به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس، انقلاب اسلامی، ماهیتی فرهنگی دارد و شخصیتها و گروههای فرهنگی نقشی تأثیرگذار در پیدایش این انقلاب داشتهاند، همچنان که تداوم انقلاب نیز به حضور آنان وابسته است.
مهمترین تاثیر انقلاب در عرصه تعلیم و تربیت تحول کیفی در اهداف است، چندان که مادیگرایی و مصرفزدگی و خودباختگی و غربباوری و ترویج فساد و تخریب مقدسات و تقدیس خرافاتی نظیر شاهپرستی و از برنامههای آموزش و پرورش رخت بربست و جای خود را به حاکمیت ارزشهای انقلابی و انسانی داد و کتابها و برنامههای درسی از نظر محتوایی دگرگون شد.
نهاد تربیت معلم و نیز امور تربیتی با الهام از ارزشهای انقلاب اسلامی، تولدی دوباره یافت و زمینه برای ورود جوانان پرشور و متدین و انقلابی به آموزش و پرورش فراهم شد.
معمار انقلاب اسلامی، معلمی را با والاترین و مقدسترین مقام یعنی "پیشه انبیاء " همتراز دانسته است و مقام معظم رهبری منزلت معلمی را تأثیرگذاری در روند تاریخی و مرزبندی فرهنگی یک ملت تبیین فرموده است. در مقام عمل نیز علیرغم دغدغههای معیشتی، که نیاز به چاره اندیشی عاجل دارد، معلم همچنان محبوبترین قشر جامعه است و به برکت انقلاب اسلامی حضور وی در سرنوشت سیاسی کشور حضوری تاثیرگذار و فعال است.
چنان که در عرصه دفاع مقدس هزاران معلم شهید چراغ راه دیگران و بخصوص دهها هزار دانش آموز شهید خویش شدند، در عرصه سازندگی و مدیریت و مجلس شورای اسلامی و ... نیز میتوان مشاهده کرد که چگونه انقلاب اسلامی فرصتی برای ظهور و حضور معلم در عرصه جامعه فراهم ساخته است.
همچنین عدالت به عنوان راهبردیترین هدف نظام اسلامی در حوزه تعلیم و تربیت، دستاوردهای شگفت انگیزی به ارمغان آورده است.
در سال 1357 جمعیت باسواد 6 سال و بالاتر کشور 5/47 درصد بود و اینک 87 درصد این جمعیت از نعمت سواد بهرهمند شدهاند و باتوجه به تاثیری که بهرهمندی از دانش در رشد و توسعه کشور دارد، میتوان به اهمیت آن سرمایه گذاری عظیم ملی که به همت آموزش و پرورش انقلاب فراهم شده است، پی برد.
همچنین به دلیل پراکندگی روستاها و مناطق محروم در سال 57، تنها 62 درصد از دانشآموزان واجبالتعلیم در مقطع دبستان تحت پوشش بودند و اکنون بیش از 98 درصد این دانشآموزان در مداس کشور به تحصیل اشتغال دارند.
این شاخص در مقطع راهنمایی از 2/31 درصد به 92 درصد و در مقطع متوسطه از 4/17 درصدبه 84 درصد افزایش یافته است یعنی در مقطع راهنمایی تقریبا سه برابر و در مقطع متوسطه تقریبا 5 برابر شده است.
توجه ویژه به رفع تبعیض از دختران سبب شده است که سهم دانشآموزان دختر از کل دانشآموزان که در سال 57، برابر 38 درصد بود به 3/48 درصد ارتقا یابد.
*انواع مدارس مختلف در کشور
کارآمدی مدارس شبانه روزی در رفع تبعیض، موجب شده است که پس از انقلاب با سرعت توسعه یابد و تعداد آنها از 65 واحد در سال 57 به 3068 واحد برسد یعنی تقریبا 47 برابر شود.
اگر پیش از انقلاب تنها محدودی از دانشآموزان تیزهوش تهران و چند مرکز استانهای بزرگ، امکان بهرهمندی از این نوع مداس را داشتند و تعداد این مدارس انگشتشمار بود امروز بیش از 300 مدرسه در سراسر کشور آماده جذب و پرورش استعدادهای درخشان دانشآموزان این مرز و بوم است.
مدارس استثنائی از تخصصیترین نوع مدارس است و معلمانی صبور و هنرمند دارد پس از پیروزی انقلاب 5 برابر شده است و از 237 واحد به 1284 واحد در کشور افزایش یافته است تا تعداد هرچه بیشتری از دانشآموزان نیازمند مراقبتهای ویژه را آموزش دهد.
*تعداد مدارس کشور نسبت به سال 57، 3 برابر شده است
همچنین در خصوص توسعه مراکز آموزشی باید گفت: در سال57، 53885 واحد آموزشی بود و در حال حاضر به 149605 مدرسه افزایش یافته یعنی حدوداً 3 برابر شده است.
