نجوم، اخترفيزيك
فضاي ميان ستاره اي
جاهايي در فضا كه ذرات كوچك، يعني به نسبتها خيلي كوچك آنقدر زياد بودند كه بخاطر جاذبه و گرما و برخوردشان با هم ذرات سنگينتري تشكيل ميشوند ولي آنقدر ذرات زياد هستند كه قبل از بوجود آمدن ذرات خيلي سنگين، بخاطر جاذبه يك توده ذره كنار هم جمع ميشوند و آنقدر فشرده ميشوند كه يك جسم بزرگ درست ميكنند. هر چند شايد مثالي دقيق نباشد، ولي فرض كنيد شكر در آب ميريزيد همه جاي در كف ليوان پخش ميشود ولي وقتي هم ميزنيد دور هم جمع ميشوند و يك توده ذرات درست ميكنند. حركت در جاذبه و تشكيل ستاره از ذرات بسيار ريز هم از همين نوع است. اجسام بروي هم تأثير ميگذارند حركت دارند. سكون در عالم چندان معنايي ندارد و اينجا در بحث ما باعث بوجود آمدن ستارگان ميشود. اين ذرات پراكنده كه ستاره درست ميكنند گاز ميناميم. هر روز اين كلمه را ميشنويد. براي پخت غذا، سوخت ماشينها و دستگاههاي ديگر از آن استفاده ميكنيم.
داستان محيط بين ستارهاي تا جايي كه ستارهشناسان ميدانند چنين است:
اگر ابرهاي ذرات ريز گرد و غبار داغ باشند يا نزديك هم باشند و برخورد زياد شود و دما بالا برود ستارگان بزرگ و ؟ ستارهاي عظيمي اتفاق ميافتد كه در اثر مرگ و انفجار ستارهاي بسيار بزرگ بنام غولهاي ستارهاي است. در هر 100 سال در كهكشان شايد 4 عدد از اين انفجارها اتفاق بيفتد بيشتر يا كمتر ما همه آنها را نميبنيم. فقط يكي دوتا را مكن است ديده شود. دليل آنهم غبارهاي عظيم ميان ستارهاي در كهكشان خودمان است. در اين ابرها اگر دما پائين باشد انقباض پيدا ميكند اتمها هم عناصر را تشكيل دهند و بيشتر آنهم چيزي جز هيدروژن نيست. در جايي مثل خوشه پروين كه ستارگان جوان از اين ابرها در حال شكلگيري هستند محيط آبي رنگ است و جاهايي كه دما بالاتر است صورتي است. اگر دما بالا باشد اتمها كمتر فرصت پيدا ميكنند تشكيل شوند چون تابش و برخورد با انرژي بالا آنها را از هم دور ميكند و محيط را داغتر ميكند.
سحابي سهتكه در صورت فلكي قوس
ولي اگر در محيط دماي كمتري دشته باشد جلوي تابش و بالا رفتن دما گرفته ميشود اتمها فرصت پيدا ميكنند عناصر را تشكيل دهند و بهم نزديك شوند و در نهايت يك ستاره را درست كنند. محيط داغ ميان ستارهاي كه بصورت رنگي در عكسها ميتوانيم ببنيم را گاز داغ يا گاز تاج ميناميم كه از نام تاج خورشيد است كه در خورشيدگرفتگي اطراف آن درست مثل يك هاله ديده ميشود. ستارگان خيلي پر جرم (غولها) هم تابشهاي پرانرژي دارند كه باعث بخشي از حركت و تغيير در شكل و سرعت حركت اين ابرهاي زيباي رنگي ميشود. شبها در آسمان تاريك نميتوانيد؟را اينطور رنگي ببنيدچون چشمان ما به اين نورها حساس نيستند. بيرنگ ديده ميشوند ولي در عكسها كه از فيلترهاي مختلف استفاده ميكنند رنگها ديده ميشود.
صورت فلكي جبار (شكارچي)
در آسمان شب سحابي جبار را ميتوانيد بدون دوربين هم در آسمان تاريك بصورت يك ابر كوچك ببينيد.
ولي فضاي بين ستارهاي كه در آن ابرهايي تشكيل ميشوند از يك نوع نيستند:
وقتي در ابرها برخورد ذرات و تابش زياد باشد به آنها ابرهاي تابش يا گسيلي ميگوئيم. يعني از خودشان نور توليد ميكنند چون داغ هستند.
دسته دوم ابرهايي هستند كه نور ستارگان داخل آنها، روشنشان ميكند درست مثل شمعي كه اطرافش را از تاريكي روشن ميكند. ازن ابرها مثل نوع اول داغ نيستند.بلكه با نور و انرژي ستارگان اطراف داخلشان گرم ميشود.
ولي نوع سومي هم داريم! ابرهاي تاريك كه جايي قراردارند ستاره داغ يا محيط داغي ندارد و درست مثل يك مانع عمل ميكند. يعني جلوي نور ستارگاني كه پشتشان هستند را ميگيرند و آن قسمت از فضا ار ديد ما تاريك بنظر ميآيد. شبهاي پر ستاره در مناطق كه آلودگي نوري كمتري دارند مثل روستاها و دشت و كوهستان دور از نور شهرها، در كهكشان راهشيري يعني كهكشاني كه ما در آن زندگي ميكنيم قرار دارند اين نقاطي را بين انبوه ستارگان راهشيري ببنيد كه تاريك هستند. تعدادي از اينها همان ابرهاي تاريك هستند.
منابع مفيد:
1. اطلس آسمان، راجر سينات، ترجمه فرهاد ذكاوت، نشر حامي-مؤسسه آسمان شب
2. فرهنگ نجوم، چارلز اٌ. براس، ترجمه: مريم روستاكهن-فرهاد ذكاوت، نشر حامي
3. نجوم و اخترفيزيك مقدماتي جلد اول، مايكل زيليك، ترجمه: جمشيد قنبري، دانشگاه فردوسي مشهد
4. اتمهاي سكوت، اوبر ريوز، ترجمه: عباس مخبر، نشر مركز