«صدرا» سال اول فقط تا مرحلهي اول نجوم رفت و سال بعد تونست طلاي نجوم بگيره. بهنظرشون توي المپياد نجوم نقش معلم خيلي پررنگتر از بقيهي المپيادها ميتونه باشه. بيايم با هم با بقيهي نظراتشون آشنا شيم.
راستي بچهها لطفاً در مورد مصاحبهها، كميها و كاستيها و يا خوبيهاشون نظر بدين تا ما بتونيم مصاحبههاي بهتر و با كيفيتتري و مطابق و باب ميلتون در بياريم. واقعاً خواهشمنديم.
در ضمن اگر سؤالي از فرد مصاحبهشده داريد بپرسيد تا ازشون بپرسيم و جوابتونو بديم. |
|
«صدرا جزایری» متولد 68، دبستان «سپهر معرفت» بودم راهنمایی و دبیرستان و پیشدانشگاهی «مفید 2» بودم. طلای المپیاد نجوم 1385 و برنز جهانی نجوم 2006. | |
|
| چی شد كه وارد المپياد شدی؟ | از سال سوم راهنمایی با یکسری کلاس نجوم در خارج مدرسه وارد نجوم شدم.
سال اول دبیرستان المپیاد نجوم مثل بقیهي المپیادها ملی شد (يعني قبل از آن برای سمپادیها برگزار میشد و معافیت کنکور نداشت!)
من هم رفتم سراغ المپیاد. سال اول فقط مرحلهي اول قبول شدم. سال بعد طلا گرفتم! | |
|
پدر و مادر.
این خیلی مهم است که وقتی آدم دنبال علاقهاش میرود (البته با آگاهی و سنجش درست اولویتها) پدر و مادر او را بهخاطر این که بخشی از وقتاش را بهجای درس خواندن صرف کار دیگر میکند سرزنش نکنند و تشویقش هم بکنند. معلمی در «مفید 2» بهنام «سید محمد کلانتریان» هم تشویقام میکردند و خیلی کمکام ميکردند.
و معلمین دیگری در «مفید 2» از جمله معلم فیزیکم آقای «محمدپور» و دیگر عزیزان. | |
|
| حالا از المپياد بگيم ... مراحل | كشوری چهجوری هست؟ | مثل المپیادهای دیگر است (لااقل از این بهبعد اینگونه است.) | |
|
| بهنظرت رمز موفقيتات چیه؟ | رمز موفقیت در المپیاد نجوم، کسب مهارت در حل مسأله و اشتباه نکردن است. | |
|
| از كلاسهای تقويتی و ... | استفاده كردی؟ | فقط برای مرحلهي دوم المپیاد نجوم یکسری کلاس 2 نفره داشتیم که خیلی مؤثر بود.
در المپیاد نجوم احتمالاً نقش معلم مهمتر از المپیادهای دیگر است. چون مطالبی از نجوم بهصورت مدون در کتابهای خاصی نیستند و خیلی پراکندهاند.
یا اینکه در سطح بالایی در یک کتاب گفته شدهاند. مثلاً در مورد فیزیک نوین (مرتبط با نجوم) کتاب هست ولی یک دبیرستانی نمیتواند آنها را بفهمد چون ریاضی بلد نیست.
معلم میتواند مطالب را سادهتر بگوید! | |
|
| كنكور چيه؟ فرق كنكور با المپياد | چيه؟ معايب و مزايای هر كدوم ... | مزایای المپیاد به کنکور - مجبور نیستی چیزی را که به آن علاقه نداری بخوانی. مثلاً من اصلاً شیمی دوست ندارم. اگر میخواستم کنکور بدهم مجبور بودم یعنی در پیشدانشگاهی ما اینطور بود که هفتهای حدود 200 تست شیمی بزنم.
خب این کار برای من عذاب است! البته این بدان معنا نیست که من اصلاً نباید شیمی یاد بگیرم. لازم است آدم بعضی کارها را که دوست ندارد انجام دهد.
- یکسالی که برای کنکور میخوانی اگر بخواهی بروی فلان دانشگاه، کمتر به کارهای دیگر میرسی.
در حقیقت یک امتحان نباید اینقدر وقت آدم را بگیرد. المپیاد وقتگیر هست ولی نه اینقدر.
- من رشد علمی را که در یک طلای المپیاد فیزیک یا ریاضی میبینم در دارندهی رتبهي اول کنکور سراسری نمیبینم!
کنکور خواندن بیش از آنکه رشد علمی ایجاد کند وقت میگیرد.
مزایای کنکور به المپیاد المپیاد ریسک دارد. مثلاً اگر به دوره بروی و طلا نگیری یک تابستان را از دست دادهای.
