ميدونيد بچهها بهتره قبل از ورود به حيطهي المپياد، و يا حتي بعد از ورود به آن، به اين فكر كنيم كه هدف كلي ما از زندگي چيه. بعدش ببينيم المپياد در كجاي اين هدف قرار داره. و اونوقته كه احتمالاً تلاشمون بيشتر ميشه.
در مورد اون هدف كه گفتم توي نظرات مي تونيد بحث كنيد.
منتظر نظراتتون هستيم. |
|
«محمدحسين غلامي» دارندهي مدال نقرهي كشوري در سال 1385. | |
|
| چی شد كه وارد المپياد شدی؟ | از سر بيكاري!!! البته راستشو بخواين جوگير شدم.
كلاً آدم خيلي كاراشو بهخاطر جوگير شدن انجام ميده! | |
|
پدر و مادر.
در واقع هر پدر و مادري دوست دارن موفقيت فرزندشونو ببينن. | |
|
از فيزيك «هاليدي». | |
|
| حالا از المپياد بگيم ... مراحل | كشوری چهجوری هست؟ | فكر ميكنم هر كي روي كتابهاي درسي مسلط باشه راحت ميتونه بره جزو 40 نفر.
در واقع براي ورود به 40 نفر درك مفهومي از كتابهاي درسي كافيه، مهمترين پارامتر هم سوتي ندادنه!!! | |
|
| بهنظرت رمز موفقيتات چیه؟ | تو هر كاري «انگيزه» خيلي مهمه. اگه انگيزه داشته باشي هر كاري ميتوني بكني. يعني اگه واقعاً بخواي كاريو بكني (واقعاً واقعاً بخواي) ميتوني اونكارو انجام بدي. | |
|
| از كلاسهای تقويتی و ... | استفاده كردی؟ | فقط كلاسهاي مدرسهامون. چرا دروغ!!!
تازه نصف اونها رو هم ميپيچوندم! | |
|
| كنكور چيه؟ فرق كنكور با المپياد | چيه؟ معايب و مزايای هر كدوم ... | كنكور هم يه چيزيه مثل المپياد، تو اونهم بايد مواظب باشي سوتي ندي.
راستشو بخواي جفتاش بچهبازيه فقط بازي المپياد شيكتر از كنكوره. فقط همين!!! | |
|
| حالا میخواهی دانشگاه چه | رشتهای رو ادامه بدی ... با توجه به اينكه از سال دوم میتونی دو رشته بخونی چه رشته(هايی) رو انتخاب میكنی؟ | الآن ترم سوم برقم. به رشتهي دوم هم فكر نميكنم. به نظرم اگه يه رشته رو خوب بخوني خيلي بهتر از اينه كه دو تا رشته رو با تمركز كمتر بخوني.
البته بعضيا دقيقاً برعكس اينو ميگن!!! | |
|
| به علاقهمندان برای شركت در | المپياد چه توصيهای داری؟ | اول خوبه هدفشونو قشنگ بشناسن؛ منظورم هدف كلي از زندگيه. آخرين هدف.
بعد به سراغ المپياد برن و بدونن كه ما مأمور به انجام وظيفهايم نه به انجام نتيجه. خيلي هم بهدنبال طلا نباشن.
براي خيليا نقره و برنز بهتر از طلاس! | |
|
| اوقات فراغتات رو چهجوری | میگذرونی؟ | معمولاً بيكارم يعني وقت تلف ميكنم.
معمولاً استخر زياد ميرم. شايد سالي يهبار هم كتاب بخونم!!! | |
|
آخرش رو ميگم : «خدا بود و ديگر هيچ نبود.» | |
|
| آرزويی كه میخوای به ما بگی؟ | عقلم كامل بشه! | |
|
| در مورد دورهی باشگاه كه | گذروندی بگو؟ باشگاه چه معايب و مزايايی در كارش داره؟ | بهخاطر جو اونجا بعضي موقعها آدم يادش ميره چيكارست. منظورم اينه كه يادش ميره از كجا اومده و به كجا ميخواد بره.
بعضي موقعها تو دنيا گير ميكنه.
وضعيت باشگاه همينه كه كوشش و تلاش به بيشترين حدش ميرسه. | |
|
مرغ باغ ملكوتم، نيم از عالم خاك چند روزي قفسي ساختهاند از بدنم | |
|
التماس دعا يا علي! | |