|
بنا داريم مصاحبههايي را با اساتيد برتر رشتههاي مختلف علوم برايتان آماده كنيم. اين نويد را به شما ميدهيم در آيندهاي نهچندان دور، خوانندهي مصاحبههايي شنيدني از اين اساتيد گرامي خواهيد بود.
وقتي از جناب دكتر «شاهرخ كاظمپور» تقاضا كرديم چند كلمهاي صحبت داشته باشيم تا با فعاليتهاي اين استاد گرامي – كه داراي سوابقي هم در المپياد فيزيك هستند – آشنا شويم با روي باز از ما استقبال كردند.
سخنوري، دقت در پاسخگويي و رفع اشكال در سؤالهاي همكارانمان – كه بعضاً سؤالها ناشيانه مطرح ميشد -، احترام بسيار به اساتيدشان از ويژگيهاي بارز اين استاد گرامي است.
اميدواريم از اين مصاحبه – كه در چهار قسمت برايتان ارائه ميشود – لذت ببريد. |
|
| موفقيتتان تا چه ميزان به برنامهريزيهاي مدرسه و دانشگاه ارتباط داشته است؟ |
سؤال سختي كرديد؟ در زماني كه ما دانشآموز بوديم مثل امروز امكانات خاصي نداشتيم و بيشتر علاقهي باطني و خودجوشي خودمان بود و حتي نميدانستم كه چطور بايد تست زد، البته تشويق خانواده و دوستان و مدرسه هم بود. | به نظر شما آيا محتواي كتابهاي درسي براي آموزشهاي مؤثر مناسب هستند؟ هم از لحاظ كمي و هم كيفي صحبت بفرماييد؟ |
در مورد كتب درسي دبيرستان اطلاعات كافي ندارم. اما حداقل در دبيرستان بايد آموزشها متناسب با پيشرفت روز باشد. يعني گروههاي تأليفي كتب درسي را مطابق با پيشرفتهاي روز عوض كنند. مثلاً در ژاپن، چند نوع كتاب درسي در دبيرستان داشتند كه آنها را از سايتهاي مختلف مينوشتند و بعد از بين آنها انتخاب ميكردند و بعضي از آنها كاملاً مصور و يا كاملاً رنگي بودند و بعضي ديگر متن. بدين ترتيب دانشآموز اطلاعات را بهتر و راحتتر درك ميكرد. البته معتقدم كه در دانشگاه (در دورهي كارشناسي) هم بهتر است كه به همين منوال باشد يعني بهجاي استفاده از جزوه، از كتب و مجلات و مقالات متناسب با علم روز دنيا استفاده گردد. نانوتكنولوژي و بيوتكنولوژي از جمله علوم جديدي است كه در دبيرستان و دورهي كارشناسي نبايد از آنها غافل شد. براي علاقه و رسيدن به مقاطع بالاتر اين علوم جديد بايد از دبيرستان و با داشتن اطلاعات كافي شروع كرد. به نظرم دورهي كارشناسي مهمترين دوره در نظام دانشگاهي در تمام دنياست. اگر ما دانشجو و دانشآموز خوب تربيت كرديم معلم و محقق خوبي هم خواهيم داشت و لازمهي آن اين است كه دانشآموز و دانشجوي در مقطع كارشناسي بايد با سازوكارهاي مشخص يعني با دروس و كتابها و سيلابسهاي جديد آشنا گردند. چون اگر آموزش ما همچنان كلاسيك و قديمي باقي بماند و مطابق با روز نباشد بايد اين ضعف در كارشناسيارشد جبران گردد، ولي اگر در دورهي پيشدانشگاهي و دبيرستان همين علوم جديد تا حدودي تدريس گردد دانشآموز با داشتن اطلاعات كافي در آن زمينه وارد دانشگاه خواهد شد و در آن موفق هم ميشود. | به نظر شما آيا محتواي كتابهاي درسي، نيازهاي اجتماع ما را برآورده ميكند؟ براي اين امر چه تغييرهايي را در كتابهاي درسي پيشنهاد ميكنيد؟ |
