامه حیات ضروری هستند را ایفا میکنند.
زنبورها علاوه بر وظایفی که در کندو به عهده دارند، هنگام جمعآوری غذا به گردهافشانی گلها نیز کمک زیادی میکنند. زنبورها به عنوان مهمترین عامل بقا و تنوع گیاهان گلدار محسوب میشوند.
چگونه این سه نوع زنبور به وجود میآیند؟
تمام زنبورهای کندو از تخمهایی که زنبور ملکه میگذارد به وجود میآیند. زنبور ملکه تنها یک بار در عمرش جفتگیری میکند اما این کار را با نرهای متعدد انجام میدهد و اسپرم را نیز برای کل دورهی زندگیاش در مخزنی که در بدنش دارد ذخیره میکند. زنبور ملکه دو نوع تخم میگذارد. یک نوع تخمهای لقاح یافته هستند که از مخزن اسپرمی که درون بدن ملکه وجود دارد لقاح مییابند که این نوع تخمها تبدیل به زنبورهای ماده میشوند. نوع دیگر، تخمهای لقاح نیافته هستند که تبدیل به زنبورهای نر میشوند. اما تفاوت زنبور ملکه و زنبورهای کارگر مربوط به تغذیهی آنها است. زمانی که لاروها از تخم بیرون میآیند زنبورهای کارگر، تا سه روز آنها را با ژلهی رویال تغذیه میکنند. در مورد لاروهایی که قرار است به زنبور کارگر تبدیل شوند پس از سه روز تغذیهی آنها از ژلهی رویال به عسل و گردهی گل تبدیل میشود. اما تعداد کمی از لاروها که قرار است ملکهی آینده شوند همچنان از ژلهی رویال تغذیه میشوند. این منجر به ایجاد تفاوتهایی در آنها از جمله افزایش طول عمر و بزرگتر شدن اندازهی ملکه میشود.
غذای زنبورها
زنبورهای عسل، مانند بیشتر زنبورها، شیره و گردهی گلها را جمعآوری میکنند. شیره منبع کربوهیدرات زنبورهاست. غذایی که انرژی مورد نیاز آنها را تأمین میکند. آنها با افزودن آنزیم اینورتاز به شیرهی گلها آن را به عسل تبدیل میکنند. عسل یک ترکیب شیمیایی است که باکتریها و بیشتر قارچها نمیتوانند بر روی آن رشد کنند. این ترکیب به دلیل ویسکوزیتهی بالایش توان حرکت را از باکتریها میگیرد و همچنین به دلیل آب بسیار کمی که در ترکیبش وجود دارد (کمتر از ۲۰٪)، قارچها و مخمرها نیز توان زندگی و رشد بر روی آن را ندارند. علاوه بر اینها گروه آنزیمی دیگری که به عسل اضافه میشود، آنزیمهای اکسیداز هستند که مقداری از شکر را به هیدروژن پراکسید تبدیل میکند که خود، یک آنتیبیوتیک قدرتمند است.
گردهی گل منبع پروتیین زنبورها است و بیشتر برای تغذیهی زنبورهای در حال رشد و ملکه به کار میرود. ژلهی رویال ترکیبی است که از گردهی گلها درست میشود و میزان بسیار بالایی پروتیین دارد و در رشد و نمو ملکه و سایر زنبورها و همچنین در ایمنی لاروها نقش بسیار مهمی دارد.
ارتباط بر قرار کردن
کل ساختار کندو بر اساس ارتباطات بنا شده است؛ بر اساس یک توانایی ذاتی در فرستادن و دریافت کردن پیام و در به رمز در آوردن و رمز گشایی کردن اطلاعات. زنبورها از پیامهای شیمیایی، بساوایی، شنوایی و بینایی استفاده میکنند. با وجود این رایجترین راه ارتباطی در بیمهرگان، ترکیبات شیمیایی (فرومونها) و در واقع حس بویایی است. زنبورها برای تولید صدا از ارتعاش عضلات بالهایشان استفاده میکنند. زمانی که بالها تاشده نگه داشته شوند و ارتعاش پیدا کنند نتیجه به جای پرواز تولید صدای وز وز خواهد بود. تفاوت در تعداد و زمان این ارتعاشات میتواند پیامهای مختلفی را مخابره کند. وسیلهی ارتباطی دیگر بین زنبورها چیزی است که اصطلاحاً «رقص» نام گرفته است و در واقع به یک الگوی پروازی مشخص و عجیب در زنبورها گفته میشود که قطعاً توجه سایر زنبورها را جلب میکند. از موارد انجام رقص زمانی است که یک زنبور کارگر یک منبع غذای فراوان پیدا میکند و به این شیوه باعث پراکنده شدن بوی آن منبع غذایی در هوا و در طول مسیر میشود و به این شیوه سایرین را به آن محل هدایت میکند.
تولیدمثل کندو
در جمعیتهای زنبور عسل، نه تنها زنبورها تولیدمثل میکنند، بلکه خود کندو نیز تولیدمثل میکند. به این عمل، «بچهدهی» میگویند. زمانی که زنبور ملکهی جوانی در کندو به وجود میآید، ملکهی پیر با تعداد زیادی از اعضای کندو، کندو را ترک میکنند و کندوی جدیدی را پایهگذاری میکنند.
چرخهی زندگی کندوی زنبور عسل مشابه یک موجود زندهی واحد است. بیشتر مانند یک جانور حرکت میکند، غذا میخورد، تولیدمثل میکند، و حتی نفس میکشد تا این که مانند جمعیتی از افراد واحد باشد. حتی در پیچیدگی و تکامل همانند یک موجود پستاندار است. هر زنبوری در خدمت نیازهای جمعیت کندوی خود به عنوان یک موجود واحد است و هیچ زنبور عسلی نمیتواند به تنهایی و بدون دیگر زنبورهای کندو زنده بماند.