از آنجايي كه
داريم:
(رابطهي 4)بنابراين
بر هر يك از اعداد
بخشپذير نيست.
اما از آنجايي كه
عدد اول است بر
بخشپذير نيست؛ بنابراين
نيز اينگونه است.
اكنون عدد مركب
،
را درنظر بگيريد كه در رابطهي 3 صدق كند. توجه كنيد كه
بنابراين داريم:
(رابطهي 5)و بنابراين داريم:
(رابطهي 6)
را بزرگترين عدد اول مقسومعليه
درنظر بگيريد لذا داريم:
(رابطهي 7)بدينترتيب سه حالت ممكن است اتفاق بيافتد:
حالت اول - .gif)
در اين حالت داريم:
(رابطهي 8)
بنابراين خواهيم داشت:
(رابطهي 9)
(رابطهي 10)
بنابراين
و
اعداد صحيح مجزا هستند كه هر دو از
كوچكتر هستند.
لذا داريم:
(رابطهي 11)بهعبارت ديگر
بر
بخشپذير است.
حالت دوم - .gif)
اگر
از رابطهي 7 و 3 داريم:
(رابطهي 12)از آنجايي كه
بزرگترين عدد اول كوچكتر از
است بنابراين داريم:
(رابطهي 13)بنابراين خواهيم داشت:
(رابطهي 14)بهعلت اينكه
واضح است كه داريم:
(رابطهي 15)بنابراين
و 2 اعداد صحيح مجزايي كوچكتر از
هستند.
لذا
بر
بخشپذير است.
حالت سوم - .gif)
وقتي
باشد رابطهي ذيل را ثابت ميكنيم:
(رابطهي 16)از برهان خلف استفاده ميكنيم بهعبارت ديگر فرض ميكنيم رابطهي 16 برقرار نباشد در اين صورت داريم:
(رابطهي 17)
بنابراين داريم:
(رابطهي 18)
همچنين از آنجايي كه داريم:
(رابطهي 19)بنابراين خواهيم داشت:
(رابطهي 20)
اگر
تناقض بهوجود خواهد آمد.
اگر
يا
بنابراين از اينكه:
و
نتيجه ميگيريم:
(رابطهي 21)و بنابراين خواهيم داشت:
(رابطهي 22)اما ميدانيم:
(رابطهي 23)و اين با فرض
در تناقض است.
بنابراين
و
اعداد حقيقي متمايز و كوچكتر يا مساوي
بوده و
بنابراين حاصلضربشان
بر
بخشپذير است.