نوبليست پرتغالي سال ۲۰۱۲، و رييس دپارتمان فيزيک کالج فرانسه
|
هاروشه در سال ۲۰۱۲ براي کارهايش تجربياش در زمينه ي اندازه گيري و استفاده از سيستمهاي منفرد کوانتمي جايزه نوبل را بُرد. در ۲۲ آوريل ۲۰۱۳ اولين روي که کنفرانس فِست بِرگ برگزار ميشد، سخنراني در مورد «کنترل فوتونها در کاواک» داشت. آزمايشهاي اخير در حوزهي کاواک QED را مطرح کرد که گروه خودش با گيرانداختن فوتونهاي ميکروموج، بدون از بين بُردن (حالت) آنها و استفاده از روشهاي کوانتمي توانست تعداد فوتونها بشمارد. بعداً پيشرفتهاي ديگري نيز حاصل شد که در همين سخنراني، وي به آنها پرداخت. عضو شوراي سردبيري مجلهي فيزيک آسياي پاسفيک در طول کنفرانس فِست بِرگ در ۲۴ آوريل ۲۰۱۴ با هاروشه مصاحبه کرد. براي اطلاعات بيشتر: Bergefest
به نظر شما روزي سنگاپور ميتواند به عنوان پيشرو در فيزيک در جايگاه جهاني، نقشي داشته باشد؟
س.ه: پژوهش کنجکاو محور! سؤال مهمي است، ولي دانشمندان بايد آزادانه کار کنند. خيلي مهم است که از هدفهاي از پيش تعيين شده دوري کنند. هزينهاي که ميپردازند، کنجکاوي اولويت پذير است. کسي (آيندهي) کاربرد هر پژوهش بنيادي را نميداند. مثالهاي تاريخي از پيشرفتهاي بزرگ فناوري هست که همه ريشه در پژوهش بنيادي داشته. پيشرفتهاي قابل ملاحظه در فناوري با پژوهش کنکاجو محور شروع شده. و جايي جز زيست شناسي و فيزيک ندارند. به علاوه، پيشرفت خلاق، نميتواند منحصر به علوم بنيادي دشوار باشد. مطالعهي علوم اجتماعي به توسعهي خلاقيت کمک ميکند. کمک ميکند تا پژوهش کنجکاو محور با موضوعهاي متنوع و فراگيري براي خود فراگيري انجام شود.
به زبان ساده ميتوانيد کمي در مورد ايدههاي اخيرتان توضيح دهيد؟
س.ه: آشکارسازي نور آن را نابود ميکند. برايم جالب بود که به نور بجاي حامل اطلاعات به صورت يک جسم نگاه کنم. دستکاري نور روشي غيرتخريبي است که همواره بسيار هيجان انگيز و ثمربخش بوده.
چه راز حل نشدهاي در فيزيک هست که شما به طور خاص با درک کنوني ما از فيزيک در ذهن داريد؟
س.ه: انرژي تاريک. طبيعت اين ماده چيست؟ رازهاي کيهانشناسي بعضاً از بزرگترين مسائل فيزيک و به ذرات بنيادي مرتبط هستند. بنابراين اين ارتباط بين بسيار بزرگ و بسيار کوچک يکي از رازآلودترينهاست که اميدوارم پيشرفتي در آن حاصل شود. اين اميد وجود دارد که در اين زمينه ايدههاي جديدي داشته باشيم.
