یافتههای پژوهشگران گروه تحقیقاتی مغز و علوم شناختی دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشکده علوم شناختی پژوهشگاه دانشهای بنیادی به عنوان مقالهای علمی که تحقیقات آن توسط محققان ایرانی و تماما در داخل کشور انجام شده در مجله «نیچر»، معتبرترین نشریه علمی جهان به چاپ رسید.
به گزارش خبرنگار «علمی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مجله Nature که قدمتی بیش از 150 سال دارد پیش از این مقالات انگشت شماری از دانشگران ایرانی به چاپ رسانده که حاصل تحقیقات انجام شده با همکاری محققان خارجی یا مراکز علمی خارج از کشور بوده است.
سطح علمی بالای این مجله سبب شده که چاپ مقاله در آن به عنوان شاخصی جدی در ارزیابی اعتبار علمی پژوهشگران و مراکز علمی تحقیقاتی مطرح شود.
البته تصور افزون بر یک و نیم قرن انتظار برای چاپ نخستین مقاله به واقع ایرانی ــ که برآمده از تولید علم و نوآوری در مرزهای دانش در داخل کشور باشد ــ در «نیچر» آن هم در شرایطی که نزدیک به دو قرن از آشنایی ما با دنیای جدید و پایهریزی «دارالفنون» به عنوان نخستین مرکز آموزشی علوم جدید در کشور و حداقل بیش از هفت دهه از تاسیس دانشگاه در کشور میگذرد، اگر چه ــ و به واقع ــ تلخ و تاسف آور است اما توجه به این واقعیت که موفقیت به دست آمده ثمره تلاش خودجوش جمعی معدود در مدتی نه چندان طولانی آن هم در یکی از پیشرفتهترین و پیچیدهترین زمینههای علمی روز دنیاست که شاید تا 10 سال پیش هیچ منبع درسی یا مدرسی در این حوزه در کشور وجود نداشته، حلاوت این موفقیت تحسین برانگیز با امید به استمرار آن و دستیابی به موفقیتهای درخشانتر بعدی دو چندان میشود.
این موفقیت حاصل تلاش جمعی - البته نامتعارف - از پژوهشگران و دانشجویان جوان کشور است که از 10 سال پیش و در شرایطی که حداقل امکانات و منابع علمی در زمینه علوم اعصاب شناختی در کشور وجود نداشته، برای پیریزی تحقیقات در زمینه مغز و علوم شناختی در ایران هم پیمان شدهاند.
به گزارش ایسنا، این گروه که هسته اصلی آن را سه دانشجوی پزشکی تشکیل میدادند به همراهی و سرپرستی دکتر حسین استکی دانش آموخته دکتری فیزیولوژی اعصاب دانشگاه تگزاس و فوق دکترای مؤسسه علوم مغز «ریکن» در سایتامای ژاپن، نطفه گروهی پژوهشی در عرصه علوم اعصاب شناختی را در کشور شکل دادند که طی چند سال، شهرت و اعتبار بینالمللی یافته و تحسین دانشمندان برجسته در این رشته را بر انگیختهاند و به راستی اتفاقی نیست که مجله «نیچر» که در کنار انتشار نتایج برجستهترین تحقیقات علمی دنیا ، گزارش سیاستگذاریها و رویدادهای علمی روز دنیا را نیز دنبال میکند، در شماره 29 اردیبهشت سال گذشته (19 مه 2005) که سر مقاله آن با عنوان «راهپیمایی طولانی ایران» به گزارشی از پیشرفتهای علمی اخیر ایران اختصاص داشت، گزارش مستقلی را نیز به فعالیتهای دکتر استکی و همکارانش در زمینه علوم اعصاب و چگونگی رشد و تشکیل این گروه تحقیقاتی موفق در کشوری آسیب دیده از سالهای جنگ تحمیلی و تحت فشار تحریمهای اقتصادی خارجی اختصاص داد و از آن به عنوان «نمونهای موفق و دلگرم کننده از ماجرای تلاش کسانی یاد کرد که بر نارساییها و مشکلات چیره شدهاند» و اگر چه این اتفاق در تاریخ اخیر ما نادر و نامتعارف است اما نشان از «عزمی جزم و ستودنی به ایجاد یک زیر ساخت قوی پژوهشی و رشد پژوهشهای سطح بالا در ایران» دارد.
خبرنگار «نیچر» در گزارش خود درباره فعالیتهای تحسین برانگیز گروه پژوهشی مغز و علوم شناختی که در دانشگاه شهید بهشتی و پژوهشکده علوم شناختی و پژوهشگاه دانشهای بنیادی (IPM) فعالیت دارند از قول «نانسی کانویشر» از متخصصان درک بصری دانشگاه MIT و از معدود دانشمندان خارجی که دعوت دکتر استکی برای سفر به ایران و بازدید از گروه را جلب کردهاند مینویسد: «همین که فهمیدم آنها در حال انجام چه کاری هستند از حیرت نزدیک بود غش کنم! کار آنها در پیشرفتهترین سطح علمی بود و با وجود نابرابری در برخورداری از امکانات به داغترین مباحث میپرداختند.»
وی به خصوص تحت تاثیر دانشجویان دختر قرار گرفته بود که به اندازه پسرها بلند پرواز و مشتاق بودند.
