گذراندن زمان در کندو زنبورها را خسته میکند.
گذراندن زمان در کندو زنبورها را خسته میکند. مواجهه با یک کندوی پر از زنبور عسل ممکن است حتی برای یک زنبور هم کار بزرگی باشد. زنبورهای عسل جوان زمانی که در کندو هستند بیشتر از زمانی که تنها هستند میخوابند. به نظر میرسد آنها برای ساخت و حفظ قدرت یادگیری مغز خود نیاز به خواب اضافی دارند. اولین موضوع شگفتانگیز در این باره این است که حشرات امکان دارد اصلا نخوابند. گای بلاچ که مطالعاتی دربارهی رفتار زنبورهای عسل داشته است میگوید: تقریباً از سال ١٩٨٠ شواهد خوبی از ویژگیهای خواب در حشرات وجود داشته است.
بله، مغز آنها کوچکتر و متفاوت از مغز ما شکل یافته است، اما آنها هم مانند ما استراحت میکنند. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد همانطور که خوابیدن به ما کمک میکند مطالبی را که روزانه یاد میگیریم طبقهبندی کنیم، خواب در بین زنبورها و حشرات با حافظه و یادگیری آنها گره خورده است. زمانی که یک زنبور کارگر جوان در یک کندو بهوجود میآید، به یک زندگی اجتماعی با قوانین بیشماری برای یادگیری وارد میشود. او خود را در احاطهٔ شاخکهای متحرک، بدنهای کرکی که هم دیگر را فشار میدهند و یک همهمه از رد و بدل شدن پیامها پیدا میکند. بلاچ و دستیارش برای فهمیدن این که شلوغی کندو چه تأثیری بر خواب زنبورها دارد، تعدادی از آنها را به خارج از کندو بردند.
آنها زنبورهایی را که به تازگی بالغ شده بودند مورد بررسی قرار دادند. به تعدادی از زنبورها اجازه دادند یک یا دو روز اول را در گروه خودشان باشند و بقیه به صورت جداگانه در آزمایشگاه بودند. سپس همهٔ زنبورها را برای نظارت به قفسهای جداگانه منتقل کردند. زنبورهایی که در کندو بودند زمان بیشتری خوابیدند و این فقط یک خواب کوتاه نبود. بلافاصله پس از ترک کندو زنبورها هر روز در حدود پنج ساعت یا بیشتر میخوابیدند. در مجموع زنبورهای اجتماعی بیشتر از 60% روز خود را صرف خوابیدن میکردند.
واضح است که موضوعی درمورد زندگی جمعی، آنها را بسیار خسته کرده بود. برای پیدا کردن این فاکتور دانشمندان زنبورهای جوان را به کندوهایشان برگرداندند. اما این بار آنها را در قفسهای مشبک جدا از خواهرهایشان قرار دادند. زنبورهای جوان قادر نبودند بدن و شاخکهای سایر زنبورهای داخل کندو را لمس کنند. این بدان معنی بود که قسمتی از ارتباط آنها با گروهشان قطع شده بود. با کمال تعجب این زنبورها به اندازهٔ زنبورهای دیگری که آزاد بودند میخوابیدند. بلاچ معتقد است به علت تاریکی و جمعیت بسیار زیاد زنبورها در کندو احتمالاً زنبورها با نگاه کردن به اطرافشان چیز زیادی یاد نمیگیرند. پس دیدن آنها را خسته نمیکند، بلکه فرومونها یا دیگر بوهایی که به مشام آنها میرسد، قسمتی از حجم اطلاعات عظیمی است که آنها دریافت میکنند. آنها حتی ممکن است از ارتعاشات و صداهای موجود در محل زندگی خود یا حتی سیگنالهای الکتریکی مطالبی یاد بگیرند.
هرگونه اطلاعاتی که یک زنبور در روزهای اول زندگیاش دریافت میکند، طبیعتاً مغز او به زمان زیادی برای پردازش آنها نیاز دارد. در مرحلهٔ بعد بلاچ سعی دارد دقیقاً بفهمد چه فاکتورهایی باعث میشود زنبورها بیشتر بخوابند. زنبورهای عسل باید چیزهای زیادی از جمله پرواز به سوی منابع غذایی جدید و حرکاتی برای برقراری ارتباط با یکدیگر بیاموزند و بهخاطر بسپارند. اما بلاچ مشتاق است بداند که آیا یادگیری رفتارهای اجتماعی که درون کندو اتفاق میافتد ممکن است بر خوابیدن آنها حتی بیشتر از این فعالیت ها تأثیر داشته باشد یا خیر. ممکن است صرف نظر از اینکه شما از چه گونهای هستید، داشتن یک زندگی اجتماعی پر سر و صدا برایتان خسته کننده باشد.
منابع: