مشاهدهٔ شماره ۹۹
مقدمه
ما انسانها عطر گلها و صدای خنده بچهها را به خوبی حس میکنیم. اما آیا نیروی برق و یا این قبیل چیزها را هم به همین سادگی تشخیص میدهیم؟ حیوانات اما برخلاف ما انسانها، مملو از استعدادهای ذاتی کارآمد هستند، مثل دید فرابنفش، تشخیص حرارت، پیشبینی زلزله و ... در این مقاله ما قصد داریم با برخی از این حواس برتر آشنا شویم.
دید فرابنفش
مشاهدهی دنیای اطراف در طیف نوری نزدیک به فرابنفش، در بین پرندگان، حشرات، ماهیها، خزندگان و در تعداد کمی از پستانداران، امری طبیعی است. زنبورهای عسل میتوانند طول موجهای بین 300 تا 500 نانومتر را ببینند. به همین دلیل آنها جذب گلهایی میشوند که رنگدانههای آنها پرتوهای فرابنفش را جذب کرده و به صورت علائمی مخصوص نمایان میکنند.
سبیل های حساس موش
چشمهای یک موش صحرایی به اندازهی موهایی که در اطراف بینی او قرار دارند، در تشخیص اطراف وی مفید نیستند. این موهای اطراف گونه که بسیار حساس هستند، پیامهای الکتریکی به سمت مغز ارسال میکنند. این پیامها یک تصویر ذهنی سه بعدی از پیرامون موش میسازند. این سبیلها به موش در مسیریابی و تشخیص اینکه آیا میتواند از بین شکافهای موجود اطراف خود رد شود یا خیر، کمک میکنند.
سلاح مرموز کوسه
کوسهی بزرگ سفید میتواند در هنگام تعقیب شکار، چشمانش را عقب برگرداند، آنها میتوانند میدانهای الکتریکی را حس کنند. بسیاری از کوسهها منافذی بر روی نوک بینی خود دارند که به اندام حسی خاصی موسوم به حفره های Lorenzini متصل هستند. این اندام شامل سلولهای گیرندهی الکتریسیته هستند و میتوانند میدانهای الکتریکی ضعیفی را که توسط ماهیهای دیگر تولید شوند، ردیابی کنند. کوسه ماهیهای بزرگ از این توانایی برای شناسایی و شکار نوعی سفره ماهی که در زیر ماسهها مخفی میشوند، استفاده میکنند.
قطب نمای طبیعی
پرندگان مهاجر به خاطر داشتن توانایی مشاهدهی میدان مغناطیسی زمین، میتوانند فواصل بسیار زیادی را بدون این که از مسیر خود منحرف شوند طی کنند. دانشمندان هنوز مطمین نیستند که آنها چگونه این کار را انجام میدهند. اما این نظریه وجود دارد که این عمل توسط بلورهای مغناطیسی بسیار ریزی که در سلولهای مغز پرندگان وجود دارد، انجام میگیرد. این بلورها به سمت شمال مغناطیسی تنظیم میشوند و میتوانند اطلاعات مربوط به جهتیابی را به مغز پرنده انتقال دهند.
دریافت اطلاعات با زبان
هنگامی اسب لبهای خود را به سمت داخل برمیگرداند، یک سری اطلاعات شیمیایی از محیط پیرامون به اسب برمیگردد. این حالت در مارها هم مشاهده میشود. زمانی که مار زبان دو شاخهی خود را بیرون برده و به داخل دهان برمیگرداند، زبان حامل اطلاعات شیمیایی است که این اطلاعات توسط عضو حساسی که در سقف دهان مار است، بررسی و تحلیل میشود. این عضو موسوم به Jacobson شامل دو حفرهی توخالی است که به عصبهای حسی مرتبطاند و باعث افزایش حس بویایی مار میشوند.
تشخیص فشار
بسیاری از ماهیها دارای یک سامانهی حسی بسیار پیشرفته هستند که تغییرات کوچک در فشار و جریان آب را به آنها گوشزد میکند. این سامانه که در طول بدن ماهی وجود دارد، شامل گیرندههایی موسوم Neuromast است. به طور مثال، این ماهیها حتی میتوانند تغییر فشار بهوجود آمده توسط امواجی که به خاطر تقلای یک حشره بر روی آب ایجاد شده را تشخیص دهند. این تغییرات توسط یکسری پرزهایی که به این گیرنده ها متصل هستند، دریافت میشوند.
گیرندههای حرارتی
شهرت مارهایی مثل مار زنگی و افعی به خاطر وجود دو حفرهی ریز ميباشد که پشت سوراخهای بینی آنهاست. این حفرهها که به 1600 سلول حسی مرتبط هستند، جهان پیرامون ما را به صورت پرتوهای فروسرخ نمایش میدهند. این نوع مارها میتوانند طعمه هایی که دمای بدن آنها نسبت به محل اطراف تنها 0.002 درجه سانتی گراد اختلاف دارد، تشخیص دهند و همچنین فاصله طعمه را تخمین بزند. استفاده از گیرندههای گرمایی در دیگر خزندگان، دوزیستان و حشرات نیز معمول است.
حس ششم
بعد از سونامی 2004، بسیاری از دانشمندان به این فکر افتادند که حس ششمی که در حیوانات وجود دارد به آنها توانایی تشخیص احتمال وقوع زلزله و فرار به مناطق مرتفعتر را میدهد. مسئولان پارک ملی یالا در سریلانکا هنگامی متوجه شدند در این حادثه در هیچ گروهی از حیوانات پارک، مرگی رخ نداده، بسیار متعجب شدند. این احتمال وجود دارد که بعضی گونههای حیوانات توانایی تشخیص لرزشهای خفیف زمین و تغییرات فشار هوا را دارند.
مطالب مرتبط:
نویسنده: عاطفه قویدست
دانشجوی دکتری شیمی آلی
دانشگاه گیلان