ديدگاه شما از آيندهي علم و فناوري چيست؟
س.ه: دربارهي آينده کمي مبهم فکر ميکنم. هوش بشر به من اميد ميدهد. درک حوزههايي که شايد راه فراري براي مشاهدهي مستقيم داشتهاند. هنوز ذهن بشر قدرت زيادي دارد.ما از قوانين تحول زيستي پيروي ميکنيم. ميزان بالاي تغيير و انتقال سيارهمان چالشهايي چون گرمايش را همراه داشته، منابع محدود مصرف داشتيم و غيره. من اميدوارم که ذهن بشر بتواند از اين فجايع دوري کند. بشر محيط زيست را سريعتر از قبل تغيير ميدهد. سازگاري با تغييرات زياد سخت است، و ما بايد با محيط جديد خودمان را سازگار کنيم و جاي نگراني دارد. حل مشکل براي بازهي زماني متوسط يا بلندمدت اغلب با راه حلهاي موقتي تفاوت زيادي دارد.
به عنوان فيزيکدان مرد، دربارهي توزيع جنسيتي در فيزيک چه نظري داريد؟ بايد توزيع بيش از اين که هست باشد؟
س.ه: نسبت به مردان، زنان کمتري در فيزيک هستند. دليل آن هم واضح نيست. رقابت بسيار سخت است و يا شايد دانشجويان مرد ميتوانند بيشتر خود را در موقعيتهاي ريسکپذير قرار دهند و خودشان را تحميل کنند. من هيچ تفاوتي بين هوش و مهارت دو جنس نميبينم. زناني که موفق بودهاند هم کارشان خوب بوده. شايد به زماني برميگردد که دختران در مرحلهي رشد قرار دارند و بايد ديد پدر و کادر چه انتظاراتي دارند. البته بهتر از محيط بزرگتري براي خلاقيت و هوش فراهم شود که زنان هم در آن سهمي داشته باشند. در همهي سطوح هم اين مسئله صدق ميکند. يکي از بزرگترين تراژديهاي بشر در سرتاسر دنيا، اين بوده که بيشتر زنان مورد ظلم واقع شدهاند و فرصتهاي برابري نسبت به مردان ندارند. در بيشتر کشورها اين مسئله بزرگي است که جوامع خودشان را چند بخش ميکنند و در نتيجه استعدادهايشان هم شانس کمتري دارند. فرهنگها بايد به شيوهاي توسعه پيدا کنند که به دختران اجازه دهند در علم موفق باشند. بشر کشفهاي با ارزشي را با حذف کردن جمعيت زنان در علم از دست ميدهد.
|
به عنوان يک نوبليست، نظرتان در مورد تمجيدهاي علمي چيست؟ نظرتان در مورد نوبل و اثرش در پيشرفت علم چيست؟ اين سؤال با کساني ست که ماهيت علم و جوايز علمي را به چالش ميکشند
س.ه: همين را خودم تجربه کردم و به نظرم اگر نوبل نميبردم اين سؤال از من نميشد. ديدهاک که چگونه اين جايزه زندگي کساني آن را دريافت کردهاند تغيير داده. اهميت آن شايد بسيار زياد باشد. بايد از سؤالاتي حيطهي تخصص من نيست دوري کنم. اين جايزه به من نوعي توجه از سوي رسانهها داده که نظرات من در حوزهي کاريام جديتر گرفته ميشود. به عنوان يک دانشمند، چند کلمهاي در مورد علم ميتوانم نظر بدهم، ولي در مورد سياست و موضوعهاي ديگر عموماً محدوديتهايي وجود دارد.
به طور کُلي حالت رندومي براي دريافت جايزه نوبل وجود دارد. قواعد آن براي صد سال براي همه يکسان برقرار بوده، برخلاف آن تغيير ديگري اتفاق افتاده؛ جامعهي کوچک دانشمندان به يک جامعهي بزرگ تبديل شده. کمياب بودن، باعث بزرگ بودن هم ميشود، که خوب است و از ديد مردم علم وجهي بهتري دارد. از طرف ديگر، دانشمندان خوب زيادي در سرتاسر دنيا هستند از آنجا که تنها سه نفر ميتوانند جايزه را ببرند، اين جايزه شبيه قرعه کشي شده. بسياري هستند که جقشان برنده شدن در اين جايزه است و ممکن هرگز آن را نبرند.
