اشکال کار مهندسان کجاست؟ رسوايي شرکت خودروسازي فولکس واگن يکي از مشکلات کاري مهندسان را فاش ميکند.
در اواخر سال گذشته، من بعد از ظهر يکي از روزها در دورهي اينترنتي آموزش اخلاق و مطلوبيت (training in compliance and ethics) شرکت کردم. اين دوره با هدف اطمينان از درک کامل قوانيني و مقررات و سياستهاي حاکم بر سازمان توسط کارکنان و داوطلبان طراحي شده بود. در اين دورهي آموزشي قوانين پوششي در رابطه با رشوه، تشخيص موارد ناقض منافع سازمان، حفاظت اطلاعات و امنيت و قوانين و حقوق کارکنان بررسي ميشد.
از دههي ۱۹۷۰ ميلادي، شاخصههاي رفتاري، اخلاق حرفهاي و مطلوبيت در شرکتهاي مختلف سراسر جهان اهميت ويژهاي پيدا کرده است. فولکس واگن (Volkswagen) يک کمپاني توليد وسايل نقليه است که خودروهاي خود را با شعار اتومبيل مردمي توليد ميکند. اين کمپاني دستورالعملهاي اخلاق حرفهاي بسيار کاملي دارد. همچنين در شرکت فولکس واگن يک سيستم نظارت و بازرسي طراحي شده که به وسيلهي آن کارکنان ميتوانند هر گونه تخلف از قوانين را به طور ناشناس گزارش دهند. اما کار اين کمپاني خالي از ايراد نبود. اين ايراد چيست؟
صنعت خودروسازي در سراسر دنيا با پديدهي تقلب و فريبکاري چندان غريبه نيست. اما اين پديده براي فولکس واگن يک رسوايي بزرگ را به بار آورد. اين شرکت خودروسازي سعي کرده بود تا آمارهاي توليد گازهاي گلخانهاي را همزمان توسط الگوريتمها و با دستکاري انساني تغيير دهد. به نظرميرسيد که اين فريبکاري هرگز آشکار نخواهد شد. اما معلوم شد که شرکت فولکس واگن در آمارها تقلب کرده است. هنوز انگيزهي اصلي مديران اين کمپاني دربارهي تغيير در اطلاعات معلوم نيست. شايد آنهاميخواستند با اين روش براي خود وقت بخرند تا بتوانند در مدت زمان مناسب، سطح گازهاي گلخانه اي آزاد شدهي محصولاتشان را کاهش دهند. بسياري از شهرونداني که پيگير اين ماجرا هستند، بر اين باورند که بايد با اين گونه تخلفات مديريتي به شدت برخورد شود.
|
من در اين باره با پروفسور استفان آنگر (Stephen Unger)، استاد علوم کامپيوتر و مهندسي برق دانشگاه کلمبيا و نويسندهي کتاب «کنترل فناوري: اخلاق حرفهاي و مهندس مسئول» صحبت کردم. اين کتاب در سال ۱۹۹۴ منتشر شده است. او مطالبي را دربارهي موضوع شرکت فولکس واگن در اين کتاب نوشته است. به عقيدهي آنگر، دليل گرايش مهندسان شرکتها به تقلب و فريبکاري واضح است. آنها تحصيلات برتر دارند و در يک کلاس حرفهاي جامعه تعريف ميشوند. اما استخدامشان در کمپانيهاي مختلف اغلب به طور موقت است و به واسطهي دستورالعملهاي محدود کننده و گاه سوال برانگيز، وضعيت امني ندارند. به همين دليل در برخورد با فريبکاريها معمولاً سکوت ميکنند و آن را نديده ميگيرند. در حقيقت مهندسان مجبور به انجام امور غيرحرفهاي ميشوند. جالب اينجاست که در نظرسنجيهاي متعددي که در طول دههي اخير دربارهي ميزان صداقت و اخلاق حرفهاي متخصصان حوزههاي مختلف انجام شده است، همواره مهندسان نمرهي خوبي به دست آورده اند. آنها به دليل پيشبرد فناوريهاي نو و تسهيل زندگي مدرن درميان مردم وجههي بسيار محبوبي دارند.
همين مسئله کار را براي مهندسان دشوار ميکند. جامعه همواره از آنها انتظار درستکاري و صداقت پيشگي دارد در حالي که شرايط لازم براي کار آسودهي آنها را فراهم نکرده است. در نهايت از موضوع پيش آمده ميتوان درياقت که دستورالعملهاي حرفهاي و منشور اخلاقي فولکس واگن نتوانست اين کمپاني را از فريبکاري باز دارد. شايد هر کجا که انسان، تکنولوژي، قدرت و پول در کناريکديگر قرار بگيرند، به ناچار بايد منتظر يک بحران اخلاقي باشيم. شايد بهتر باشد که منشورهاي اخلاق حرفهاي و سازماني بازنگري شوند و اگر لازم است، اصلاحاتي در آنها اعمال شود. اين مقاله با عنوان «سال نو، پروژههاي نو، اخلاقيات قديمي؟» منتشر شده است.
منبع:
منابع مفید: