همانطور که در قسمت اول این مطلب خواندید با ظهور دین مبین اسلام، توجه به علوم در سرزمینهای اسلامی، به صورت فزایندهای رونق گرفت. یکی از علومی که مسلمانان به آن توجه بسیاری داشتند، پزشکی بود، در این سلسله مطالب به معرفی نخستین پزشکان در تمدن اسلامی میپردازیم و با آثار و فعالیتهای آنان به طور مختصر آشنا میشویم.
حنین ابن اسحاق: (پزشک) ابوزيد حنين بن اسحاق عبادي در 809 - 10 [194 ه. ق] در حيره زاده شد؛ در جنديشاپور و پس از آن در بغداد برآمد، و در اكتبر 877 [260 ه. ق] در همانجا درگذشت. پزشك بزرگ نسطوري؛ از محققان بزرگ و ممتازترين مردان عصر خويش. شاگرد ابن ماسويه. در خدمت بنوموسي به گردآوري كتابهاي يوناني و ترجمهی آنها به عربي پرداخت، و بزرگترين مترجم آثار طبي شد. قسمتي از اين ترجمهها با دستياري محققان ديگر صورت گرفت.
نوشتهاند كه متوكل خليفهی عباسي مدرسهاي براي ترجمه ايجاد (يا وقف) كرد كه در آن ترجمهها زير نظر حنين صورت ميگرفت. گزاف نيست اگر گفته شود ترجمههايي كه به وسيلهی حنين و شاگردانش صورت گرفته، نشانهی پيشرفتي در تاريخ تحقيق است. او براي به دست آوردن نسخههاي بهتري از آثار طبي يوناني متحمل زحمات بيپاياني شد، آنها را مقابله كرد و با ترجمههاي موجود سرياني و عربي مورد بررسي قرار داد و به دقيقترين و بهترين صورت ممكن ترجمه كرد؛ شيوههاي او را ميتوان در شمار نوينترين روشهاي ترجمه دانست. براي ارزيابي كاملتر ارزش مساعي او بايد در نظر داشت كه ترجمههاي سرياني رضايتبخش نبود و ترجمههاي عربي موجود هم دست كمي از آنها نداشت؛ حنين براي تهيهی ترجمههاي عربي جديد، آنها را با متنهاي يوناني مقابله كرد. فعاليت وي عظيم بود؛ پيش از حدود 826 آغاز شد و تا پايان عمرش ادامه يافت. از علايم امانت علمياش يكي اين است كه ترجمههاي دورهی جواني خود را با شهامت زياد مورد انتقاد قرار داده. با افزايش تجاربش آرمان علمي او دقيقتر شد. تعداد زيادي از آثار جالينوس را ترجمه كرد، همچنين آثار مختلف بقراط، افلاطون، ارسطو، ديسقوريدس و كتاب الاربعهی بطليموس را. اهميت اين كار را به طريق ديگري هم ميتوان سنجيد و آن توجه به اين نكته است كه ترجمههايي كه حنين و مكتبش فراهم آوردند، شالودهی آن قسمت از معارف اسلامي را به وجود آورد كه تعليمات طبي را تقريباً تا دورهی جديد تحت سلطهی خويش در آورد.
نوشتههاي طبي و نجومي متعددي به وي منسوب است (از قبيل مقاله في المد و الجزر، جوامع الكتاب أرسطو في الاًثار العلوية (در هواشناسي)، مقاله في قوس قزح). مهمترين اثرش المسائل في الطب است كه مقدمهاي است بر كتاب الصناعهی جالينوس. اين اثر در قرون وسطي رواج زيادي يافت و در تعليم طب همان اثري را داشت كه ايساغوجي فرفوريوس در تعليم منطق. طبقهبندي جالينوسي ادامه يافت و تهذيب شد.