مخصوصاً اگر به خواندن درسهای مدرسه عادت نداشته باشی وضعیت بدتر است.
ولی شنیدهام در دبیرستان «علامه حلی تهران» بهترین نتیجههای کنکور را نقرههای فیزیک کشوری میآورند. | |
|
| حالا میخواهی دانشگاه چه | رشتهای رو ادامه بدی ... با توجه به اينكه از سال دوم میتونی دو رشته بخونی چه رشته(هايی) رو انتخاب میكنی؟ | انشاءالله فقط فیزیک.
البته اخیراً دوستی بنده را به خواندن ریاضی همراه فیزیک وسوسه کرده است! | |
|
| به علاقهمندان برای شركت در | المپياد چه توصيهای داری؟ | در مرحلهي اول نجوم چند صد نفر انتخاب میشوند.
در مرحلهی دوم حدود 40 نفر.
در مرحلهی کشوری 10 نفر.
یک دیدگاه این است که در این مهلکه(!) چند 100 نفر چیزی عایدشان نشده، چند ده نفر ضرر کرده و تعداد انگشتشماری سود کردهاند.
این حالتی است که هدف از المپیاد را فقط عبور از سد کنکور بدانیم متأسفانه خیلیها این دیدگاه را دارند.
اما بهجز کنکور، المپیاد خواندن فواید جانبی دیگری هم دارد.
مثلاً در مورد فیزیک، کسی که برای المپیاد فیزیک درس میخواند نوعاً فیزیک را دقیقتر از بقیه یاد میگیرد.
این در دانشگاه میتواند برای او امتیاز محسوب شود چون زودتر از بقیه سعی کرده فیزیک را درک کند.
عبور از مراحل بالا به فرد این احساسِ درست را القا میکند که با کمک خدا و بهوسیلهی تکیه بر تواناییهایش خیلی کارها را میتواند انجام دهد.
اگر به دوره راه پیدا کنید دوستان خیلی خوبی هم پیدا مینماييد. پیشنهادم این است بچهها حتماً برای مطالعه در المپیاد، مشاوره بگیرند و وقتشان را تلف نکنند. البته این که یکسری مباحثی با ربط به مثلاً نجوم ولی بیربط به المپیاد نجوم بهبهانهی المپیاد خوانده شود خوب است.
ولی نباید به گونهای وقت آدم را بگیرد که منجر به عدم رسیدن به اهدافش بشود! | |
|
| اوقات فراغتات رو چهجوری | میگذرونی؟ | در حال حاضر پنجشنبهها حدود 90 دقیقه فوتبال بازی میکنم. تلویزیون بهصورت پراکنده میبینم. | |
|
| بهترين تجربهاي كه داشتي؟ | سؤال از این کلیتر نبود!
بهترین تجربهی علمیام را میگویم. نحوهی علاقهمند شدنم به فیزیک، در دورهي آمادگی تیم کتاب مکانیک «کلپنر» را که دست بچهها دیده بودم گرفتم و قسمتهایی از آن را خواندم. این کتاب بههمراه خوب فیزیک درس دادن معلممان در دورهي تابستانه و جهانی، باعث شد شیفتهي فیزیک بشوم! | |
|
یک تیکهاشو تقلب کردم (رفتم از کتاب دیدم!): از مولوی
خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم زین دو چرا نگذریم؟ منزل ما کبریاست
بخت جوان یار ما، دادن جان کار ما قافله سالار ما، فخر جهان مصطفاست
(بر نبیخاتم و اهلبیت او صلوات) | |
|
| بهنظر تو مدارس چه كمكي به بچهها | براي قبولي در المپاد ميتوانند بكنند؟! | اینکه یکسری آدم در مدرسه انتخاب کنیم و همهی کلاسهايشان را حذف کنیم که بروند المپیاد بخوانند کار درستی نیست. چون کسر بزرگتر این آدم ها (شاید همهاشان) ضرر میکنند.
دورهي دبیرستان در زندگی «یکبار» اتفاق میافتد و دارای خصوصیات خاص خودش است که در جاهای دیگر نیست، من از دبیرستان خودم، سر کلاس رفتن با بچه ها بودم خیلی چیزها یاد گرفتهام.
اما از آنطرف سختگیری زیاد هم خوب نیست. وقتی مدرسه میفهمد دانشآموزی علاقهمند و پای کار است باید به او فرصت مطالعه بدهد. مخصوصاً در زمانهای نزدیک به برگزاری المپیاد. | |
|
خودبزرگبيني! | |
|
خواهش ميكنم. | |