زمانی نه چندان دور، نویسندگان داستانهای علمی - تخیلی در نوشتههای خود، دنیایی را تصویر میکردند که در آن ماشینها جایگزین نیروهای خدماتی و کاری انسان شده بودند.
در این دنیا رباتها بودند که کارهای منزل را انجام میدادند، آشپزی میکردند، جارو میکشیدند، رانندگی میکردند، پرواز هواپیماها و سفینههای فضایی به عهده آنها گذاشته میشد و حتی کارهای حساسی مانند جراحیهای پیچیده را انجام میدادند. امروز این رویا هنوز تکمیل نشده است، اما کمکم نشانههای آن آشکار میشود. امروز صحبت از ماشینهای هوشمند و نیمههوشمند خدماتی و علمی به حوزه داستانها تعلق ندارد، بلکه آنها وارد دنیایی واقعی شدهاند، اگرچه هنوز آنها به طور کامل وارد جریان زندگی روزمره ما نشدهاند، اما اگر آهنگ پیشرفتهای فعلی حفظ شود به زودی دنیای رویایی نویسندگان علمی - تخیلی متولد خواهد شد.
با وجود این، در یکی از مهمترین حوزههای دانش، احساس نیاز به خدمت گرفتن این موجودات انسان نما بیش از هر حوزه دیگری خود را نشان میدهد.
اکتشافات فضایی با تمام اهمیت خود و تمام دستاوردهای والایش، امروز در مرحلهای حساس قرار گرفته است، در مرحلهای که باید نگاه خود را به سوی آینده معطوف و هدفهای بزرگتری را پیش روی خود رسم کند و در چنین شرایط حساسی، ضرورت یک تصمیمگیری درست بیش از هر زمانی خود را نشان میدهد. آیا در این عصر جدید اکتشاف، باید اولویت را به اکتشافات انسانی داد یا سربازان رباتیک خود را به گوشه و کنارعالم روانه کنیم؟
امروز کمتر کسی درباره ضرورت اکتشافات فضایی بحث میکند.
حتی سرسختترین مخالفها هم - که این اکتشافات را دور ریختن پول میدانستند و عنوان میکردند در حالی که میلیونها گرسنه روی زمین وجود دارد چرا باید میلیاردها دلار صرف تحقیقات در فراسوی جو زمین شود - با دیدن نتایج و تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم این اکتشافات بر سطح زندگی و درک انسان از محیط اطراف خود قانع شده و این بار هدف خود را بر بهینه خرج کردن هزینههای این تحقیقات متمرکز کردهاند.
اما میان مجموعه اکتشافاتی که در حوزه فضا روی داده است، شاید کمتر کسی به یاد بیاورد که بزرگترین ارتش رباتیک انسان که تا کنون طراحی و ساخته شده در این اکتشافات نقش کلیدی را به عهده داشتهاند.
شاید همه ما زمانی که به فضا می اندیشیم نا خواسته فضانوردانی با لباسهای فضایی یا ماجراجویانی چون آرمسترانگ را به یاد بیاوریم که بر خاک ماه گام گذاشتند یا فضانوردانی که در ایستگاه فضایی میر و اکنون ایستگاه بینالمللی فضایی زندگی میکنند.
واقعیت این است که با تمام جذابیتهای سفرهای فضایی که انسان در آنها حضور داشته است بخش بزرگی از دانش ما را ابزارهای رباتیک گردآوری کردهاند.
تلسکوپهای فضایی، ماهوارههای تحقیقاتی و کاوشگرهای ما که به دنیاهای ناشناختهای گام گذاشتهاند که انسان هرگز توان رفتن به آنجا را ندارد. شاید ذکر چند نمونه، این وضعیت را مشخصتر کند.
ماموریتهای معروف این چند سال اخیر را مرور کنید: تلسکوپ فضایی هابل دید ما را نسبت به جهان دگرگون کرده است، جنسیس که ذرات غبار خورشیدی را برای ما به ارمغان آورد، مدارگردهای مریخی، مریخ نوردهای روح و فرصت، کاوشگر گالیله که به درون دنیای اسرارآمیز ابرهای مشتری رفت، کاسینی که به دور ارباب حلقههای منظومه شمسی در حال پرسه زدن است، هویگنس که به درون ابرهای مرموز قمر شگفتانگیز گام تیتان گذاشت، ویجرها که در مرزهای منظومهشمسی راه خود را به سوی جهان میان ستارهای ادامه میدهند، تلسکوپهای فضایی چاندرا، کامپتون واسپیتزر که جهان را در طول موجهای گوناگون به ما نشان میدهند و فهرستی که اگر بخواهیم ادامه دهیم تمامی این نوشته را در بر میگیرد.
