زنگ تفريح شماره 127
فكر ميكنيد كامپيوترها در سال 2050 چه شكلياند؟ فكر ميكنيد ما در سال 2050 هنوز از صفحه كليد و ماوس استفاده ميكنيم و يا اينكه حقيقتاً در يك جهاني ديجيتالي زندگي ميكنيم؟
حدود 40 سال پيش فردي به نام گوردون مور كه از بنيادگذاران شركت اينتل است، مقالهاي در رابطه با آيندهي نيمه رساناها به رشته تحرير درآورد. او در اين مقاله به اين موضوع اشاره كرد كه در طي سالهاي گذشته ميزان پيچيدگي مدارهاي ميكروالكترونيك در هر 2 سال دو بربار شدهاست. معيار اندازهگيري اين پيچيدگي نيز تعداد ترانزيستورها در واحد سطح بود. بهاين معني كه هر سال تراشههايي به بازار ميآمدند كه تعداد ترانزيستورهاي آنها در واحد سطح دو برابر سال گذشته بود. در سالهاي بعد اين قانون به شكلهاي ديگري نيز بيان شد. حتي به مرور زمان نرخ دو برابر براي هر دو سال نيز تغيير كرد و به دو برابر در هر 18 ماه تبديل شد.
قانون مور پيشبيني ميكند كه تعداد المنتهاي گسسته روي يك مدار سيليكوني در هر 2 سال 2 برابر ميشود. درست است كه اين يك ارتباط دقيق نيست اما شما مي توانيد اينطور تصور كنيد كه قدرت پردازش كامپيوترها در هر 2 سال 2 برابر ميشود. اين به اين معناست كه اگر اين قانون درست باشد بين سالهاي 2010 تا 2050 قدرت پردازش كامپيوترها 20 برابر خواهد شد.
|
|
در سال 2010 ، شركت آيبيام كامپيوتر Z196 خود را عرضه كرد و ادعا مي كرد كه پردازشگر آن قادر به پردازش 5.2 گيگاهرتز است. در آن سالها اين مدل سريعترين مدل بود. اين يعني پردازشگر Z196 مي توانست 5.2 ميليون چرخه در يك ثانيه داشته باشد. هر دستوري كه پردازنده اجرا ميكند نياز به تعداد مشخصي پالس ساعت دارد. هرچه پردازنده پالس هاي ساعت بيشتري در يك ثانيه داشه باشد، دستئرات بيشتري را ميتواند در همان مقدار زمان اجرا كند. براي همين است كه ميگويند پردازنده 5.2 گيگاهرتز سريعتر از 3.2 گيگاهرتز است. پردازنده 5.2 گيگاهرتز قادر است تعداد دستورالعملهاي بيشتري نسبت به پردازنده 3.2 گيگاهرتز در يك زمان مشخص را انجام دهد.
اگر در سال 2010، 5.2 گيگاهرتز بالاترين سرعت محسوب ميشد، بالاترين سرعت در سال 2050 بالاترين سرعت چه خواهد بود؟ به نظر مي رسد كه مهندسان راهي براي كنار آمدن با قانون مور پيدا كردهاند، سرعت پردازشگرها در هر 244 ماه دو برابر ميشود ، تا سال 2050 ما تراشهاي خواهيم داشت كه قادر به پردازش 5452595 گيگاهرتز است، يعني چيزي نزديك به 5.5 پتا هرتز.
تصورش سخت است كه ماشيني با اين قدرت پردازش چه برنامههايي را مي تواند اجرا كند. مسائل پيچيده محاسباتي، مانند شبيهسازي مغز انسان. ممكن است براي ماشيني با اين قدرت پردازش اين مسائل هم آسان باشد. بعضي آينده نگران باور دارند كه ممكن است ماشينهاي بيشتري با هوش بسيار بيشتر از هوش خود بتوانيم بسازيم. ممكن است اين ماشينها بتوانند با سرعت بيشتري راهحلهايي براي بهبود بخشيدن به سرعت پردازش بيايند. با اينكه بيشتر دانشمندان كامپيوتر در اين مورد اطمينان هستند اما هنوز خيليها در اينباره شك دارند. قطعاً، مغز انسان بسيار پيچيدهتر از لن است كه ما درك كنيم. در اينصورت، قدرت بسيار زياد محاسباتي نيز قادر به انجام آنچه در توان انسان است نيست. اگر براي لحظهاي مسئلهي هوش مصنوعي را كنار بگذاريم، كامپيوترهاي آينده به نظر چگونهاند؟ آنها حقيقتاً نامرئي هستند. محاسبات فراگيري نوعي از تكنولوژي است كه كامپيوترها در هر آنچه شما تصور كنيد دخيل هستند؛ ساخت و ساز، وسايل نقليه و حتي لباسي كه ميپوشيد.
با توجه به تكنولوژي شبكه، جهان در سال 2050 ممكن است محيطي باشد كه مملو از سيستم هاي محاسباتي است. در همچنين دنيايي، دنياي ديجيتالي و زندگي واقعي ممكن است دائماً با هم تداخل داشته باشد. ما تنها اشارهاي كوچك از دنياي آينده را ميتوانيم در تكنولوژي امروز ببينم. صدها تلفن همراه هوشمند لايهاي ديجيتالي روي دنياي واقعي ما كشيدهاند. ميتوانيد همراه با تكنولوژي امروزي در شهري غريبه پَرسه بزنيد اما اين برنامهها نياز دارند ا روي صفحه گوشي موبايل ياشند و شما با لنزها و اين وسايل است كه با دنياي ديجيتالي ارتباط برقرار ميكنيد.
در آينده ممكن است ما قادر باشيم تا با استفاده از عينك وارد دنياي ديجيتال باشيم، ارتباطي لنزي و يا حتي القاي بصري. تصور كنيد دنيا را از پس ميليونها فيلتر ميبينيد كه هر كدام از آنها يك نوع خاصي از اطلاعات را فوراً براي شما ارائه ميكند.