شامگاه چهارشنبه 27 دی 1385، انفجار مهیب کپسول گاز هیدروژن در یکی از آزمایشگاههای دانشکدهی علوم دانشگاه تربیت مدرس، فوت دلخراش یکی از دانشجویان دکتری شیمی این دانشگاه را رقم زد. در این حادثهی تأسفبار - که حوالی ساعت 20 و 30 دقیقه رخ داد - «محمدرضا خلیلی» دانشجوی 27 سالهی دورهی دکتری شیمی دانشگاه تربیت مدرس جان خود را از دست داد و یک دانشجوی دختر دانشگاه شهید بهشتی - که بهصورت مهمان در این آزمایشگاه فعالیت میکرد – بهشدت مجروح شد. بهگزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «دکتر یدالله یمینی» عضو هیأت علمی بخش شیمی دانشکدهی علوم پایهی دانشگاه تربیت مدرس و استاد راهنمای مرحوم خلیلی با ابراز تأسف از بروز این سانحهی دلخراش از «مرحوم خلیلی» بهعنوان دانشجویی عاشق پژوهش و تحقیق و همچنین بسیار مجرب و توانمند در بهرهگیری از تجهیزات آزمایشگاهی یاد کرد که برای اولین بار نظریه و روش جدیدی را تحتعنوان «قطرهی معلق» برای استخراج مقادیر بسیار اندک آلایندهها ارائه کرده و در تحقیقات خود زمینههای مختلف کاربرد این روش را دنبال میکرد و معتقد بود به کمک این «قطرهی معلق» سرانجام روزی مواردی نظیر: مشکلات مربوط به آنالیز آرسنیک - که منشأ بسیاری از بیماریهاست - برطرف میشود. وی - که در دورهی کارشناسی ارشد نیز از اساتید «مرحوم خلیلی» بوده است - خاطرنشان کرد: «مرحوم خلیلی» در ابتدا با یکی از دانشجویان بسیار توانمند ما - که در زمینهی گازکروماتوگرافی بسیار توانمند بود - همکار شد و کارهایش را با او آغاز کرد و آموزش دید و وقتی مطمئن شدیم که میتواند از سیستم استفاده کند کار با دستگاه را آغاز کرد. وی در همان دورهی کارشناسی ارشد، مقالهی بسیار خوبی با عنوان ذیل در مجلهی «مواد خطرناک» (Hazardous Materials) چاپ کرد: Analysis of N-Alkanes in Water Samples by means of Headspace Solvent Microextraction and Gas Chromatography و زمانی که وارد دورهی دکتری شد از نظر فکری و توانمندیها جهش عجیبی پیدا کرد و ایدههای خیلی جالبی را مطرح کرد و در آن راستا، کارهای بسیار جالبی را خودش و تعدادی دیگر از دوستانش انجام دادند. وی خاطرنشان کرد: «مرحوم خلیلی» نظریه و روشی عملی را برای اولین بار در دنیا مطرح کرد که آن را «قطرهی معلق» (Floating Drop) نامیده بود. وی یک روز به اتاق من آمد و گفت: «دیروز ظهر - که ناهار قرمهسبزی بود - قضیهای را دیدم که ذهن مرا به خود مشغول کرد. من دیدم روغنی که ظهر داخل غذا پخش شده بود وقتی سرد شد در سطح غذا جمع شد و یخ بست و من فکر میکنم از این پدیده میتوانیم روشی را برای استخراج مقادیر بسیار کم آلایندهها ارائه دهیم». این نظریه بهنظر من هم بسیار جالب آمد و آن مرحوم بلافاصله کار آزمایشگاهیاش را شروع کرد و به نتایج بسیار جالبی رسید. این استاد شیمی تجزیه تصریح کرد: «آرسنیک» منشأ بسیاری از بیماریهاست ولی روشی نداریم که بتوانیم غلظتهای بسیار کم آرسنیک را با سرعت بالا در خون افراد تشخیص دهیم. «مرحوم خلیلی» میگفت: همین قطرهی معلق به کمک ما میآید. وی را با «مرکز تحقیقات