«لَيْسَ لِلْإنْسان‌ِ إلّا ما سَعَيَ»

جو مناسبي در مدرسه‌ی ما وجود داشت و
خيلي از بچه‌هاي مدرسه هم شروع به‌كار براي المپياد كرده بودند.


 
از ورود به المپياد نترسيد، از كنكور هم نترسيد.

تدريس مطالب خارج از كتاب توسط دبير فيزيك‌مان علاقه‌ام را به‌فيزيك تقويت كرد.



اميدوارم كه هدف‌شان از المپياد فرار از كنكور نباشد!

من در ابتدا نه به‌عنوان المپياد بلكه در همان موارد (مثل كوانتوم، نسبيت و ...)
شروع به مطالعه كردم.



«لَيْسَ لِلْإنْسان‌ِ إلّا ما سَعَيَ»

همه‌ي مراحل به‌صورت كشوري برگزار مي‌شوند؛ يك توضيح كلي در مورد مراحل المپياد فيزيك اين‌كه:

در مرحله‌ي اول - كه سؤال‌ها به‌صورت چند‌گزينه‌اي و پاسخ كوتاه هستند - حدود 1000 نفر انتخاب مي‌شوند.
در مرحله‌ی‌ دوم سؤال‌ها تشريحي هستند به‌علاوه‌ي يك سؤال آزمايشگاهی كه نمره‌ي مرحله‌ي اول هم در نمره‌ي نهايي دو مرحله تأثير داده مي‌شود و در نهايت حدود 40 نفر (به‌اندازه‌ي يك كلاس) به دوره‌ي تابستاني راه پيدا مي‌كنند.

در دوره‌ي تابستاني حدود 5 امتحان تئوري و 5 امتحان آزمايشگاه گرفته مي‌شود كه معمولاً آزمايشگاه تقريباً 35 درصد نمره‌ي كل را تشكيل مي‌دهد و در نهايت 10 نفر مدال طلا مي‌گيرند و اين 10 نفر در دوره‌ي انتخابي تيم شركت مي‌كنند كه 5 نفر از آن‌ها به مسابقه‌ي جهاني مي‌روند. 

آخر سال دوم دبيرستان مطالعه براي المپياد را شروع كردم

البته جدا كردن عواملي كه در موفقيت تأثير دارند سخت است ولي شايد ممتاز‌ترين‌شان علاقه و پشتكار باشند كه همه‌ي اين‌ها و هم‌چنين خود موفقيت از لطف خداوند هستند.

در زمينه‌ي المپياد مشوقان من دوستانم، معلمانم و والدينم بودند.

به جز يك دوره‌ي يك‌هفته‌اي - كه آموزش و پرورش همدان برگزار كرد - در هيچ كلاس ديگري شركت نكردم، البته در شهر ما كلاس مناسبي هم براي المپياد فيزيك وجود نداشت. 

از رقابت و موفق نشدن نترسيد و كمبود‌ها را
با تلاش از ميان ببريد

اين‌كه كنكور چيست فكر مي‌كنم واضح باشد ولي فرقش با المپياد:

خب براي المپياد آن درسي را كه دوست داري و آن مباحثي را كه به آن‌ها علاقه‌مندي مي‌خواني و از ياد‌گيري عميق اين مطالب - كه به‌آن‌ها علاقه داري - لذت مي‌بري ولي براي كنكور بايد همه‌ي درس‌ها را - چه آن‌هايي را كه دوست داري و چه آن‌هايي را كه علاقه‌اي نداري - بخوانی و نمي‌تواني وقت خيلي زيادي براي يك مبحث يا درس خاص بگذاري و لازم نيست همه‌چيز را خيلي عميق ياد بگيري هر چند كه يادگيري عميق مي‌تواند كمك هم بكند.

ولي المپياد و كنكور از نظر من هيچ تضادي با هم ندارند و هر كدام مي‌تواند به موفقيت در ديگري كمك كند به شرطي‌كه خيلي افراط نشود.

خود من كه در المپياد فيزيك كار كرده بودم در رياضي و فيزيك براي كنكور مشكلي نداشتم. زمان خيلي كم‌تري براي اين دروس نياز بود كه مي‌توانستم براي بقيه‌ي درس‌ها بگذارم و آن‌ها را تقويت كنم. در نهايت هم نتيجه‌ي نسبتاً خوبي در كنكور گرفتم (رتبه‌ي 23 كشوري).

امتياز ديگري هم كه براي المپيادي‌ها در انتخاب رشته قايل مي‌شوند به كساني كه رتبه‌ي مورد نظرشان را كسب نكرده‌اند كمك زيادي مي‌كند. 

ممتاز‌ترين رمز موفقيتم تلاش و پشتكار است
كه هر دو از لطف خداست.

رشته‌ي برق را انتخاب كرده‌ام و اگر بتوانم فيزيك را هم به‌عنوان رشته‌ي دوم در كنارش مي‌خوانم. 

به جز يك دوره‌ي يك‌هفته‌اي - كه آموزش و پرورش همدان برگزار كرد -
در هيچ كلاس ديگري شركت نكردم.

از ورود به المپياد نترسند! اگر خودشان را باور كنند و تلاش داشته باشند موفق مي‌شوند.

از كنكور هم نترسند(!) مطمئن باشند كه اگر هم مدال طلا نگيرند المپياد به نتيجه‌ي كنكورشان كمك مي‌كند و البته من اميدوارم كه هدف‌شان از المپياد فرار از كنكور نباشد! 

در شهر ما كلاس مناسبي هم براي المپياد فيزيك وجود نداشت.

بهترين تفريح من خواندن كتاب است، فيلم هم نسبتاً زياد مي‌بينم. اگر فرصتي پيش بيايد فوتبال هم بازي مي‌كنم. 

در المپياد آن‌چيزی را می‌خوانی كه به‌آن علاقه داری
و از آن لذت می‌بری!

يادگيري عميق مي‌تواند كمك هم بكند!

واقعاً نمي‌دانم كدام بهترين بوده است. 

ولي المپياد و كنكور از نظر من هيچ تضادي با هم ندارند و هر كدام مي‌تواند
به موفقيت در ديگري كمك كند به شرطي‌كه خيلي افراط نشود!

جاي‌شعر اين عبارت قرآني را مي‌گويم:

«لَيْسَ لِلْإنْسان‌ِ إلّا ما سَعَيَ» 

اگر خودشان را باور كنند و تلاش داشته باشند موفق مي‌شوند!