حنين كتابي نوشت در دستور زبان سرياني، موسوم به كتاب النُقَط (المميزه)، كه بخشي از آن به نحو اختصاص دارد؛ و رسالهی ديگري دربارهی مترادفات؛ همچنين قديمترين واژهنامهی سرياني را به نام شرح واژههاي يوناني به سرياني تأليف كرد.
سنان ابن ثابت: (پزشک) ابوسعيد سنان بن ثابت بن قره، پسر ثابت بن قرهی مشهور؛ در بغداد برآمد و در 943 در همانجا درگذشت، در بدو تولد حراني بود، ولي در اواسط عمر مسلمان شد. پزشك، رياضيدان و منجم مسلمان. آثار رياضي و نجومي متعددي بدو منسوب است. او متوالياً پزشك سه خليفه بود: مقتدر، قاهر، و راضي (آنان از 908 تا 940 فرمان ميراندند). مهمترين موجب شهرتش مديريت عالي بيمارستانهاي بغداد بود و كوشش او براي ارتقاي معيارهاي علمي حرفهی پزشكي. در سال 931 - 932 مقرر شد تا پزشكان بغداد حق طبابت نداشته باشند، مگر اين كه امتحان بدهند و جواز به دست آورند. سنان كه مأمور اين كار بود، بيش از 800 طبيب را امتحان كرد!
مجوسی: (پزشک) علي بن عباس مجوسي، كه از قرار معلوم خودش يا پدرش زرتشتي بوده، در اهواز زاده شد؛ در زمان عضدالدوله برآمد، در 994 درگذشت. يكي از سه پزشك بزرگ خلافت شرقي. براي عضدالدوله يك دايرةالمعارف طبي نوشت به نام الكتاب الملكي يا كامل الصناعة الطبيه، كه منظمتر و موجزتر از حاوي رازي است، و از قانون ابن سينا، كه آن را تحتالشعاع قرار داد، بيشتر جنبهی عملي دارد. ملكي شامل 20 باب است كه نيمي از آن به طب نظري و نيم ديگر به طب عملي اختصاص دارد. بهترين قسمتهاي آن به دستور غذايي و ادويهی مفرده مربوط است. تصور ابتدايي از دستگاه مويرگي. ملاحظات باليني جالب. اثبات حركات رحم در اثناي زايمان ( او بیان کرد که نوزاد خود بيرون نميآيد، بلكه به بيرون رانده ميشود).
زهراوی: (پزشک) خلف بن عباس زهراوي در الزهرا، نزديك قرطبه، برآمد و در حدود 1013 درگذشت. بزرگترين جراح مسلمان. طبيب حكم ثاني (961 تا 967) بود. دايرةالمعارف بزرگ طبي او در 30 باب موسوم به التصريف، حاوي شيوههاي جالبي براي تهيهی داروها به وسيلهی تصعيد و تقطير است، ولي مهمترين قسمتش مربوط به جراحي، در سه مقاله است، كه غالباً مبتني بر كتاب پاولوس آيگينيايي است. به سوزاندن [داغ كردن] و به داروهاي قابض و خونبند توجه زيادي شده.
قسمتهايي از جراحي به زايمان، اعمال جراحي چشم، گوش و دندان اختصاص دارد. اين كتاب به تصوير وسايل جراحي مزين شده بود. به زودي به لاتيني (توسط ژرار كرمونايي)، پرونسي و عبري ترجمه شد. تعصبات مسلمانان در مورد جراحي آوازهی او را در دنياي اسلام تحتالشعاع قرار داد، ولي در دنياي مسيحي اعتبار او سريعاً بالا گرفت.
منبع :
مقدمه بر تاریخ علم، نوشته جرج سارتن، ترجمه غلامحسین صدری افشار، انتشارات علمی و فرهنگی
منابع برای مطالعه بیشتر:
نخستین پزشکان در تمدن اسلامی 1
طبقه بندی طب سنتی در رشد
سلسه های ایران در رشد
دانشمندان مسلمان ایرانی علم نجوم در دوره های اسلامی
پزشکی در جهان اسلام
دوران طلایی اسلام