در برابر این تعداد ماموریت رباتیک موثر، تنها چند ماموریت سرنشین دار تاکنون صورت گرفته که مهمترین آنها سفر به سوی ماه بود و پس از آن سفرهایی در عزیمت به حد مدار زمین و ساخت ایستگاه بینالمللی و اقامت در آن و مهمترین ابزارها در این ماموریتها سایوزهای روسی و شاتل های امریکایی بودند.
با وجود این فهرست کوتاه، باز هم افق پیش روی ماموریتهای سرنشیندار بسیار هیجانانگیزتر از سفرهای رباتیک است. بر مبنای تصمیمهای جدیدی که سازمانهای فضایی گرفتهاند، سفر مجدد به ماه اولویت اصلی بیشتر آژانسهای فضایی جهان است و پس از آن طرح عظیم و اغوا کننده سفر به مریخ قرار دارد؛ طرحی که فکر کردن به آن هم بسیاری از ذهنها را آشفته میکند ولی از هم اکنون 2030 را زمان این کاوش فوق طبیعی اعلام کردهاند، طرحی که بودجه آن سر به چند تریلیون دلار خواهد زد و حدود 3 سال به طول خواهد انجامید و شاید بزرگترین کاوش تمام تاریخ بشر باشد.
تا آن روز رویایی خیلی فاصله داریم و در همین مرحله ما با مشکلات جدی در زمینه پروازهای فضایی سر و کار داریم.
ایستگاه بینالمللی فضایی ما که کلید اصلی در اکتشافات دراز مدت انسانی است، هنوز کامل نشده و از 2 سال پیش که شاتل کلمبیا در بازگشت از مدار دچار آسیب شد و 7 فضانورد آن کشته شدند، تنها 2 بار شاتل های فضایی عازم مدار زمین شدهاند و هر 2 بار نیز با استرس فراوان و عدم وجود قطعیت نسبت به ایمن بودن این پروازها مواجه بودهاند. هفته پیش که دیسکاوری در مدار زمین قرار داشت بسیاری به آینده این پروازها میاندیشیدند و بسیاری از دانشمندان این پرسش را مطرح می کردند که مگر از ایستگاه چند مقاله علمی بیرون میآید که باید چنین هزینه بالا و خطری برای آن انجام داد، در حالیکه از هر روز کار هابل در مدار زمین به طور متوسط بیش از 2 مقاله علمی به دست می آید که دید ما را نسبت به کیهان تغییر میدهد.
آیا بهتر نیست بودجه عظیم ایستگاه به ادامه کاوشهای رباتیک تخصیص داده شود؛ جایی که هزینه کمتر، دادههای باارزشتری برای ما به ارمغان میآورند.
مایکل گریفین، رئیس سازمان فضایی امریکا (ناسا) در دفاع از تصمیم خود برای ادامه کار ایستگاه میگوید: این بهایی است که باید برای پیشرفت بپردازیم، حتی اگر بسیار خطرناک باشد. بیایید به 100 سال بعد نگاه کنیم، جایی که ناچاریم از زمین سفر کنیم و آن وقت برای شروع تحقیقات دیر خواهد بود.
از سوی دیگر واحدهای رباتیک نیز هنوز توانایی کامل را به دست نیاوردهاند که جای انسان را بگیرند. مدافعان پروازهای فضایی، انگشت بر یکی از مهمترین طرحهای فضایی میگذارند.
تلسکوپ فضایی هابل که مدتی است با دشواری کار خود را ادامه میدهد و دچار نقصهای کوچکی شده، نیازمند تعمیر در مدار است. در واقع قرار بود شاتل فضایی دیسکاوری که 2 هفته پیش به مدار زمین رفت و به ایستگاه ملحق شد به مداری بالاتر و ملاقات هابل رود تا یکی از پیچیدهترین تعمیرات تاریخ عصر فضا را انجام دهد، اما سقوط کلمبیا و اطمینان نداشتن از ایمنی چنین ماموریتی، تعمیر هابل را دستکم تا 2 سال آینده به تاخیر انداخته است.