بر اساس این گزارش، در سال 57، حدود 12 درصد فرهنگیان دارای مدرک کارشناسی بودند و اینک این رقم به 49 درصد افزایش یافته و میانگین تحصیلات فرهنگیان از 2/12 سال به 64/14 سال ارتقا یافته است.
گفتنی است، قبل از پیروزی انقلاب اگر پژوهشی بود در محدوده سازمان پژوهش تعریف میشد و اینک عرصههای گوناگون برای پژوهش پیشبینی شده است، اعم از پژوهشگاه تعلیم و تربیت و پژوهشکدههای متعدد در سراسر کشور و حتی برای دانشآموزان پژوهشگر نیز بیش از 270 پژوهشسرا راهاندازی شده تا فرصت تحقیق را برای آنان فراهم سازد.
اگرچه بهترین دستاورد در این زمینه، دگرگونی در رویکرد فعالیتهای پرورشی است اما از نظر کمی هم آمار معناداری ملاحظه می شود. به عنوان مثال تعداد اردوگاههای کشور در سال 57، محدود به 35 اردوگاه بود و اینک 268 اردوگاه برای فعالیتهای پرورشی دانشآموزان راهاندازی شده است.
همچنان که کانونهای فرهنگی تربیتی از 30 کانون در سال 57 به 1310 کانون افزایش یافته است.
با الهام از الگوی مردمسالاری دینی، تشکلهای دانشآموزی نیز تکثیر یافته و 2 تشکل قبل از پیروزی انقلاب به 9 تشکیل افزایش یافته است و عرصههای جدیدی نظیر بسیج، اتحادیه انجمنهای اسلامی، شورای دانشآموزی، مجلس دانشآموزی و ... امکان رشد اجتماعی و تربیت سیاسی دانشآموزان را فراهم ساخته است.
علیرغم تمامی این دستاودها، امروز آموزش و پرورش کشور با چالشهای جدی مواجه است و در شرایطی حساس قراردارد که برونرفت از آن نیازمند عزم و تصمیم گیری کلان ملی است.
*چالشها و مشکلات آموزش و پرورش
در یک نگاه کلی شاید بتوان تمامی چالشها و مشکلات آموزش و پرورش را در دو سر فصل ریشهیابی کرد.
یکی از این سرفصلها اقتصاد آموزش و پرورش است. باتوجه به اینکه بزرگترین دغدغه تمامی وزرای این دستگاه همواره مشکل کمبود اعتبار بوده است، بطلان این تفکر که ریشه این کمبودها را درون آموزش و پرورش جستجو میکرد، ثابت شده و زمان آن رسیده است که دولت و مجلس با تصمیمی شجاعانه برای حل این مشکل چارهای بیندیشند و منابع جدیدی نظیر ایجاد صندوق حمایت از آموزش و پرورش و تخصیص درصد قابل توجهی از سهام دولت به آن، یا پیشبینی عوارض و امثال آن، برای جبران کسری بودجه این دستگاه پیشبینی کنند.
باتوجه به اینکه گرانبهاترین سرمایههای کشور در اختیار آموزش و پرورش هستند و این دستگاه تولیدیترین دستگاههاست و انسان عالم تولید میکند، سرمایهگذاری در آن ماندگارترین و سودآورترین سرمایهگذاریها است و باید شرایطی فراهم آورد که برجستهترین و نخبهترین استعدادها داوطلب استخدام و پرورش استعدادهای آینده کشور شوند.
یکی دیگر از سرفصلها تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش کشور است. تجربه 30 ساله اینک ثابت کرده است که نظام آموزشی به میراث مانده از رژیم گذشته، علیرغم تلاشهای انجام شده، استعداد انطباق با آرمانهای انقلاب و نیازهای متعالی نظام جمهوی اسلامی ایران را ندارد و همچنان که مقام معظم رهبری ارائه طریق فرمودهاند باید در نظام تعلیم و تربیت کشور، "تحولی بنیادین " پدید آورد و با الهام از معارف اسلامی و دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و رهنمودهای رهبری و قانون اساسی، طرحی نو در افکند و نظام آموزش و پرورش نوین پیریزی کرد.
در این راه ناپیموده، عمدهترین نیاز، تفکراتی است که از اندیشه ناب اسلامی نشات گرفته باشد و نگرانی از هجوم تولیداتی است که براساس آموزش و پرورش غربی و غیردینی، بلکه ضد دیدنی طراحی شده است.
بنابراین گام نخست، در این راه تدوین فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی است تا براساس آن ضروریات و الزامات و سند آموزش و پرورش تدوین گردد و گامهای بعدی در راستای طراحی نظام مطلوب برداشته شود.
نکته مهمی که باید یادآوری کرد، آن است که بر خلاف تفکری که درباره آموزش و پرورش دچار توهم ریزپنداری است، تحول را نمیتوان به آموزش و پرورش تزریق کرد بلکه تحول باید از درون آموزش و پرورش آغاز شود همچنان که در ارتباط با تحول بنیادین رهبر فرزانه تاکید فرمودهاند: "بیرون از آموزش و پرورش، کار زیادی برای آموزش و پرورش نمیتوان کرد.