در دورهي آموزش عمومي متوسطه كتابها بيشتر جنبهي عمومي آموزش را دارند و بعضي ديگر برگرفته از آموزش كشورهاي ديگر هستند بنابراين برخي از نيازها را برآورده ميكنند و پيشنهادم اين است كه تحقيقات كشورهاي ديگر و يافتهها و تجربيات داخل كشور در كتب پيشدانشگاهي و دورهي كارشناسي گنجانده شود تا اينكه هم از زحمات دانشمندان قدرداني شود و هم دانشآموزان با سطح علم و نياز جامعه خود آشنا شوند. | براي ايجاد مهارت در مواجهه و يادگيري قوانين طبيعت، مواجهه با قوانين اجتماعي و زندگي چه كار بايد كرد؟ نقش نهادهاي آموزشي و فرهنگي (مثل: آموزش و پرورش، سازمان فني- حرفهاي، آموزش عالي، صدا و سيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و ...) را در اين زمينه چه ميدانيد؟ |
اين سازمانها متولي آموزش و فرهنگ جامعهي ما هستند. سازمانهاي صدا و سيما، آموزش و پرورش، آموزش عالي، در شهرستانها مساجد و تكايا، خانوادهها، NGO ها (سازمانهاي غيردولتي) و ... حتماً بايد نه موازي كاري بلكه در كنار هم باشند. بهطور مثال اگر زلزله و يا آتشسوزي شد بايد دانشآموز بداند كه چه كار كند يعني بايد براي آموزش آنها كتابي و ... باشد بدين ترتيب نقش سازمانهاي ديگر هم روشن ميشود. | به نظرتان براي ارزشيابي ميزان تعميق آموزش و يادگيري چه فعاليتهايي توسط معلم، مدرسه، استاد و ... بايد انجام شود؟ و چه روشهايي را براي ارزشيابي ميزان پيشرفت تحصيلي پيشنهاد ميكنيد؟ |
ارزشيابي بايد مستمر باشد. متأسفانه دانشآموزان ما از ارزشيابي ميترسند دليلش هم، آن است كه بچهها تمايل به نوشتن جزوه دارند تا اينكه، كتاب بخوانند. يعني ترجيح ميدهند كه فقط آخر ترم امتحان بدهند و اكثراً ضعف زبان نيز دارند و به همين دليل با ارزيابي ميانهي خوبي ندارند در صورتيكه هدف ما از ارزيابي افتادن بچهها نيست بلكه دركي از كيفيت تدريس خود و ميزان يادگيري آنهاست. به اعتقادم براي توسعهي يك كشور يا يك سيستم، آموزش بايد پايدار (مداوم) باشد و در آن خلاقيت وجود داشته باشد و يكطرفه نباشد. دانشجو يا دانشآموز عضوي از آموزش است بنابراين بايد مطالب را ياد بگيرد نه اينكه بهطور كليشهاي فقط جزوه بنويسد. بطور كلي بايد از آنها امتحان گرفته شود، در كنار كتب درسي از كتابهاي كمك آموزشي و مقالات و مجلات علمي نيز استفاده گردد، سمينار بدهند، مطالعه و مباحثه گروهي داشته باشند (ولي متأسفانه بيشتر دانشآموزان و دانشجويان بهصورت فردي مطالعه ميكنند.) معلم و استاد نيز براي آموزش خود از اينترنت و power point و مقالات علمي استفاده كنند و از دانشآموز بخواهند كه در بحث شركت كند و نظرش را بدهد، بهعبارتي در طول ترم محتواي آموزش است كه حائز اهميت ميباشد. | در روز چند ساعت را به مطالعه در حوزهي تخصصياتان اختصاص ميدهيد؟ |
