همونطور كه گفتم تصميم گرفتيم با چند نفر از المپياد رياضيا مصاحبه داشته باشيم.
ببينيد بچهها اين شما مخاطب اين مصاحبهها هستيد، پس اگه در مورد مصاحبهها نظر بديد من میتونم كارم رو بهتر انجام بدم و مصاحبههای بهتری براتون انجام بدم. |
|
«نيما حميدی» نقرهی جهانی المپياد رياضی در سال 1387 (2008 ميلادي). | |
|
| چی شد كه وارد المپياد شدی؟ | در دوران دانشآموزی به رياضی احساس علاقه میكردم، پس از آن به سؤالهای المپيادی علاقهمند شدم و در نتيجه بهدنبال آن رفتم. | |
|
بسياری از معلمانم، ولی بيش از هر كسی مادرم. | |
|
از كتاب «تركيبيات» آقای «عليپور». | |
|
| حالا از المپياد بگيم ... مراحل | كشوری چهجوری هست؟ | «باشگاه دانشپژوهان جوان» مسؤول برگزاری اين المپيادها هر ساله از داوطلبان شركت در المپيادها نامنويسی میكند.
پس از آن در بهمنماه مرحلهی اول را بهطور تستی برگزار میكند.
از قبولشدگان اين مرحله، آزمون ديگری گرفته میشود. قبولشدگان اين مرحله پس از 2 ماه تلاش در دورهی تابستانی يكی از مدالهای برنز، نقره و طلا را میگيرند.
و پس از دورهای تقريباً 6 ماهه از دارندگان مدال طلا تعدادی به مسابقههاي جهانی راه پيدا میكنند. | |
|
| بهنظرت رمز موفقيتات چیه؟ | تلاش. | |
|
| از كلاسهای تقويتی و ... | استفاده كردی؟ | خيلی كم. | |
|
| كنكور چيه؟ فرق كنكور با المپياد | چيه؟ معايب و مزايای هر كدوم ... | بهنظر من كنكور امتحانی است كه هر چيزی را میسنجد به جز توانايی دانشآموزان!
اما المپياد سعی در كشف استعداد دانشآموزان در رشتههای مختلف دارد. معايب و مزاياشون هم در اين مكان نمیگنجد. | |
|
| حالا میخواهی دانشگاه چه | رشتهای رو ادامه بدی ... با توجه به اينكه از سال دوم میتونی دو رشته بخونی چه رشته(هايی) رو انتخاب میكنی؟ | در حال حاضر در حال تحصيل در مهندسی كامپيوتر هستم. میخواهم با رياضی محض دورشتهای كنم. | |
|
| به علاقهمندان برای شركت در | المپياد چه توصيهای داری؟ | از كسی يا چيزی نترسند، فقط به خودشان نگاه كنند. | |
|
| اوقات فراغتات رو چهجوری | میگذرونی؟ | برنامه مینويسم، آهنگ گوش میكنم. | |
|
«جبر مجرد» نويسنده: «هراشتاين». | |
|
| آرزويی كه میخوای به ما بگی؟ | پاس كردن آزمايشگاه فيزيك 1 (!!!). | |
|
| در مورد دورهی باشگاه كه | گذروندی بگو؟ باشگاه چه معايب و مزايايی در كارش داره؟ | از بهترين دوران زندگیام بود؛ زيرا با بهترين اساتيد دروس مختلفی را گذراندم و میتوانستم تنها به كارهايی بپردازم كه بهآنها علاقه داشتم. | |
|
روح پدرم شاد كه میگفت به استاد فرزند مرا هيچ مياموز بهجز عشق | |
|
خواهش میكنم. | |