در يك سري از نظرات بچهها از من خواسته بودن در مورد برنامه ريزي درسي بنويسم. با خوندن اين نظرات به خودم گفتم چه كسي هم ميخواد راجع به اين موضوع مطلب بنويسه، كسي كه خودش يه عمر با برنامه ريزي مشكل داشته.جاهاي مختلف راجع به نحوهي درس خوندن صحبت شده. كافيه در Google واژههاي مرتبط با اين موضوع رو جستجو كنيد. پس شايد بهتر باشه راجع به موضوع ديگري صحبت كنيم. چيزي كه شايد با دستيابي به اون تمام مشكلات درس خوندن و نحوهي برنامه ريزي حل بشه.كسب انگيزه كافي براي مطالعه!!!يه مثال ساده ميزنم،من عاشق يادگرفتن درسام هستم. مطالعه دغدغهي من شده. ميخوام كاري كنم كه براي همشون وقت كافي داشته باشم. كلي مجهولات در ذهنم وجود داره كه بايد زودتر جوابي براشون پيدا كنم. 8 ساعت ميخوابم، 8 ساعت مدرسم. فقط 8 ساعت ديگه در روز وقت دارم كه به موضوعات مورد علاقم برسم. يعني بايد چه كار كنم. اين موضوع باعث ميشه بدون هيچ اجبار يا نگراني زمانم برنامه ريزي شه. عمل كردن به برنامهاي كه از روي علاقهمندي به مطالعه دروس تنظيم شده باشه خيلي كاراتر از برنامهاي كه از روي اجبار تنظيم شده و با اون برنامه ميخواهيد خودتون رو مجبور به درس خوندن كنيد.من قديما خيلي وقتا سعي ميكردم برنامه روزانه بنويسم و طبق اون عمل كنم اما نميدونم چرا هيچ وقت نتونستم از روي برنامه پيش برم.از اين ساعت تا اين ساعت فلان درس با 10 دقيقه استراحت.شايد يكي دو روز اول با برنامه پيش ميرفتم اما اين برنامه به همان يكي دو روز ختم ميشد و رها برميگشت به بي برنامگي قبل.يعني كجاي كار اشتباه بود؟ساعت 5 تا 6 مطالعهي ادبيات. اما اون لحظه حوصلهي ادبيات خوندن نداشتم دلم ميخواست روي مسئلهاي كه معلم هندسمون تو كلاس مطرح كرده بود كار كنم.پس اشكال برنامه اينجا بود. برنامه براي من نوشته نشده بود. يه چيز كلي بود كه نميشد تغييرش داد. اشكالات برنامه رها:• عدم انعطاف پذيري در مقابل تغييرات• تقسيم زمان استرس ايجاد مي كرد. وقتي به ساعت نگاه ميكردم و سرعت حركت عقربهها رو مي ديدم و ميفهميدم از برنامه عقب موندم استرس ميگرفتم و نميتونستم دوباره تمركز كنم.• 45 دقيقه براي خوندن فلان درس، وقتي به 35 دقيقه ميرسيد خوب ديگه بسه خسته شدم. 10 دقيقه زودتر به خودم استراحت ميدم.• يا حتي برعكس. بعضي وقتها دلم ميخواسته بيشتر درسي رو بخونم اما با برنامه جور در نمياومد.• بيشتر از اوني كه روي درسا تمركز كنم به ساعت نگاه ميكردم.• اگر حتي حال و حوصلهي درس خوندن هم داشتم ولي چون برنامه گفته بود از ساعت 4 درس خوندن رو شروع كنم منم مثل يه دختر حرف گوش كن به برنامه عمل ميكردم.به خاطر اين دلايل و البته تنبلي اينجانب برنامهي بيچاره هيچ وقت مورد عنايت قرار نگرفت.نتيجههاي اخلاقي:هيچ كس و هيچ توصيهاي نميتونه در بهتر درس خودن شما به شما كمك كنه. هر كس شيوهي خودش رو داره. با آزمون و خطا شيوهي درس خودنتون رو پيدا كنيد.