جهاد دانشگاهی» هماهنگ کردم که مسؤولیت دو دستگاه را به وی دادند. یکی از این دستگاهها حدود 12 سال بود که از کار افتاده بود و افراد مختلفی که آمده بودند نتوانسته بودند آن را راه بیاندازند. وی بلافاصله مشابه نرمافزاری را که در اینجا استفاده میکردیم روی آن پیاده کرد و دستگاه را راه انداخت و یک کارشناس هم به او دادند و در آنجا کار میکرد و در کنار آن مسؤولیت یک دستگاه جذب اتمی را به او دادند که به «کورهی گرافیتی» مجهز بود. «دکتر یمینی» افزود: آن مرحوم سعی داشت از روش قطرهی معلق برای تغلیظ آرسنیک استفاده کند حال آنکه تاکنون در زمینهی تولید نمونههای آلی با کورههای گرافیتی کار چندانی در کشور نشده بود. با این حال تلاش بسیار زیادی کرد تا سیستم را برای اندازهگیری آرسنیک در محیطی - که از آن استفاده کرده بود (دودکان) - آماده کند. وی تمام مشکلات را برطرف کرد و با موفقیت از روش خود استفاده کرد ولی متأسفانه بخش آخر کارش - که باید نشان میداد روشاش در محیطهایی مثل خون و ادرار کارایی دارد - باقی ماند که امیدواریم دوستانی که در جهاد هستند کار ایشان را ادامه دهند. عضو هیأت علمی بخش شیمی دانشکدهی علوم پایهی دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: کاری که «مرحوم خلیلی» در آزمایشگاه دانشگاه انجام میداد در زمینهی «پلاستایزرها» - مواد افزودنی به پلاستیکها - بود. به بطریهای پلیاتیلنی آب معدنی، نرمکنندههایی میافزایند که احتمال وارد شدن آنها به آب معدنی خیلی زیاد است. «مرحوم خلیلی» میگفت: قطرهی معلق اینجا هم به کمک ما میآید و با کمک یکی دیگر از دوستان کارشان را شروع کردند و خیلی خوب پیش میرفت تا آنکه متأسفانه دو هفتهی پیش دستگاه هیدروژن ژنراتوری - که به دستگاه گازکروماتوگراف متصل شده بود - دچار مشکل شد و و از کار افتاد. طبق آموزشهای مهندسان شرکت، هر بار که دستگاه خراب میشد «ممبرین» (غشای) دستگاه را شست و شو میدادند و درست میشد. این بار هم دو سهبار «ممبرین» را شست و شو دادند که متأسفانه درست نشد و چون اخیراً مرتباً با این مشکل مواجه میشدیم از چند هفته قبل آن را به یک شرکت سفارش داده بودیم. وی افزود: بعد از تماس با متخصص شرکت مربوطه، آن شخص به علت اینکه مأموریت داشت زمان تعمیر را به یک هفته بعد موکول کرد ولی دانشجوی مرحوم - که مصر به ادامهی کارش بود - از آنجایی که تجربهی استفاده از کپسول هیدروژن را داشت از من خواست تا بپذیرم که با کپسول هیدروژن ادامه دهد. «دکتر یمینی» دربارهی استفاده از کپسول هیدروژن بهجای هیدروژن ژنراتور تصریح کرد: استفاده از کپسول هیدروژن امری کاملاً متداول است و در کشور ما نیز در حدود 50 درصد موارد از هیدروژن ژنراتور و در 50 درصد هم از همین کپسولهای هیدروژن استاندارد استفاده میشود. وی افزود: بعد از هماهنگیهایی که انجام دادیم «مرحوم خلیلی» موفق شد یک کپسول هیدروژن از آزمایشگاهی دیگر تهیه کند و با توجه به وسواس و دقت زیادی که داشت بههمراه دانشجویی دیگر چندمرتبه کپسول را لیک چک کرد ولی هر کار میکردند دتکتور روشن نمیشد و بسیار عصبانی بود و