در ادامهي مصاحبه با بچههاي موفق المپيادي با «پويا كريم بابانژاد» دارندهي مدال طلای كشوری در فيزيك در سال 1385 گفتگويي رو ترتيب داديم.
ايشون با بزرگواري دعوت ما رو اجابت گفت و بقيهي ماجرا رو خودتون بخونيد ... |
|
«پويا كريم بابانژاد» دارندهي مدال طلای كشوری در فيزيك در سال 1385. | |
|
| چی شد كه وارد المپياد شدی؟ | من در سال سوم دبيرستان در حال خواندن كنكور بودم و در اين زمينه هم موفق بودم.
ولی از آنجا كه قبلاً در سال دوم در مدرسهی ما كلاسهای المپياد تشكيل میشد و من چند جلسه شركت كرده بودم و سال دوم در مرحلهی اول قبول شده بودم و نفرهاي برتر كنكور در همان سال (سال سوم) همه از بچههای نقرهی المپياد فيزيك بودند در كنار كنكور شروع به خواندن المپياد كردم؛ با اين اميد كه اگر طلا هم نگرفتم اتفاقی كه براي نقرههای سال ما افتاد برای من هم بيافتد. | |
|
اول از همه جو مدرسه و معلم المپياد كه از نظر معنوی بسيار با او انس داشتم. | |
|
از آذر سال سوم دبيرستان، نزديك امتحان مرحلهی اول بهطور جدی شروع كردم.
همانطور كه گفتم سال دوم هم خيلی كم المپياد خوانده بودم (در حد كتابهايی مثل: «فيزيك پايه»). | |
|
| حالا از المپياد بگيم ... مراحل | كشوری چهجوری هست؟ | مرحلهی اول هر سال حدود دههزار نفر از بچههای رياضی فيزيك كه معدل و نمرهی فيزيك آنها از يكحد مشخص بالاتر بوده در يكامتحان تستی شركت میكنند و حدود 800 نفر قبول میشوند.
در مرحلهی دوم 800 نفر در يك مرحله آزمون تشريحی شركت میكنند كه بخش عملی هم دارد ولی بيشتر تئوری مورد نظر است و حدود 40 نفر برگزيده میشوند.
در مرحلهی سوم اين 40 نفر در يك دورهی تابستانهی دو ماهه در «باشگاه دانشپژوهان» شركت میكنند و پس از حدود 5 امتحان عملی و 5 امتحان تئوری، 10 نفر طلا، 15 نفر نقره و 15 نفر مدال برنز میگيرند. | |
|
| بهنظرت رمز موفقيتات چیه؟! | نمیشود اسمش را موفقيت گذاشت. ولی اگر اينطور باشد هم رمز آن اين است كه انسان هميشه بايد برای كارهای سخت شجاعت داشته باشد.
مهم شروع است و اگر كاری شروع شود ادامهاش آسان است. | |
|
| از كلاسهای تقويتی و ... | استفاده كردی؟ | نه! كلاسهايی در مدرسه برایمان گذاشتند كه از شانس ما در سالی كه ما بوديم بسيار بینظم بود و عملاً در كل به 10 جلسه نرسيد!!! | |
|
| كنكور چيه؟ فرق كنكور با المپياد | چيه؟ معايب و مزايای هر كدوم ... | كنكور يك روش مطمئنتر برای راهيابی به دانشگاهه و ريسك المپيادو نداره.
چون كنكور روش عمومی ورود به دانشگاهه ترس كمتری از ورود در اون هست ولی المپياد هم اگر درست خونده بشه حتی اگه موفق به گرفتن مدال طلا و يا حتی هيچ مدالی نشی بسيار به كنكور كمك میكنه.
مزيت كنكور اينه كه مردم بيشتر روی اون تمركز دارند و زوايای تاريك نداره همه میدونند چيه و موفقيت در اون بيشتر به چشم میآيد.
ولی عيب اون اينه كه يكسری چيزهايی كه دوست نداری را بايد بخونی البته همهی مطالب اون بد نيستند!
در مورد المپياد بايد بگم مزيتش شكلگيری ذهن فعال است و عيبش هم ناشناخته بودن و ريسك بالايش است. | |
|
| حالا میخواهی دانشگاه چه | رشتهای رو ادامه بدی ... با توجه به اينكه از سال دوم میتونی دو رشته بخونی چه رشته(هايی) رو انتخاب میكنی؟ | در حال حاضر دو رشتهی مهندسی برق و فيزيك را میخوانم. | |
|
| به علاقهمندان برای شركت در | المپياد چه توصيهای داری؟ | توصيه دارم كه از جَو زدگی پرهيز كنن و بهدنبال كتابهای سنگين نرن!
كتاب ابتدايی مثل: «فيزيك هاليدی»، «فيزيك پايه» و ... را مفهومی بخونن و بيشتر فكر كنن تا اينكه مطلب بخونن. | |
|
| اوقات فراغتات رو چهجوری | میگذرونی؟ |
| - تلوزيون؛ | | - اينترنت؛ | | - سفر؛ | | - يكسری درس هايی مثل زيستشناسی كه بهاشون بسيار علاقه دارم ولی بهطور دانشگاهی نمیخونم را میخونم. |
| |
|
كتاب «جنگ و صلح» اثر «تولستوی». | |
|
| آرزويی كه میخوای به ما بگی؟ | آرزوِي خاصی ندارم ولی دوست دارم در زندگی مسؤوليتهايی كه بهعهدهام ميگذارن خوب انجام بدم و در هر لحظه از زندگی لذت ببرم. | |
|
| در مورد دورهی باشگاه كه | گذروندی بگو؟ باشگاه چه معايب و مزايايی در كارش داره؟ | خوبه ولی ايرادش اينه كه جَو يه جوريه كه همه بهدنبال (مدال) طلا هستند كه از كنكور معاف بشن.
اين باعث ميشه كه استرس خيلی بالا بره ولی كلاً دوره خوبه و آدم خيلی چيزها ياد میگيره هم درسی و هم اخلاقی. | |
|
شب صحبت غنيمت دان كه بعد از روزگار ما بسی گردش كند گردون، بسی ليل و نهار آرد | |
|
برای همهی مردم جهان آرزوی خوشبختی دارم. | |
|