وقتي خودتون رو محدود به كتابهاي درسي و امتحانات كنيد به مرور از علاقهي شما به آموختن كاسته ميشه.برنامه ي خشكي براي خودتون ننويسيد كه بعدا در اجراي اون بمونيد.وقتي انگيزهي خوندن درسها رو در خودتون قوي كنيد خود به خود برنامهي درسيتون منظم ميشه.روشها براي بالا بردن انگيزه:مثلا براي هر كدوم از درسهاتون فكر كنيد كه چه كار جديدي مي تونيد انجام بديد.براي ادبيات ميتونيد با دوستاتون كلاس شاهنامه خواني بذاريد يا شروع كنيد دنبال كردن رمانهاي معروف يا خيلي چيزهاي ديگه.براي رياضي ميتونيد بريد دنبال كاربرد رياضي در علوم. ببينيد مطالعه رياضي به چه درد ميخوره و...ميتونيد در هر كدوم از درساتون كلي تحقيق و مقاله جور كنيد. اينطوري خوندن درسا خيلي لذت بخش ميشه و اونقدر سرتون شلوغ ميشه كه به جاي اينكه از ديگران بخواهيد براتون برنامه ريزي كنند خود به خود خودتون بهترين برنامه رو براي رسيدن به هدفتون تنظيم ميكنيد.بهترين مكان:خيلي ها ميگن يه مكان آروم رو انتخاب كنيد و اونجا رو اتاق مطالعه نامگذاري كنيد و اكثر اوقات اونجا درس بخونيد.من با اين نظريه موافق نيستم.بستگي به خودتون داره.بعضيها جلوي تلويزيون خيلي راحتتر ميتونن تمركز كنن و درس بخونن. بعضيها كوچيكترين صدايي اذيتشون ميكنه.من تقريبا هر جايي رو براي درس خوندن امتحان كردم. هال، اتاق، بالكن و حتي آشپزخونه.پس بازبهترين مكان رو هم خودتون بايد تشخيص بديد.بهترين زمان:صبح، ظهر، شب يا حتي نيمه شب.من دم دماي صبح با اينكه حسابي خواب آلود بودم اما امكان نداشت مطلبي رو بخونم و فراموش كنم.پس هيچ كس در اين زمينه هم نميتونه كمكتون كنه. در درس خوندن محدوديتي براي خودتون نذاريد. در اين ساعت، در اينجا، با اين شرايط. چون اينطوري نه تنها زمان و انرژي زيادي رو براي فراهم آوردن شرايط درست از دست ميديدن بلكه با فكر كردن به اين موضوعات علاقتون به درس خوندن كم ميشه. به جايفكر كردن به اين موضوعات به مسائل درسيتون فكر كنيد، چون يادگيري فقط با خوندن نيست بلكه فكر كردن به درسها به اندازهي مطالعه يا حتي بيشتر اهميت داره. شما هر جا و هر زماني مي تونيد مطالعه كنيد. حتي وقتي تو اتوبوس ايستادين و با هر ترمز ميافتين رو كناريتون. درس خوندن در شرايط سخت شما رو براي يادگيري مشتاقتر ميكنه.بعد از خوندن زودي نپريد برگه بياريد و شروع كنيد به نوشتن برنامه روزانه بلكه يه مبحث از درسي رو كه دوست نداريد انتخاب كنيد و بريد در رابطه با اون تو اينترنت مطلب پيدا كنيد. همه رو جمع كنيد و يه مقاله براي خودتون دست و پا كنيد. حتي ميتونيد يه نشريه درست كنيد تمام مطالبي رو كه جمع كرديد تو اون درج كنيد و تو مدرستون بفروشيد.در آخر اينو ميخوام بگم انگيزه و علاقه در درس خوندن برنامه منظم و جامعي رو به همراه ميياره پس اول سعي كنيد راهي براي لذت بردن از مطالعه پيدا كنيد و بعد روشي براي مطالعه.
دوست شمارها