میگفت باید برای خودمان یک کپسول تهیه کنیم. استاد راهنمای دانشجوی فقید دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: در روز سهشنبه - روز قبل از حادثه - یک کپسول 50 لیتری برای آزمایشگاه خود سفارش دادیم و مأمور خرید ما که همان چهارشنبه برای تهیهی گازهای دیگر رفته بود به سفارش من که گفته بودم بهترین و ایمنترین نوع کپسول را بخرد یک کپسول هیدروژن آلمانی با کیفیت خیلی خوب تهیه کرده و همان روز به آزمایشگاه برده بود. «مرحوم خلیلی» وقتی به آزمایشگاه میرود و کپسول جدید را میبیند تصمیم میگیرد که از آن استفاده کند ولی متأسفانه زمانی که قصد تعویض کپسول چک شده با کپسول جدید را داشت کپسول هیدروژن منفجر شده و این حادثه تلخ بهوقوع میپیوندد. «دکتر یمینی» نظر خود را دربارهی علت حادثه چنین ابراز داشت: قطعاً علت حادثه را باید کارشناسان مربوطه تعیین کنند و باید توجه داده باشیم که بههر حال کارهای تحقیقاتی در هر کشوری همواره حوادث و مخاطراتی را در کنار خود دارد. البته از آنجایی که دانشجوی مرحوم شخصی متبحر و با تجربه بود قطعاً سهلانگاری توسط او صورت نگرفته و از طرفی دیگر تجهیزات آزمایشگاه هم در حد استاندارد بودند و نمیتوان آنها را علت حادثه عنوان کرد و بهنظر من این حادثه و ضایعهی دردناک یک اتفاق تلخ بود. وی افزود: «مرحوم خلیلی» با توجه به اینکه در دورهی کارشناسی ارشد هم دانشجوی خود من بود با دستگاهها کار کرده بود و جزو یکی از متبحرترین افرادی بود که با سیستم گازکوروماتوگرافی کار میکردند. باور کردن این حادثه هنوز هم برای خود من و دوستان آن مرحوم مشکل است و ضایعهی بسیار دردناکی است که در طول بیست و چهار سال فعالیت دانشگاه نیز سابقه نداشته است. استاد راهنمای دانشجوی فقید دانشگاه تربیت مدرس در ادامه گفت: اصولاً آزمایشگاههای «شیمی تجزیه» - که آزمایشگاههایی دستگاهی بوده و دانشجویان در آن با یکسری دستگاههای بسیار دقیق و حساس سر و کار دارند - بهدلیل استفاده از مقادیر بسیار جزوی مواد از تمیزترین و ایمنترین آزمایشگاهها هستند و خصوصاً در مقایسه با آزمایشگاههایی که کارهای سنتزی و معدنی انجام میدهند، وضعیت بهتری دارند. از طرف دیگر تجهیزات و دستگاههایی که حداقل در این آزمایشگاه داریم و عمدتاً امریکایی یا آلمانی هستند از بهترین مدلهای تجهیزاتی هستند که در سطح دنیا استفاده میشوند و از بالاترین استانداردهای جهانی برخوردارند. وی در مورد چگونگی اتفاق رخ داده افزود: این حادثه در آزمایشگاه در هنگام تعویض کپسول هیدروژن رخ داد و ربطی به تجهیزات آزمایشگاه نداشت و منظور دانشجویان نیز از استاندارد نبودن آزمایشگاهها این نیست که تجهیزات آزمایشگاهی مشکل دارند بلکه خواست آنها استاندارد کردن فضای آزمایشگاه شامل مواردی نظیر سنسور هیدروژن، تهویهی خوب با هودها و فیلترهای مناسب میباشد. «دکتر یمینی» تصریح کرد: یکی از بزرگترین مشکلات آزمایشگاههای کشور این است که نمیتوانند حلالهای خطرناک مصرف شده را دفع کنند و هیچ ارگانی در کشور برای جمعاوری و دفع استاندارد حلالهای دورریز آزمایشگاهها وجود ندارد. |