مصاحبه ای با هدایت سوخکیان رتبه یک کنکور هنر در مورد هنر، کنکور، مدرسه، مسئولین و ... داشتیم که به شرح زیر است.
هدایت، تعریف شما از هنر چیست؟
ـ هنر چیزی است که با روح آدمی سر و کار دارد، هیچ تعریف مادی برای هنر ندارم.
آیا خودتان را هنرمند ذاتی می دانید؟
ـ هنر هم مثل تمام خصوصیات در ذات همه انسانها قرار داده شده است و بستگی به میزان بروز آن در هر آدمی به اندازه ای مختلفی است.
علاقه شما در هنر هیچ تأثیری ندارد؟
ـ آدمی می تواند هنرمند و یا ضد هنر باشد که آن هم به میزان علاقه و استعداد بستگی دارد که آن هم ذاتیست! کسی که علاقه ای به هنر ندارد فکر نمی کنم بتواند به راحتی خصوصیات هنرمندی را از خودش بروز دهد!
منظور شما از ضد هنر چیست؟
ـ هنر تنها به زیبایی و از این قبیل نمی گویند مثلاً دوستی و صلح طلبی هم نوعی هنر است و کسی که به مخالفت با آنها می پردازد و مثلاً چنگ راه می اندازد ضد هنر به حساب می آید.
هدایت، این کلمات برای تو چه مفهمومی دارد؟ هنر محض، هنر برای هنر و هنر متعهد.
ـ (باخنده می گوید) هنوز زود است تا من در این زمینه ها نظر بدهم پاسخ را بگذارید برای بعدها.
کنکور برای تو چطور بود؟
ـ به عنوان یک سرگرمی سالم به آن نگاه می کردم.
شما دیپلم ریاضی دارید؟
ـ بله
پس چرا رشته هنر را برای امتحان انتخاب کردید؟
ـ صرفاً به خاطر علاقه و استعدادی که در خودم می دیدم.
ـ در رشته ریاضی استعداد و علاقه نداشتید؟
ـ استعداد چرا، ولی علاقه نه!
--چرا از ابتدا به رشته هنر نرفتید؟
ـ کمبود امکانات! چون هنرستان هنر پسرانه در لار نداریم، البته اگر هم داشتیم شاید نمی رفتم. به خاطر کم لطفی بعضی از آدم ها، چون فکر می کنند هنر فقط مال آدم های البته ببخشید خنک و بی استعداد است. البته آمار نشان داده بیشتر هنرستانی ها را آدم های فراری از درس و نه آدم های واقعاً علاقه مند به هنر تشکیل می دهند ...
--با شرایطی که شما داشتید برخورد مدرسه چه طور بود؟
ـ از روزی که تصمیم گرفتم رشته ام را عوض کنم، هیچ توقعی از مدرسه نداشتم به جز حمایت و تشویق از طرف مسئولین. همان طور که انتظار داشتم مدرسه در حمایت و پشتیبانی از من از هیچ کمکی دریغ نکرد و حتی در خیلی مواری دیگر هم با من همکاری کرد، در مسائل درسی هم از وجود دبیران فوق العاده خوبی مخصوصاً در درس های عمومی استفاده کردم.
--مدرسه تیزهوشان در درس خواندن کمکی هم کرد؟
البته! بالاخره جو درس خواندن در تیزهوشان خیلی بهتر از مدارس دیگر است و اصلاً یکی از خصوصیات مدارس خاص همین ایجاد رقابت های سالم بین بچه هاست و این جو باعث می شود من تمام سعی خودم را بکنم تا در رسیدن به هدفم از دیگر دوستانم عقب نمانم...
--بعد از جلسه کنکور، در مورد رتبه چه فکر می کردید؟
ـ قبل از کنکور که فقط به امید رتبه اول شدن پا به سر جلسه گذاشتم، بعد از کنکور به تنها چیزی که فکر نمی کردم تک رقمی شدن بود، البته امیدم را هنوز از دست نداده بودم!