در همین حال، واحدهای تحقیقات رباتیک در سازمان ناسا که در بخش JPL مستقر هستند وزیر نظر دکتر فیروز نادری به تحقیق میپردازند، طرح بزرگی را برای ساخت ربات فضانوردی که بتواند همانند انسان به تعمیر هابل اقدام کند، شروع کردهاند. تحقیق گستردهای که از آن به ربات فضانورد یاد میشود، ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسید، اما وقتی ابعاد تعمیر و ظرافتهای موردنیاز آن مطرح میشود به نظر میرسد تا 2 سال دیگر نتوان این ربات را به حد مورد نظر فناوریهای لازم برای چنین ماموریتی رساند و آخرین امید هابل سفری فضایی و راهپیمایی انسانی فضایی است.
حال در چنین شرایطی، نکته مهم خود را نشان میدهد و آن خطرات چنین سفرهایی برای انسان است. درست است که قابلیتهای انسان به هیچ وجه قابل مقایسه با رباتهای فعلی نیستند، اما پارامتر خطر انسانی کفه ترازو را به نفع سفرهای رباتیک سنگین میکند. اگر از هزینه چند برابری یک ماموریت چند روزه انسانی به مدار در مقابل یک ماموریت چند ساله رباتیک هم بتوان صرفنظر کرد، نمیتوان از خطری که جان فضانوردان را تهدید میکند به آسانی گذشت.
در چنین ماموریتهایی انسان به طور جدید در معرض خطر قرار میگیرد و هر پرواز فضایی هر چقدر هم که با اطمینان همراه باشد، خطری فراتر از هر فعالیت بشری دیگری دارد.
یک پارگی کوچک در لباس فضایی، یک برخورد کوچک با جداره سپر حرارتی فضاپیما یا مشابه آن میتواند کاملا مرگآور باشد و جان انسانهای برجسته و ممتازی را به خطر اندازد.
حال با چنین شرایط پیچیدهای چه باید کرد؟ آیا باید یکی از این حوزهها را فدای دیگری کرد؟
اگر بخواهیم نگاهی جامع و منطقی به این داستان بیندازیم باید اذعان کنیم ضرورتی به این کار نیست. این دو بخش باید کنار هم رشد یابند. ماموریتهای رباتیک با هزینه کم، نهتنها دید ما را نسبت به کیهان تغییر میدهند، بلکه زمینه را برای اکتشافات انسانی مهیا میکنند و اکتشافات فضایی علاوه بر دستاوردهای مستقیمی که دارند، روح ماجراجویی انسان را به چالش میکشند تا دنیاهای جدید پیش روی ما باز شود.
ریک هازیند، فرمانده آخرین ماموریت شاتل فضایی کلمبیا که در جریان بازگشت از آن به زمین جان خود را از دست داد، یک روز پیش از حادثه در ارتباطی رادیویی با زمین گفت: میدانیم که هر سفر ما ممکن است به قمیت جان ما تمام شود، اما 2 عامل ما را ترغیب میکند که با وجود خطرهای موجود، باز هم به سفر خود ادامه دهیم. نخست جهان زیبایی است که از این بالا آن را میبینیم. یکپارچگی و زیبایی یکدست آن به دور از همه مرزبندیهای مجازی به ما یادآوری میکند که همه ما ساکنان وطنی بزرگ به نام زمین هستیم و دیگر این که دنیایی پرستاره پیش روی ما چون جادهای است که انسان را به خود میخواند تا دنیاهای جدید را کشف کند و از گهواره خود قدم بیرون گذارد و این دو حس ارزش از دست دادن جان را نیز دارد.
به هر حال داستان پروازهای فضایی ادامه خواهد یافت و بشر بزودی طعم برخورداری از نتایج این اکتشافات پرهزینه و خطرناک را میچشد، اما پرسش بزرگی باقی میماند که در این دوره پرآشوب و پرهیجان که قافله علم لحظهای منتظر نمیماند، سهم ما از آینده زمین و آینده فضا چیست؟