متفاوت است، ممكن است در طول روز 1 ، 2 و يا 3 ساعت را به مطالعه مجله، كتاب و مقالات علمي تخصصي بپردازم و يا از اينترنت استفاده ميكنم البته سعي ميكنم هر هفته به سايت PNAS رفته و به مطالعه مجموعه مقالات آكادمي علوم امريكا دربارهي مباحث تكامل ژنتيك و زيستشناسي گياهي، همچنين ژورنال گياهي خودمان (كه سالي دو بار ميآيد) و سيستماتيك Botany بپردازم. | پيشنهادتان براي طول مدت مطالعه براي دانشآموزان دبيرستاني چيست؟ |
پيشنهاد ميكنم كه در طول روز 2 ساعت را (نه مستمر كه خستهكننده باشد) به مطالعه اختصاص دهند و البته مطالعهاشان روزنامهاي نباشد بلكه عميق بطوريكه برايشان سؤال ايجاد گردد، باشد. همچنين از كتابهاي غير درسي، رمانهاي تاريخي و كتابهايي كه جنبهي جامعهشناسي دارند، هم غافل نشوند. | نظرتان راجع به بخش المپياد سايت «رشد» چيست؟ |
خيلي خوب است چون آموزش دايناميك (پويا) است و با دانشآموزان در زمينهي مشاوره و پرسش و پاسخ علمي در ارتباط است در ضمن محدوديت خاصي ندارد و بچهها از همه جا ميتوانند به اين سايت دسترسي داشته باشند. | آيا مايل به همكاري افتخاري با سايت «المپياد رشد» هستيد؟ در كدام بخش بيشتر مايل به همكاري هستيد؟ |
اگر بتوانم، با كمال ميل. زيستشناسي گياهي. | به نظر شما يك سايت ويژهي افراد المپيادي بايد چه ويژگيهايي داشته و از چه قسمتهايي تشكيل شود؟ |
از Simulation (شبيهسازي) استفاده شود تا دانشآموزان با علاقه و آگاهي به رشته انتخابي خود بيايند و در ضمن بدانند كه چه امكاناتي در دانشگاه برايشان وجود دارد يعني آموزشهايي ارائه شود كه بچهها را با واقعيتهاي عيني آشنا سازد. | چقدر به مسائل مذهبي اعتقاد داريد؟ چه ميزان اعتقادات در موفقيت شما تأثيرگذار بوده است؟ |
بچه مسلمانيم و معتقد به وحدانيت، خدا و معاد هستم. مذهب با زندگيم عجين شده است و معتقدم زندگي بدون آن بيمعني است. رابطهي معنوي بين انسان و خدا در موفقيت خيلي مؤثر است. اگر هر كاري را با نام خدا شروع كنيم حتماً موفق خواهيم شد و در نهايت بايد تسليم رضاي الهي گرديم. | در هنگام فعاليت در زمينههاي علمي در مقاطع مختلف (مدرسه، دانشگاه و ...) با چه مشكلاتي مواجه بوديد؟ به نظر شما اين مشكلات را چگونه و با چه برنامهريزيهايي ميتوان مرتفع كرد؟ راجع به نقش نهادهاي مختلف كشور در رفع اين مشكلات صحبت بفرماييد؟ |
خوشبختانه مشكل خاصي نداشتم. البته يكي از عوامل موفقيت دانشآموزان محيط گرم خانواده است و اگر مشكلي وجود دارد براي رفع آن معضل بايد نهادهاي متولي يعني سازمانهاي تأمين اجتماعي، آموزش و پرورش، كميته امداد امام خميني دخالت كنند تا ديگر مانعي براي ادامه تحصيل افراد وجود نداشته نباشد. | به نظر شما نهادهاي متولي در امر نخبگان بر روي چه موارد اساسي بايد براي نخبگان برنامهريزي كنند؟ |
مراجع نخبگان نظام آموزش و پرورش و در نهايت نظام آموزش عالي است. بنياد نخبگان بايد بر افراد نخبه منظور افرادي كه ابتكار عملي داشتهاند و يا چيزي خلق كردهاند يا اينكه دانشآموز يا دانشجوي ممتاز بودهاند تأكيد كند و حمايت خود را از آنها دريغ نفرمايد. | اگر شما يك مسئول بوديد و بودجه و امكانات كافي در اختيار داشتيد، چگونه براي نخبگان كشور برنامهريزي ميكرديد؟ |
