یک دانشجوی کارشناسی ارشد «دانشکدهی پزشکی» «دانشگاه تربیت مدرس» در تحقیقات پایاننامهاش موفق به «کاهش جیوهی پساب آلوده» با استفاده از «جلبک» شد. بهگزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «بهمن رماوندی» هدف از تحقیقات پایاننامهاش را «ارزیابی ظرفیت جذب بیولوژیکی جلبک طبیعی و استاندارد» عنوان و خاطرنشان کرد: «فلز سنگین جیوه» یکی از آلایندههای مهم محیطزیست است که وجود این عنصر و ترکیبهای آن حتی در مقادیر بسیار کم در صنایع صنعتی خطرناک میباشد و باید تا حد امکان حذف شود. از این رو ضروری است که «جیوه» را قبل از انتقال به محیطزیست حذف کرد و بهدلیل اینکه «روشهای حذف شیمیایی جیوه» دارای محدودیت میباشد «جذب بیولوژیکی» بهعنوان روش مناسب برای حذف مقادیر کم «فلزات سنگین» از «فاضلابهای صنعتی» پیشنهاد میشود. در «جذب بیولوژیکی» از «خاصیت متابولیکی» و «جذب فیزیکوشیمیایی» برای «تجمع فلزات سنگین» استفاده میشود و در این ارتباط، «میکروارگانیزمهایی» نظیر: «جلبک» از اهمیت خاصی برخوردارند. در این بررسی، «جلبک طبیعی» از رودخانه گلابدرهی تهران جمعاوری شد که گونههای «اسپیروژیرا»، «ادوگونیوم» و «زیگیمافانیکوم» در آن تشخیص داده شدند و «جلبک استاندارد کلادوفوراگلومراتا» بود که در محیط کشت «بلد بازال اصلاح شده» در شرایط آزمایشگاهی کشت داده شد. در ادامه، «تودهی غیرزندهی جلبک» در سیستم منقطع در معرض غلظتهای مختلف جیوه قرار گرفت. بهگفتهی پژوهشگر، از آزمایشهایی که جهت «تعیین خصوصیات جاذب» بهعمل آمد، مشاهده شد که «ظرفیت جذب بیومس» وابسته به «PH»، «زمان تماس»، «غلظت اولیهی فلز» و «مستقل از دما» میباشد. «بهترین مقادیر PH» و «زمان تماس» در جذب جیوه توسط «جلبک طبیعی» بهترتیب 5/8 و 40 دقیقه بود. در بهترین شرایط جذب، جذب فلز با «افزایش غلظت اولیه» تا 8 میلیگرم بر لیتر افزایش پیدا کرد و جذب توسط «جلبک کلادوفورا گلومراتا» از هر دو «ایزوترم فروندلیچ» و «لانگمویر» تبعیت کرد. پژوهشگر براساس یافتههای این پایاننامه پیشنهاد کرده که «حذف جیوه» توسط «جلبک» در مقیاس «نیمهصنعتی» (پایلوت) صورت گیرد و مطالعه بر روی «فاضلاب واقعی» انجام شود بهطوری ابتدا با استفاده از «روشهای فیزیکوشیمیایی» میزان «جیوه» کاهش یافته و سپس «روش بیولوژیکی» (جلبک) استفاده شود. همچنین پیشنهاد شده است که «بازیافت فلز سنگین» توسط «تودههای جلبک» مورد بررسی و توجه دقیقتر قرار گیرد و رابطهی میان «متغیرهای محیطی» و «جذب بیولوژیکی» برای هر «فلز سنگین» مدلسازی شود. |