به عنوان يک پرتغالي نوبليست، «فرصت» چه بازخوردي در موفقيت شما داشته؟ چقدر شانس و شرايطي که در فضاي پيشرفت علم حاکم استبه موفقيت منجر شده؟
س.ه: خيلي خوش شانس بودم که فرصتهاي زياد و شرايط مطلوبي داشتم. کجا آموزش ديده باشيد، روحيهي اطراف شما چطور است، همه ياري کننده هستند. خانوادهي علمي جايزه نوبل ميتواند کمک باشد. بين بيشتر کساني که نوبل بردهاند اين مسئله مشترک بوده. در مورد شانس: همهي پژوهش ما براساس توان ساختن جعبههاي فوتوني بوده که نور را به مدت مشخصي نگه ميدارد. اگر اين طول عمر تنها کسري از ضريب ۱۰ بود، نميتوانستيم آنچه را که ديديم ببينيم. اين ضريب ۱۰ از اول تضمين شده نبود. عامل اصلي به دست آوردن چنين کاواکي بود. اين شانس بود که آزمايش جواب داد.
به نظر شما جالبترين نکتهي کوانتم زنو (Quantum Zeno) چيست؟ چه آزمايش شگفت انگيزي ميتواند تحول يک سيستم کوانتمي را فريز کند و همينطور توجه همکاران شما را جلب کند؟
س.ه: کوانتم زنو نمايشي است از زماني که شما سيستم کوانتمي را مشاهده ميکنيد، و تحول آن را تصحيح ميکنيد. بگذاريد بگويم، اين پديده بيشتر تجربي است و مادي. چندان در فريز کردن به تحول سيستم علاقهاي نداريم، ولي ممانعت از سيستم در رسيدن به مرزهاي مشخص مد نظر ماست. ما سيستم را مجبور ميکنيم که از تحول از پيش تعيين شدهاي پيروي کند. اميدواريم که به مسير جالبي رهنمون شود.
بنا به نظر فيلسوف ايسايان برلين داريم که دو نوع پژوهشگر داريم، روباه و خارپُشت. روباه خيلي ميداند، و خارپُشت ميداند کدام مسئله بزرگ است؛ شما کدام يک هستيد؟
س.ه: خارپُشت. نيازي نداريد راجع هر چيزي راجع به همه چيز بدانيد! فقط بايد چيزي را بدانيد که ديگران نميدانند. همين باعث از بين رفتن ذهينتي ميشود که بايد همه چيز را قبل از کار جديدتان بدانيد.
چطور به يک مسئله ميرسيد؟
س.ه: ترکيبي از خيلي رهيافتها. بخش مهم قضيه اين است که ياد بگيريد ديگران چطور انجام دادند. مقالات را بخوانيد و مراحل آن را درک کنيد. اگر به کنفرانسها، کارگاهها و سخنرانيها برويد ايدههايي ميگيريد؛ ولي شايد بهترين کار اين باشد راه ديگراني که اين مسير را رفتهاند ياد بگيريد.
کارهاي روزانهتان چگونه هستند؟
س.ه: در طول روز که کار ميکنم. متوجه شدهام که وقتي تا نيمه شب کار ميکنم، در خوابيدن به مشکل برميخورم. در نتيجه بعد از اتمام روز کاري، دوست دارم کارهايي کنم که هيچ ربطي به کارم ندارند. مطالعه ميکنم، فيلم يا سريال ميبينم، و يا هر چيزي که با کار روزانه تفاوت داشته باشد. به خواب خوب نياز دارم، در غير اين صورت، روز بعد داغون هستم و کار مفيدي نميتوانم انجام دهم.
منابع مفيد:
صفحهي نوبل
هاروشه-ويکيپديا
Quantum Zeno
براي کساني که با کوانتم زنو ميخواهند تخصصيتر آشنا شوند: هر آنچه در مورد کوانتم زنو بايد بدانيد