به نظرم در حال حاضر در بنياد نخبگان تمامي موارد شامل بودجه، تحصيل، خدمت سربازي و ... پيشبيني شده است و فعلاً كافيست. | براي افرادي كه در المپيادها موفق نشدهاند و لذا احساس يأس و نااميدي ميكنند، چه پيامي داريد؟ |
همانطور كه ميدانيد المپياد يك رقابت علمي است اما كعبهي آمال نيست بلكه هدف از المپياد بايد شكوفا شدن در محيط علمي باشد يعني هدف دانشآموزان بايد از شركت در المپياد آشنا شدن با علم و واقعيتهاي علم و اجتماع و زندگي علمي باشد در نتيجه اگر در اين وادي موفق نشدند بايد سعي كنند كه فرد علمي باشند و اينكه بنياد نخبهگان نيز حدنصاب 10 نفر را انتخاب نكنند و برنامهريزي را براي تعداد بيشتري كه وارد ميشوند داشته باشند چون آنها هم به اين حد رسيدهاند بايد براي آنها هم امتيازاتي قائل شد. من از بچههاي المپيادي شنيدم كه بچههاي المپيادي در كشور سوئيس دو هفته آموزش ميبينند و در چين 3 -4 سال و در كشور ما بين اين دوتاست پس چون اين زمان براي آموزش بچههاي المپيادي صرف ميشود بقيه كساني كه نتوانستهاند نمرهي لازم را بگيرند، ناديده نگيرند. | آيا فعاليتهاي فوقبرنامه (مثل: ورزش، تفريح و ...) اهميت ميدهيد؟ به نظرتان اين فعاليتها چه تأثيري بر آموزش و يادگيري دارد؟ |
بله، البته تفريح بخشي از زندگي است و پيشنهاد ميكنم كه بچهها هم ورزش كنند (شنا، كوهنوردي، پيادهروي، دوچرخهسواري و ...). اين فعاليتها موجب پيشرفت در امر آموزش و يادگيري ميشود. تفريح بخشي از زندگي انسان است. | براي ادامهي فعاليتهاي علمي خودتان چه برنامهاي داريد؟ چرا شما شامل مسئلهي «فرار مغزها» نبودهايد؟ |
بهطور مستمر كار علمي در رشتهي تخصصي خودم دارم. خير، بهخاطر عشق و علاقهاي كه به وطن داشتم. | هنگامي كه دانشآموز بوديد چه اهدافي داشتيد؟ مثلاً آيا ميخواستيد در همين رشته تحصيل كنيد؟ |
علاقهمند بودم كه وارد رشتهي بيولوژي شوم. بله، از همان ابتدا به دانشگاه و معلمي علاقه داشتم. | آيا (شيمي، رياضي، فيزيك، كامپيوتر، زيست و ...)اي كه در دانشگاه با آن برخورد كرديد همان چيزي بود كه در دبيرستان به آن علاقهمند بوديد؟ |
بله، البته گستردهتر. | كسي كه رشتههاي علوم (شيمي، رياضي، فيزيك، كامپيوتر، زيست و ...) را ميخواند چه آيندهاي در انتظارش است؟ (از نظر علمي و اقتصادي) |
بستگي به بازار كار و علاقهمندي آنها (كه تا مقاطع بالاتر ادامه دهند) دارد و در واقع بخشي از آن به خودشان برميگردد و بخشي ديگر به نياز اجتماع و سازمانهاي دولتي و خصوصي. | در نهايت براي دانشآموزان علاقهمند به فراگيري علم چه توصيهاي داريد؟ |
هميشه در كلاس فعال باشند، از كتب كمك درسي، مجلات علمي، اينترنت (سايتهاي علمي)، برنامههاي علمي راديو و تلويزيون، meeting هاي دانشگاهي استفاده كنند، بازديد از كلاسهاي درسي دانشگاه داشته باشند و با اساتيد ارتباط برقرار كنند. |