آشنايي با تعريف علم
هر روز دربارهي روشهاي علمي ميشنويم. دانشاموزان راهنمايي و دبيرستان در كلاسهاي علوم دربارهي آن چيزهايي ياد گرفتهاند و در مسابقههاي علمي از آن استفاده كردهاند.
آگهيدهندگان براي تضمين فروش محصولهاي خود ادعا ميكنند كه ار روشهاي علمي استفاده ميكنند. اينها از توليد مواد غذايي گرفته تا محصولهاي آزمايشگاهي و لوازم مختلف آزمايشگاه و يا مواد دارويي مثل ويتامينها.
در همهجا از جمله سينما هم دانشمنداني را نشان ميدهند كه كنار ميز آزمايشگاه قرار داشته و لباس آزمايشگاهي پوشيدهاند و در حال آزمايش هستند.
بنابراين چرا روشهاي علمي تا اينحد براي مردم ناشناخته است؟ احتمالا يك دليل آن همين لغت «روشهاي علمي» است. كلمهي «روش» گويي اينطور جلوه ميكند كه فرمولهايي را بايد آموخت كه فقط مختص عدهي بسيار كمي تحصيلكرده بهنام دانشمند است و لاغير!؟ اين كاملا نادرست است.
روش علمي چيزي است كه ما همواره از آن در زندگي روزمره استفاده ميكنيم. در حقيقت اساسيترين فعاليتهاي ما هستند كه روش علمي را ميسازند و اين دقيقا بخشي طبيعي از زندگي بشر است (كنجكاوي، پاسخ به سؤالها و دنبال پاسخ گشتن).
در اين بخش روش علمي را توضيح ميدهيم، و آن را با بخش بخش كردن تعريفاش كاملا روشن خواهيم كرد. نشان ميدهيم كه چگونه روش علمي را براي حل مسائل روزانه بهكار ميگيريم.
همچنين شرح ميدهيم كه چرا روش علمي از پايه با فيزيك و علوم طبيعي شكل ميگيرد. چند مثال ميآوريم كه مشخص كنيم چگونه روشي را براي كشفهاي بنيادي بايد بهكار گرفته و نظريهها را مورد آزمايش قرار داد.
از گروهي از مردم بخواهيد كه علم را تعريف كنند. يقينا جوابهاي متعدد و متفاوتي خواهيد گرفت. برخي ميگويند كه علم گسترهاي است از علوم اجتماعي و رياضي، و بسيار هم مشكل است! ديگراني هم ميگويند كه كتاب خاك خوردهاي پُر از حروف لاتين يوناني كه هيچكس نميتواند آن را حتي درست تلفظ كند. و يا برخي ميگويند كه مجموعهاي از حقايق، نمودارها و فرمولها و شكلهاي بلااستفاده است. متأسفانه بيشتر لغتنامهها تعريف دقيق و درستي از اين موضوع ندارند. مثلا يك نمونه از آن را از لغتنامهي آكسفورد اينجا ميآوريم:
«علم فعاليتي است خلاقانه و تجربي كه ساختار و رفتار فيزيكي و طبيعي جهان را در مشاهده و آزمايش دربرميگيرد».
سخت بهنظر ميرسد، نه؟ ولي اگر اين تعريف عريض و طويل را به بخشهاي مختلف و جداگانهاي تقسيم كنيم، تعريف روشنتري از آن خواهيم داشت. با اين كار دو هدف را دنبال ميكنيم:
| اول اينكه ميفهميم كه علم راز آلود و غيرقابل دسترس نيست. |
| دوم اينكه نشان ميدهيم روش علمي واقعا با علم فرقي ندارد! |