زيست شناسان در جديدترين تحقيقات خود به نمونه هاي تازه اي از دو ژن قديمي دست يافتهاند كه در كنترل نحوه رشد مغز بخش اعظم جمعيت جهان طي چند هزار سال گذشته نقش مهمي داشته است.
اين امر حكايت از آن دارد كه فرايند تطور مغز انسان احتمالا هنوز متوقف نشده و همچنان در جريان است.
ظهور يك مغز بزرگ و پيچيده با قابليت پردازش گسترده اطلاعات در حدود ۲۰۰هزار سال پيش موجب جدايي انسان از شاخه هاي ديگر انسان نماها و ميمونهاي نزديك به انسان شد.
تاكنون تصور بر اين بود كه تطور زيستي مغز انسان با جدا شدن شاخه انسانهاي هوشمند از ديگر انسان نماها متوقف شده و هرنوع تطوري در مغز آدمي صرفا محصول ابداعات فرهنگي است. امااكنون دو بررسي جديد روشن ساخته كه در مغز برخي از افراد دو نمونه جديد از ژنهايي موجود است كه در كنترل اندازه آن تاثير دارند.
بروس لان و همكارانش از دانشگاه شيكاگو در ايلي نويز رشتههاي مواد شيميايي سازنده دو ژن فعال در مغز را موسوم به "ميكروسفالين" و "آ اس پي ام" كه اندازه مغز را كنترل ميكنند، مورد بررسي قرار دادند.
افرادي كه نمونه هاي جهش يافته و غير فعال اين ژنها در مغزشان موجود است، هرچند ساختار مغزشان عادي است اما اندازه آن به مراتب كوچكتر از اندازه متعارف است.
در بررسي رشته مربوط به ژن ميكروسفالين در ۸۹فرد از گروههاي قومي مختلف محققان به چند دوجين نمونه هاي جهش يافته (يا آلل) از اين ژن برخورد كردند اما يك نمونه خاص از اهميت بود.
اين نمونه يا آلل خاص حامل نوع جهش يافته است كه پروتئيني را كه اين ژن وظيفه رمز كردن و عرضه ساختار آن را دارد تغيير ميدهد. يادآوري اين نكته ضروري است كه همه جهشهاي ژنتيكي موجب تغيير در كاركرد ژنها نميشود و تنها در برخي از موارد است كه بروز جهش در پايه هاي خاصي از مولكول ژن موجب بروز تغيير در كاركرد آن ميگردد .
در مورد اين نمونه آلل خاص تحقيقات نشان ميدهد كه اين نمونه در مغز ۷۰درصد از انسانها موجود است و نيمي از اين افراد اشكال كاملا يكساني از اين ژن را در مغز خود دارند.
داده هاي موجود حكايت از آن دارد كه اين جهش ژنتيكي بتازگي و در نتيجه فشارهاي گزينشي اتفاق افتاده و محصول جهش هاي خودبخودي و تصادفي كه به صورت طبيعي اتفاق ميافتد، نيست.
بررسي تغييراتي كه در ژن ميكروسفالين اتفاق افتاده حكايت از آن دارد كه اين نمونه خاص از اين ژن بين ۶۰هزار تا ۱۴هزار سال پيش ظهور يافته و گروه محققان حدس ميزنند كه بهترين تخمين ميان اين دو تقريب ۳۷هزار سال قبل است.
اين نمونه جهش يافته همچنين در ميان اروپائيها، ساكنان خاورميانه و آمريكائيها، بيشتر از ساكنان بخش پائين-صحرا در آفريقا موجود است. همين گروه از محققان همچنين رشته مولكولي ژن آ.اس.پي.ام را در همان گروه ۸۹نفره اوليه مورد بررسي قرار داد و در ميان چند دوجين نمونه جهش يافته به نمونه اي برخورد كرد كه پروتئين خاص اين ژن را تغيير ميدهد.
زمان ظهور اين نمونه خاص بين ۱۴هزار تا ۵۰۰سال پيش بوده است و محققان معتقدند بهترين تخمين براي پيدايش آن حدود پنج هزارو ۸۰۰سال قبل است. اين ژن در بدن يك چهارم ساكنان كنوني زمين يافت ميشود و حاملان آن عمدتا مردم خاورميانه و اروپائيها هستند.
به گفته راسموس نيلسن از دانشگاه كپنهاگ در دانمارك شواهد مربوط به گزينش اين ژنها كاملا قانعكننده است اما اين نكته روشن نيست كه كاركرد اين ژنها در بدن انسانهاي سالم چگونه است. بسياري از پژوهشگران بر اين باورند كه امكان آنكه مغز آدمي دچار تطور زيستي شود بسيار اندك است زيرا تطور فرهنگي كاملا راه طبيعت را براي اعمال فشار هاي گزينشي زيستي سد كرده است .
لان و همكارانش اكنون در صدد بررسي اين نكته هستند كه آيا ژنهاي جهش يافته اي كه بتازگي كشف شدهاند بر روي توانائيهاي ادراكي افراد تاثير مي گذارند يا اينكه تاثير نميگذارند.
فرايند گزينش طبيعي موافق مغزهاي بزرگتر، انديشيدن با سرعت بيشتر، تمايز و تنوع شخصيت و خلق و خو و كمتر مستعد بودن براي ابتلا به بيماريهاي زيست-عصبي است. اين نكته كه مغز انسانها بر مبناي زيستي و نه مباني فرهنگي داراي تفاوت كاركرد و توانايي است، در زمره نظريه هاي جنجال برانگيزي است كه بسياري از محققان با آن مخالفند. با اين حال بايد ديد نتايج تحقيقات تازه اين نظريه را تاييد ميكند يا نه.