--چه رشته دانشگاهی را انتخاب کردید؟
ـ انتخاب اولم طراحی صنعتی بود که نیمه متمرکز است، بعد از آن عکاسی را انتخاب کرده بودم که آن هم به دلیل اشتباهی که سازمان سنجش در اسامی قبول شده ها کرده بود و درپی آن مشکلی که بین دانشگاه و سازمان سنجش پیش آمد به ترم بهمن موکول شد!
--وقتی فارغ التحصیل شدید به لار برمی گردید؟
ـ دوست دارم برگردم و شرایط را در لار چند سال دیگر که فکر نمی کنم هنوز آماده شده باشد، فراهم کنم، ولی همه چیز بستگی به شرایط و اوضاع چند سال دیگر دارد!
--شما در حال حاضر یک دانشجو هستید یا یک هنرمند؟
ـ (با کمی فکر) دانشجوی هنرمند
--الان به هنر به چشم یک تئوری نگاه میکنید یا یک هنرمند عمل گرا می شوید؟
ـ هنر عملی بدون تئوری قبلی شاید مثل تمام آثار گذشته خودم ناشی گری بیشتر نباشد، اصلاً من به دانشگاه می روم تا بتوانم یک هنرمند خوب شوم! البته در دانشگاه هم صرفاً تئوری مورد توجه نیست!!!
--فکر می کنید تئوری این قدر اثر داشته باشد؟
ـ تئوری در هنر مثل تئوری در درس های دیگر نیست! به نظر من تئوری در هنر یعنی آموزش و استفاده از تجربیات اساتید بزرگ و مجرب.
--جایگاه هنر و هنرمند را در لار و ایران چه طور می بینید؟
ـ تا حالا فکر می کردم که در لار و شهرستان هایی مثل لار، هیچ اهمیتی برای هنر و هنرمند قائل نیستند، اما بعد از کنکور وقتی با مقامات کشوری و دانشگاه ها و سازمان های بزرگتر مواجه شدم فهمیدم که در ایران هم هنوز فرهنگ و هنر به آن حد اعلا نرسیده است. البته آدم هایی وجود دارند که فقط دم از هنردوستی و علاقه به فرهنگ می زنند!
--هدف بزرگ بعدی شما چیست؟
ـ کنکور هم برای من هدف بزرگی نبود. ولی برای رسیدن به هدف بزرگ من لازم بود. اما هدف بزرگم...
اینکه هر کاری را انجام دادم برای خدا و خدمت به خلق خدا و مردم کشور و نهایتاً شهرم است.
--بعد از اعلام نتایج کنکور برخورد مسئولین و دوستان با تو چه طور بود؟
ـ تنها قسمت ناراحت کننده همین جاست! نمی دانم آیا کار من بی ارزش بوده یا مسئولین کوتاهی کردند! چرا باید از بین تمام موسسات و ادارات و سازمان های شهر فقط یک یا دو جا، آن هم فقط مدرسه و کانون فرهنگی آموزش از ما تقدیر کنند. بچه هایی که امسال باعث افتخار شهرمان شدند توقع جشن های بزرگ و جایزهای آنچنانی نداشتیم. آیا انتظار شنیدن یک تبریک از طرف مسوول و رئیس سازمانی که ما یازده سال زیر نظر آن درس خواندیم، تلاش کردیم و حالا با کسب این افتخار، فکر می کنم جواب زحمت های آنها را هم داده باشیم، انتظار بزرگی است؟
--بعد از قبولی در کنکور از لحاظ رفتاری چون گذشته بودید؟
ـ بعد از آمدن رتبه ها چون می دیدم یک تعداد از بچه ها در هر صورت به چیزی که بدست آوردن راضی نیستند فقط و فقط سعی می کردم جلوی آنها و بقیه خوشحالی خودم را از نتیجه ای که گرفتم کنترل کنم.
--در مورد نمایشگاهی که چند وقت پیش برگزاری کردید بگویید؟
ـ این نمایشگاه چیزی است که همیشه آرزوی برگزار کردنش را داشتم، ولی درس و مدرسه نمی گذاشت. نمایشگاهی با اسم "نردبان" برگزار کرم و این کار اولین تجربه هنری ـ جمعی من بود و از این به بعد انشاالله پله پله های این نردبان را طی کنم.