تفاوت اساسی بین «سختکوشی» و «بالا بردن تعدات ساعتهای کار» وجود دارد...
سختکوشی
|
ترنس تائو نامی است آشنا برای دوستداران ریاضیات و علاقهمندان به شرکت در المپیاد ریاضی. دلیل شهرتش بیشتر به این خاطر است که جوانترین برندهی المپیاد بینالمللی ریاضیات است: او در 10 سالگی در المپیاد بینالمللی ریاضیات شرکت کرد و توانست مدال برنز را از آن خود کند، همچنین سال بعد صاحب مدال نقره شد و پس از آن و در حالی که هنوز 14 سالش تمام نشده بود موفق به کسب مدال طلای المپیاد بینالمللی ریاضیات شد. دلیل دیگر شهرت زیاد تائو، کسب مدال فیلدز است که مهمترین جایزهی است که هر چهار سال یک بار به ریاضیدانان جوان اهدا میشود. تائو که اکنون استاد دانشگاه UCLA آمریکاست، علاوه بر اینکه در شاخههای مختلفی از ریاضیات مشغول تحقیق و پژوهش است و مقاله مینویسد، دست به قلمش در حوزههای غیر تخصصی ریاضی نیز خوب است. او یک وبلاگ دارد که پر است از مطلبهای مختلف، برای همهی سنین! بخشی از وبلاگ او مشاورهها و توصیههایش است، که برای مرحلههای مختلف تحصیل در ریاضیات نوشته است، از ابتدایی تا پسادکتری. آنچه که در اینجا میخوانید بخشی از توصیههای تائو است که برای دانشآموزان، چه آنهایی که میخواهند در المپیاد شرکت کنند و چه آنهایی که نمیخواهند، مفید است. نگارش تائو در وبلاگش کمی خودمانی است و این کار ترجمه را اندکی دشوار کرده، با این حال تلاش شده است که مراد و منظور نویسنده درست به زبان فارسی برگردانده شود. |
تکیه کردن به هوش و استعداد به تنهایی ممکن است برای مدتی کارها را پیش ببرد، ولی در حالت کلی در تحصیلات پیشرفته و بالاتر به کار نمیآید.
برای ورود جدی به هر بخش از ریاضیات، فرد علاوه بر فکر کردن، نیاز به خواندن و نوشتن جدی نیز دارد. بر خلاف تصور عام، پیشرفتهای ریاضی نتیجهی الهامهای ناگهانی و اکتشافات لحظهای نبوغآمیز نیست، بلکه در واقع نتیجهی تلاش و سختکوشی فراوان است که البته تجربه و شهود آن را هدایت میکند.
اغلب بدبختیها در جزئیات هستند، اگر فکر میکنید بخشی از ریاضیات را درک کردهاید، باید بتوانید همهی مباحث مربوط به آن را مطالعه کنید، حداقل شرحی از اینکه این بخش از ریاضی چگونه پیش میرود بنویسید و در نهایت یک شرح کلی و با جزئیات از آن را بنویسید. اگر فردی برای ایدههای بزرگ فقط به رویاپردازی بپردازد و سراغ جزئیات نرود، شاید برایش خوشایند باشد، ولی مطمئن باشید در هیچ مبحثی از ریاضیات این کار به هیچ دردی نمیخورد؛ تجربههای قبلی نشان دادهاند که تنها وقت گذاشتن و توجه به مقالات است که برای یک نفر ارزش خواهد داشت، مقالاتی که حجم قابل توجهی از جزئیات و سندهای پشتیبان را تشکیل میدهد که با دقت کنار هم جمع میشوند تا از «ایدهی بزرگ» حمایت کنند. اگر صاحب ایده تمایلی به این کار نداشته باشد، بعید است دیگران هم میلی به انجام آن داشته باشند.
بهطور خلاصه، هیچ مسیر شاهانهای در ریاضی وجود ندارد. برای رسیدن به مرحلهی فرا-دشواری (که در آن شهود شما با آنچه با سختی توانستهاید بسازید جور در میآید)، فرد ابتدا میبایست تلاش زیادی صرف یادگیری و دوباره-یادگیری حوزهی مطالعهاش کند، قدرت و ضعف ابزارها را بشناسد، مباحث دیگر در ریاضی را بیاموزد، یاد بگیرد چگونه مسائل دشوار را حل کند، سوالهای بچهگانه و احمقانهی زیادی مطرح کند و غیره. اینها همه لازمهی سختکوشیاند.
البته علاقه داشتن به موضوعی که روی آن کار میکنید به سختکوشی و سعی و تلاش بیشتر شما کمک میکند، همچنین توجه به این موضوع مهم است که تلاش خود را به مسائل سودده و مفید جهتگذاری کنید، نه مسائل بیثمر. به طور خاص، وقت خود را صرف اندیشیدن کنید، نه پرداختن به یک «مسالهی بزرگ» یا «نظریهی بزرگ».
البته ممکن از زمانی برسد که احساس بطالت، فرسودگی یا ناامیدی به شما دست دهد و انگیزهای برای ادامه کار نداشته باشید. این مساله کاملا طبیعی است و فشار آوردن بر فرد برای ادامه دادن آن کار پس از مدتی نتیجهی عکس خواهد داد. به نظر من در این مواقع خوب است که فرد چند مسالهی کوچکتر در دست داشت باشد (حتی غیرریاضی). حتی وقتی که از این مسالههای کوچک خسته شدم میتوانم دوباره به سوی مسالهی بزرگ اصلی بازگردم.
نکتهی آخر: تفاوت اساسی بین «سختکوشی» و «بالا بردن تعدات ساعتهای کار» وجود دارد. به طور خاص، فشار وارد کردن بر کسی که خسته است، بیانگیزه است، آماده نیست، یا درگیر مسالههای دیگر است، میتواند اثر عکس داشته باشد و در بلندمدت تاثیر منفی بر بازدهی وی بگذارد. خلاصه اینکه بهتر است برای فردی که دارای انگیزه است، دارای انرژی است، آماده است، و درگیر کارهای دیگر نیست، ساعتهای کم ولی با بازدهی بالا برای کار اختصاص داده شود، تا اینکه زمان زیادی از او با بازده پایین پرکنیم درحالیکه چهار فاکتور بالا را نداشته باشیم.
منبع:
http://terrytao.wordpress.com/career-advice/work-hard