كميتهي برگزاري سي و نهمين المپياد جهاني شيمي در سال 1386 (2007 ميلادي) با تعدادي از دانشآموزان بعد از آزمون مصاحبه كرده كه توجهي شما را به آن جلب ميكنيم.
| «آندره تالوچ» (Andrey Taluch) از استراليا |
واقعاً شدني بود، بايد همهچيز را كامل انجام ميداديم اما فكر ميكنم در سؤال اول اشتباهات زيادي انجام دادم. سختتر از مسائلي نبود كه قبلاً ديده بودم. همهچيز به روحيه بستگي داشت.
| سفر روز 29 تير (18 ژولاي) چگونه بود؟ | به ورزشهاي سنگين پرداختيم.
| نظرتان دربارهي غذاهاي روسي چيست؟ |
غذاي روسيه خوب بود اما زياد نخوردم.
| نظرتان دربارهي دانشگاه ايالتي مسكو چيست؟ |
دانشگاه «ايالتي مسكو» (MSU) نيز نسبتاً خوب بود. بهنظرم در اينجا ميتوان به فرد خلاق، باهوش و شوخطبعي تبديل شد. دانشكدهي شيمي مخلوطي از شيمي و فيزيك است. در دانشگاه ايالتي مسكو (MSU) انسانهاي خوشرفتاري هستند، ساختمانها در بين درختان ساخته شدهاند.
| چرا شيمي را انتخاب كرديد؟ |
دليل اينكه شيمي را انتخاب كردهام، چند چيز است كه واقعاً از انجام آنها لذت ميبرم. علم و هنر با هم هستند. ميتوانيد خلاق باشيد. يك شيميدان ميتواند كمك كند تا مسائل جهان حل شود و اين چيزي است كه از آن لذت ميبرم.
دوستهاي زيادي پيدا كرديم. افراد جالبي از هند، كشورهاي آسيايي و ايسلند در اينجا هستند. آرزو ميكنم موفق باشند. البته اميدوارم استراليا رتبهي اول را بگيرد. اما فكر ميكنم تيم كشور همسايه «نيوزلند» برنده شوند، از آنها حمايت ميكنيم.
| «فرد مانرز» (Freddie Manners) از انگلستان |
| نظرتان دربارهي دانشگاه ايالتي مسكو چيست؟ |
در مورد دانشگاه ايالتي مسكو بايد بگويم كه آنرا فقط در عكسها ديده بودم. ساختمانها زيبا بودند. واقعاً بهتر از آن چيزي بود كه فكر ميكردم.
| «جيم جه» (Jim Ge) از استراليا |
همهي تجهيزاتم را خراب كردهبودم و مشكل بزرگي بود. آزمون تقريباً سخت بود اما با اينحال از عهدهي آن برآمدم.
| «رائولجائوسوزاپريرا» (Raul Joao de Sousa) | Pereira از پرتقال |
بهخاطر حواسپرتي انگشتانم سوخت. هيچكدام از قوانين ايمني را كه آموخته بوديم رعايت نكردم. الان احساس درد نميكنم زيرا دارو مصرف كردم. فكر ميكنم در نتيجهي امتحانم مؤثر باشد و ناراحتيهاي زيادي را در آينده برايم بهبار خواهد آورد. اما آزمون را رها نميكنم چون احساس بهتري دارم و تصميم گرفتم خودم را آماده كنم. تنها به سؤالهاي امتحان فكر ميكنم و محلي كه در آن هستم، مهم نيست. و پسري هم واقعاً قهرمان بود. او با پاي شكسته در امتحان شركت كرد. او از كشور «ايران» بود.
| در سفر روز 29 تير (18 ژولاي) | چه اتفاقي افتاد؟ |
ديروز ما واليبال بازي كرديم. بر روي چمنها افتادم و در پايم احساس درد كردم. سپس به بيمارستان رفتم و زمان زيادي آنجا بودم. اما تصميم گرفتم در امتحان امروز شركت كنم. مشكل بود اما مجبور بودم بعضي از لولههاي آزمايش روي ميز را كه از من دور بودند بردارم، براي همين بايد ميايستادم. اما همهچيز را مديريت كردم و خوشحال هستم. امروز را بايد جشن بگيريم
|