آيا ويجر ۱ از منظومه شمسي خارج شده است؟ نوشته: سارا اسکولز
Sarah Scoles
وقتي ميخواهيد بدانيد مرزهايي را طي کردهايد يا نه، شايد اصلاً راهي براي تشخيص آن نداشته باشيد و اصلا ندانيد که از مرزهاي مربوطه خارج شدهايد. نيازي نيست بگوييم که ويجر، الان در مرکز توجه و مباحثهي اخترشناسان است که کجا مرز منظومه شمسي است و دنياي بين ستارهاي فرازميني شروع ميشود؟ حتماً در اخبار ماههاي اخير شنيديد که گفته شد ويجر از منظومه شمسي خارج شده است. دو ساعت بد از اعلام خبر، خبرها به اين صورت تصحيح شد که مکان ويجر مکان جديدي در فضاست، که اين تصحيح ارزش علمي زيادي دارد.
مرکز پاسخگوي اين پروژه، اعلام کرد هنوز ويجر منظومه شمسي را ترک نکرده است. پس بحث برسر چيست؟ مناظره دربارهي مرزهاي منظومه شمسي چه معنايي دارد؟ و منظقه جديد که اخترشناسان ميگويند، کجاست؟ از ابتدا شروع کنيم. ناسا ويجر ۱ را در سال ۱۹۷۷ پرتاب کرد. در آن زمان ۷۲۲ کيلوگرم وزن داشت، و طوري آماده شده بود تا از زمين به سمت مرز منظومه شمسي سفر کند. الان ۱۱ ميليارد مايل (حدود ۱۷ ميليارد و ۷۰۲ ميليون کيلومتر) با خورشيد فاصله دارد که چيزي نزديک سه برابر فاصله پلوتون با خورشيد است. ولي با اين سفر طولاني از خانه همواره، از نفوذ آن (منظومه شمسي) عاري نيست.
اين منطقه جديد که خورشيد هنوز نفوذ دارد، دامنهي خورسپهر خورشيد است. اينجا، ذرات انرژي بالاي پرتاب شده از خورشيد حضور دارندو شايد شکلي شبيه حباب باردار درست کردهاند. تا سال ۲۰۰۴ ويجر ۱ به مناطق حاشيهاي خورسپهر رسيد يعني: غلاف خورشيدي که لبههاي بيروني خورسپهر است، و بادهاي خورشيدي بناه به فشار محيط بين ستارهاي سرعت کم ميکنند. محيط بين ستارهاي ترکيبي از بادهاي ستارههاي ديگر دور دست است. وقتي نفوذ بادخورشيدي و محيط بين ستارهاي باهم برابر ميشوند، مرزهاي منظومه شمسي تمام ميشود و به عبارت دقيقتر فضاي بين ستارهاي شروع ميشود. ولي با اندازهگيري فاصله و اينکه ويجر به چنين فضايي رسيده اصلاً کار سادهاي نيست.
مقالهي جنجال برانگيز بايد نظري هم به پرتوهاي کيهاني داشته باشد (ذرات باردار انرژي بالا) که هم در هم بيرون منظومه شمسي هستند. نويسندگان آن مقاله اشاره کردند که در ۲۵ اوت ۲۰۱۲، ويجر در ۹۰ درصدي پرتوهاي کيهاني غيرمعمولي که در منظومه شمسي گرفتار شدهاند. درعين حال، مقدار پرتوهاي کيهاني از بيرون دوبرابر است. بيل وبر، استاد ممتاز نجوم دانشگاه نيومکزيکو در لاس کروسس و نويسنده مقاله، اين تغيير غيرمنتظره را صخره خورشيدي مينامد، که صرفاً يک ابداع واژه بوده است. اين تلنگر در تغيير ميزان پرتوهاي کيهاني باعث شده که دانشمندان ويجر تخت تأثير نفوذ فضا آنهم با بزرگ براي واژه فضا به عنوان بخش خاصي از اين محيط، بجاي غلاف خورشيدي استفاده کنند. ولي ديگر دانشمندان از آن ديگران خواستند تا واژه دوم را بپذيرند چون با ميدان مغناطيسي چه بايد کرد؟ (چه توجيهي براي آن دارند؟)
خُب، ميدان مغناطيسي در لبه منظومه شمسي قاعدتاً بايد تغيير کند. چون نفوذ ميدان مغناطيسي خورشيد با فاصله کم شده است. دادههاي رصدهاي ويجر بصورت ميدان مغناطيسي است ولي هنوز چيزي بدست نيامده است. اگر ميدان مغناطيسي و پرتوهاي کيهاني در يک نقطه از فضا به طور همرزمان در نظر گرفته شوند، آنوقت اين عنوان را خواهيم ديد: «ويجر ۱ منشومه شمسي را ترک کرد» ولي فقط زمان، و مقالات در مجله علم چنين چيزي را بيان ميکند، و بعد از آن براي هميشه، ويجر ۱ سفرش را دورتر و دوتر ادامه خواهد داد. و حتي اگر هنوز به خورسپهر نرسيده باشد، بايد همين روزها برسد.