به گزارش ایسنا، البته آنچه در پیشرفتهای علمی اخیر ایران که چنین تحسین جامعه علمی جهانی را برانگیخته و حقیقتا بروز اتفاقاتی مبارک را در عرصه علم و پژوهش کشور نوید میدهد، مشهود است، ظهور و بروز فعالیتهای شاخص علمی در معدودی از گروهها و مراکز تحقیقاتی خاص و نامتعارف است.
دکتر منصوری، استاد فیزیک دانشگاه صنتی شریف و معاون پژوهشی وزیر سابق علوم از چنین حرکتهای موفق علمی به عنوان «جوانههای رشد پذیر» یاد میکند که در دورهای که برنامههای پژوهشی وجود نداشته و زیرساختهای مفهومی و اداری منطبق بر سیاستها و راهبردهای مدون پژوهشی شکل نگرفته، در قالب مراکز پژوهشی موفق، پژوهشگران اثر بخش و جوانان کارآفرین و خلاق و نمونههای دیگر بروز و ظهور مییابد.
به زعم وی باید در این بین به شناخت جوانههای رشد پذیر و ماندنی توجه کرد و همچنان که در علم «مواد»، وجود ناخالصیها، عاملی برای کمک به جوانه زنی در هنگام بلور شدن یک ماده است، وجود افراد نامتعارف در جامعه پژوهشگران هم در به بار نشستن این جوانهها مؤثر و مغتنم است.
البته بدیهی است که در جامعه توسعه نیافته که رشد نیافتگی، «متعارف» است، «نامتعارف» فرد یا ساختاری است که از خود رشد نشان میدهد. به قیاس قوانین رشد در علم مواد، احتمالا در اطراف این افراد و ساختارهای موفق و نامتعارف است که میتوان رشد پذیری را تجربه کرد.
به گفته دکتر منصوری، اگر به نابودی این موارد رشد یافته کمک نکنیم، این جوانهها خود به خود رشد میکنند و در اطراف خود جزیرههای موفق میسازند که در شرایط موجود تنها راه نجات پژوهشی کشور و تنها راهبرد اساسی ما در توسعه علمی توجه به اصل حمایت از جوانههای رشد پذیر و ایجاد جزیرههای کیفیت است. پدیدهای که در نهایت میتواند به ایجاد و توسعه اجتماع علمی در کشور که ضامن اجرای برنامههای پژوهشی است منجر شود.
اما به راستی این جوانههای رشدپذیر در جامعه علمی نوپای کشور که در سالهای اخیر به مدد ظهور نسل جدیدی از پژوهشگران و محققان جوان و بروز بارقههایی امید بخش در ساماندهی نظام سیاستگذاری و مدیریت علمی کشور در تب و تاب فرصتی برای جهشی بلند در مسیر رشد علمی کشور در گریز از مدارهای تنگ توسعه نیافتگی است تا چه حد بسترهای مناسب جهت رشد و پویایی علمی را فراهم میبینند؟
به گزارش ایسنا، بیتوجهی بخشهای کلان برنامهریزی و بودجه کشور به اهمیت پژوهش که نمود عینی آن را در عدم تحقق حداقل سهم پیش بینی شده بخش پژوهش در قانون برنامه (25/1درصد GDP) و کاهش آن به زیر 5/0 درصد - که حتی از میزان اعتبارات ناچیز سال گذشته نیز کمتر است - شاهدیم، در کنار مشکلات و کاستیهای مدیریتی موجود در نحوه تخصیص همین اعتبارات ناچیز و برخی کمتوجهیهای دیگر که نمونهای از آن معطل ماندن چند ماهه تصویب عضویت ایران در پروژه «سزامی» (طرح استفاده از تابش سینکروترون برای علوم و کاربردهای تجربی در خاورمیانه) به عنوان یکی از بزرگترین طرحهای همکاری علمی بینالمللی ایران در پیشرفتهترین سطح و در شرایط تحریم و فشار برخی قدرتهای انحصارطلب است - مسائلی جدی هستند که میتواند روند امیدبخش توسعه علمی کشور و تحقق اهداف عالی ترسیم شده در چشمانداز توسعه کشور را با چالشها و موانع جدی مواجه کند.
گزارشگر «نیچر» در پایان مقالهاش بزرگترین دغدغه دکتر استکی را مهاجرت دانشجویان مستعد و بلند پروازش به خارج عنوان کرده بود؛ دغدغهای که چندان هم بیپایه نیست، چرا که هر سه عضو گروهی که هسته اولیه گروه تحقیقات علوم اعصاب شناختی را شکل دادند و تصادفا نام سه نفرشان آرش بود، پس از آن که چون آرش اسطورهیی، کمان تحقیقات علوم اعصاب را در شرایط دشوار تحقیقات علمی در حوزه علوم پیشرفته با توجه به تمام کمبودها و ناباوریها و تحریمهای همه جانبه خارجی کشیدند، اکنون خود در بیرون از مرزهای ایران هستند.
همچنان که دو نفر از نویسندگان مقاله منتشر شده اخیر در «Nature» ــ سید رضا (آرش) افراز و روزبه کیانی ــ در حال حاضر در خارج کشور در حال ادامه تحصیل هستند.
استکی میگوید: «ایران از قرن نهم تا شانزدهم میلادی پیشتاز علم در جهان بوده و چه کسی میگوید که ایران نمیتواند روزی دوباره چنین باشد؟»
پاسخ سؤال استکی را آرشها خواهند داد؛ آنها که مطمئنا در تب و تاب دشواریهای دوران گذار به سمت توسعهیافتگی، ایران را تنها نخواهند گذاشت....