ضريب ثابت رابطهي 1 ميتواند بهگونهاي فاكتور گرفته شود كه بهصورت رابطهي ذيل درايد:
 
  
 
 
 
 
 (رابطهي 4) با فاكتورگيري ميتوان ريشههاي رابطهي 2 را بهعنوان تابعي از  بهدست آورد. از آنچه تاكنون داشتهايم ميتوانيم ببيينم كه ضرايب رابطهي 2 ممكن است شبيه ذيل باشد:
 
  
 
 
 رابطهي داده شده در اين مرحله داراي توانهاي  ،   و   است. اجازه ميدهيم ضرايب مذكور بهشكل ذيل بهدست آيند:
 
  
 
 
 
 
 
 با بسط آن رابطهي ذيل بهدست خواهد آمد:
 
  
 
 
 
  (رابطهي 5)
 با مقايسهي رابطهي 3 با معادلهي داده شده (رابطهي 1)، متوجه ميشويم هيچ عبارت   وجود نخواهد داشت؛ بنابراين رابطههاي ذيل را خواهيم داشت:  | - .gif)  |   | - از عبارت   خواهيم داشت:
 
 
 
 
 
 (رابطهي 6)   |  
  با استفاده از اين روابط ميتوانيم تركيب فصلي روابط ذيل را مشاهده كنيم: | - .gif) 
  (رابطهي 7)    |   | - .gif) 
  (رابطهي 8)  |  
  اما سپس با آزمايش عبارت   مشاهده خواهيم كرد كه   بايد   باشد بنابراين رابطهي ذيل برقرار خواهد بود:
 
 
 
 
 
 (رابطهي 9) با فاكتورگيري از رابطهي 3 رابطهي ذيل بهدست خواهد آمد:
 
  
 
 
 
 (رابطهي 10) اكنون ميتوانيم از فرمول درجهي چهار براي هر يك از ضرايب درجهي 4 استفاده كنيم كه در اين صورت چهار ريشه بهدست خواهد آمد:  | .gif)  |   | و
  |   | .gif)  |  
 
 با رسم نقاط   يك ذوزنقه با با دو قاعده بهطول   و   و   ارتفاع بهدست خواهد آمد. از آنجايي كه مساحت «ذوزنقه» از رابطهي ذيل بهدست ميآيد خواهيم داشت:
 
  
 
 
 
 
 
 
  (رابطهي 11)
 رابطهي 9 نشاندهندهي آن است كه مساحت «ذوزنقه» به متغير   بستگي نداشته و برابر با 8 است.   
 بيان داده شده ميتواند بهصورت دو مربع نوشته و فاكتور گرفته شود:
 
  
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
  (رابطهي 12)
 بنابراين ريشههاي معادلهي اصلي (رابطهي 1) تركيبي از ريشههاي   و   است. هر كدام از  و   رابطهاي از درجهي 2 با ضرايب حقيقي هستند. رابطه از درجهي 2 مربوط به   و   بهترتيب منجر به   و   ميشوند. از آنجايي كه متغير   عددي حقيقي و غيرصفر است هر دو عبارت   و   «منفي» خواهند بود بنابراين ريشههاي   و   اصطلاحاً تشكيل «زوجهاي قرينه» ميدهند. با استفاده از فرمول درجهي 2 ميتوانيم ريشههاي   و   را بهترتيب براي   و   بهدست آوريم. اين دو ريشه و قرينههاي آنها يك «ذوزنقهي متساويالساقين» با محور حقيقي بهعنوان محور تقارن ميدهند.  مساحت چنين ذوزنقهاي (جواب مورد انتظار مسأله) برابر است با حاصلضرب جمع نصف قاعدهها در ارتفاع آن:
 
  
 
 
 
 
 
 
 
 
  (رابطهي 13)
 در رابطهي 11،   و   بهترتيب مشخصكنندهي بخشهاي «حقيقي» و «موهومي» عدد مختلط   محسوب ميشوند.    از رابطهي 1 ميتوانيم روابط ذيل را بهدست آوريم:
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
  (رابطهي 14)
 بنابراين رابطهي ذيل برقرار است:
 
  
 
 
 
  (رابطهي 15)
 با استفاده از ريشهي درجهي دوم دو رابطهي ذيل بهدست خواهد آمد:
 
  
 
 
 
 
  (رابطهي 16)
 و
 
  
 
 
 
 
  (رابطهي 17)
 با اعمال فرمول درجهي دوم براي رابطهي 14، ريشههاي ذيل بهدست خواهد آمد:
 
  
 
 و
 
  
 
 
 با اعمال فرمول درجهي دوم براي رابطهي 15، ريشههاي ذيل بهدست خواهد آمد:
 
  
 
 
 و
 
  
 
 
 اين چهار «عدد مختلط» تشكيل يك «ذوزنقه» با ارتفاع   و قاعدهها بهطول   و   ميدهد. بنابراين ميتوان مساحت آن را از رابطهي ذيل بهدست آورد:
 
  
 
 
 
 (رابطهي 18).  |